مرتضی تهامیپور/ استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
در روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 3976 نوشت:
تغییرات آب و هوایی گسترده از جمله خشکسالیها و ناپایداریهای آب و هوایی در کنار عوامل غیرمحیطی همچون افزایش جمعیت، توسعه شهر نشینی و گسترش فعالیتهای صنعتی، میزان تقاضای آب را به طرز چشمگیری افزایش داده و سبب بروز کمبود عرضه، عدم تعادل در بازار مصرف و در نهایت بحران آب شده است. در گذشته تمام توجهات معطوف به افزایش عرضه آب بهصورت انتقال منحنی عرضه به سمت راست بوده است. اما آنچه که امروز روش برخورد با مساله آب را از گذشته جدا میکند، عدم امکان افزایش استحصال منابع آبی است. ازاین رو برای کنترل و تعدیل بازار مصرف آب راهی جز توجه به بخش تقاضا و مدیریت تقاضا وجود ندارد.
در طرف تقاضا معمولا بر مجموعهای از ابزارها از جمله اصلاح نظام قیمتگذاری، سهمیه بندی، توسعه بازار آب، وضع قوانين و افزایش مشاركت مصرفکنندگان در استحصال، بهرهبرداری و توزیع آب تاکید میشود. در این میان ايجاد انگيزه صرفهجويي در مصرف آب با بهرهگيري از شيوههاي مناسب قیمتگذاري از اهمیت ویژهای برخوردار است.
مهمترین مصارف آب شامل کشاورزی، شرب و صنعت است. بر اساس اطلاعات دریافتی از دفتر مطالعات پایهای منابع آب ایران، در کشورهای با درآمد بالا،30 درصد آب در بخش صنعت، 11 درصد برای شرب و 59 درصد در بخش کشاورزی مصرف میشود. این در حالی است که سهم مصرف آب کشاورزی، شرب و صنعت در ایران به ترتیب حدود 90 درصد، 7 درصد و 3 درصد است. بنابراین اگرچه در حال حاضر سهم آب مصرف شده در بخش صنعت در مقایسه با بخش کشاورزی ناچیز است، ولی رویکرد توسعه اقتصادی کشورهای جهان نشان میدهد که به تدریج با توسعه صنعتی این سهم به مراتب افزایش یافته است، ضمن اینکه تامین آب برای صنایع و معادنی که معمولا در مناطق دور از منابع آب شکل گرفتهاند، مساله مدیریت منابع آب در این بخشها را پراهمیتتر میکند.
هدف این مطالعه برآورد ارزش اقتصادی آب برای صنایع توليد مواد شيميايي اساسي بهجز كود و تركیبات ازت (کد2411) بهعنوان نمایندهای از فعالیتهای صنعتی کشور است. صنایع تولید مواد شیمیایی (کد 24 طبق طبقهبندی بینالمللی فعالیتهای صنعتی ISIC) یکی از مهمترین صنایع تولیدی کشور است که 45 درصد مصرف آب بخش صنعت را در بین کارگاههای صنعتی با اشتغال 10 نفر کارکن و بیشتر به خود اختصاص داده است. این بخش صنعتی زیرمجموعههای مختلفی دارد (شامل 9 کد چهار رقمی ISIC) که یکی از مهمترین آنها صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی بهجز کود و ترکیبات ازت است که در این مطالعه مورد بررسی قرار میگیرد. صنایع نامبرده بهرغم اینکه حدود ۳/ ۱ درصد تعداد کارگاههای صنعتی کشور را شامل میشوند، حدود 14درصد مصرف آب را به خود اختصاص دادهاند و از این رو مدیریت تقاضای آب در این فعالیت بهعنوان نمایندهای از تولیدات صنعتی کشور حائز اهمیت است.
وضعیت مصرف آب در صنایع تولید مواد شیمیایی
بررسی دادههای کارگاههای 10 نفر کارکن و بیشتر صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی بهجز کود و ترکیبات ازت در طول دوره 92-۱۳76 نشان میدهد که تعداد کارگاهها در این صنعت از ۶۳ کارگاه در سال ۱۳۷۶ به ۱۹۷ کارگاه در سال ۱۳۹۲ رسیده است. در بازه زمانی نامبرده تعداد شاغلان در این صنعت از ۴۴۰۵ نفر به ۲۳۹۱۶ نفر و ارزش تولیدات از ۵۰۰میلیارد تومان به قیمت ثابت سال ۱۳۹۰ به حدود ۱۵۰۰۰ میلیارد تومان افزایش یافته است. افزایش قابل توجه تولیدات این کد صنعتی باعث شده است که سهم صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی بهجز کود و ترکیبات ازت از ارزش افزوده کل بخش صنعت کشور به حدود ۵/ ۸ درصد برسد. این در حالی است که صنایع نامبرده فقط ۳/ ۱ درصد کارگاههای صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر کشور را تشکیل میدهند.
علاوه بر این، مصرف آب صنایع تولید مواد شیمیایی در طول دوره زمانی 92-1376 به شدت افزایشی بوده و از حدود 3 میلیون متر مکعب به 416 میلیون مترمکعب رسیده است. به عبارت دیگر، تعداد کارگاهها و تعداد شاغلان به ترتیب حدود 3 و 5 برابر شده است درحالی که میزان مصرف آب حدود 150 برابر شده است. در این ارتباط روند سرانه مصرف آب کارگاه و سرانه مصرف آب شاغلان در طول زمان به شدت افزایشی بوده است.
مقایسه ارزش اقتصادی و هزینه آب در تولید
برای برآورد ارزش اقتصادی آب در صنایع تولید مواد شیمیایی فرمهای تابعی مختلف برازش شد و با توجه به آمارهای اقتصاد سنجی و خوبی برازش، تابع تولید دبرتین بهعنوان بهترین فرم تابعی برای نشان دادن ساختار تولید کد ۲۴۱۱ انتخاب شد. براساس این فرم تابعی، ارزش اقتصادی نهاده آب معادل ۳۶۶۹۷ ریال به ازای هر مترمکعب محاسبه شد. یعنی هر متر مکعب آب اضافی ارزشی معادل مبلغ نامبرده در صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی بهجز کود و ترکیبات ازت ایجاد میکند. همچنین با توجه به اینکه درصد قابل توجهی از آب مصرفی در صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی بهجز کود و ترکیبات ازت در استان بوشهر استفاده میشود با روش باقی مانده ارزش اقتصادی آب برای صنایع نامبرده در این استان برای دو سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ برآورد شد. نتایج نشان داد که میانگین وزنی ارزش اقتصادی آب با توجه به وزن حجم آب مصرفی در این استان حدود ۳۵۸۶۷ ریال به ازای هر متر مکعب است. بنابراین با توجه میانگین وزنی(با توجه به حجم آب مصرفی) نتایج بهدست آمده از روش تابع تولید و روش باقی مانده، ارزش اقتصادی هر متر مکعب آب در صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی بهجز کود و ترکیبات ازت ۳۷۰۷۱ ریال بهدست آمد.
از طرفی، بررسی مبانی قانونی دریافت آببها در مصارف صنعتی نشان میدهد که در حال حاضر ملاک دریافت تعرفه آب در صنایع مختلف کشور مصوبه هیات مدیره شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور است که بر اساس آن نرخ فروش آب خام به مشترکان صنعتی از ۳۳۴۰ تا ۸۳۵۲ ريال (نرخ پایه 5760 ریال در ضریب قیمت آببهای استان) متغیر است. البته صنایع بزرگ کشور طی توافقات جداگانه از شرکتهای آب منطقهای، آب را خریداری میکنند و مصوبه یادشده عمدتا مربوط به صنایع داخل شهرها یا شهرکهای صنعتی است که از شرکتهای آب و فاضلاب آب را خریداری میکنند. با این وجود، بررسی اطلاعات طرح آمارگیری از کارگاههای صنعتی مرکز آمار ایران نشان داد که صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی بهجز کود و ترکیبات ازت تقریبا بهطور متوسط نرخ پایه مصوبه نامبرده را میپردازند و متوسط هزینه پرداختی آنها به ازای هر متر مکعب در سال ۱۳۹۲ حدود ۶۷۱۶ ریال و برای متوسط سه سال 90-۱۳92 حدود ۵۶۸۵ ریال است. همچنین تحلیل دادههای کارگاههای صنعتی در صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی نشان داد که سهم هزینه نهاده آب در هزینههای تولید در طول سالهای ۹0-۱۳92 بهطور متوسط حدود ۳/ ۱ درصد است که با توجه به ارزش اقتصادی بالایی که آب در این صنایع ایجاد میکند، سهم بسیار ناچیزی است.
چشمانداز آینده و پیشنهادها
تعیین قیمت کارآ برای ایجاد توازن در منابع و مصارف آب، مستلزم توجه به قیمت طرف عرضه و تقاضا است و ارزش اقتصادی نمایانگر قیمت طرف تقاضا است. نتایج این مطالعه نشان داد که تخصیص هر متر مکعب آب به مصارف صنعتی صنایع تولید مواد شیمیایی اساسی، بهجز کود و ترکیبات ازت، بهطور متوسط ارزشی حدود ۳۷۰۷۱ ریال ایجاد میکند. این در حالی است که هزینه فعلی خرید آب در صنایع یادشده بهطور متوسط حدود ۵۶۸۵ ریال به ازای هر متر مکعب است و نهاده آب فقط حدود ۳/ ۱ درصد از هزینههای تولید را در این صنایع به خود اختصاص داده است. بنابراین با توجه به یافتههای موجود، ارزش تولید نهایی نهاده آب در تولید مواد شیمیایی بهجز کود و ترکیبات ازت به مراتب بالاتر از هزینه خرید آب است و این نمایانگر آن است که نهاده آب بیشتر از حد بهینه استفاده میشود (البته با فرض بازار رقابتی). از این رو این نتیجه نشان میدهد که امکان افزایش تعرفه آب برای ایجاد توازن بین عرضه و تقاضا و همچنین حرکت به سمت مصرف بهینه آب وجود دارد. البته ذکر این نکته ضروری است که برای تعدیل ساختار تولید و تکنولوژیهای مورد استفاده زمان لازم است. بنابراین پیشنهاد میشود هرگونه افزایش قیمت در مصارف صنعتی برای کد صنعتی نامبرده بهصورت پلکانی انجام گیرد.
نکته قابل توجه آن است که بهدلیل شرایط خاص و تکنولوژیهای متفاوت هر صنعت، تعمیم نتایج این مطالعه به کل بخش صنعت امکانپذیر نیست. به عبارت دیگر نقش آب در فرآیند تولید صنایع با یکدیگر متفاوت است و بر این اساس ارزش اقتصادی آب در بین صنایع متفاوت خواهد بود. این امکان وجود دارد که برای تعدادی از صنایع کشور ارزش اقتصادی آب حتی پایینتر از هزینه یا تعرفه فعلی خرید آب باشد. بنابراین پیشنهاد میشود روششناسی مطالعه حاضر برای تمام کدهای صنعتی بهکار گرفته شود تا تفاوت ارزش اقتصادی آب بین کدهای صنعتی مشخص شود. مسلما نتایج بهدست آمده میتواند مبنای بسیار مناسبی برای اصلاح نظام تعرفه آب در مصارف صنعتی و اجرای یک سیاست تبعیض قیمت برای حمایت از برخی کدهای صنعتی باشد. علاوه بر این تمایز و اصلاح تعرفه آب بر اساس ارزش اقتصادی برای هریک از صنایع تولیدی، سبب تنوع بخشی در سبد درآمدهای شرکتهای متولی و عرضهکننده آب میشود. علاوه بر این، اطلاعات فراهم شده در این مطالعه میتواند برای بهینهسازی درآمد شرکتهای متولی آب و امکان سنجی طرحهای توسعه منابع آب در بخش صنعت مفید باشد.