در الف نوشت: یکی از مسائلی که تقریبا همه دولتها با آن روبرو هستند این واقعیت است که توده مردم نسبت به آمارهایی که اعلام میشود بدبین هستند و نسبت به صحت آنها اطمینان ندارند. به طور مشخص هر وقت که رقم تورم اعلام میشود بسیاری از مردم رقم واقعی تورم را خیلی بالاتر می دانند و معتقدند که در زندگی روزمره با ارقام بالاتری مواجه هستند. در قضیه رشد اقتصادی هم مسئله بدتر است و به شرحی که خواهد آمد بسیاری از مردم آن را در حالت عادی احساس نمی کنند.
این دو امر البته در مورد همه دولتها صادق است و منحصر به دولت فعلی نیست و همواره این امر مستمسک نیروها و گروههای سیاسی مخالف قرار گرفته است. به همین دلیل معتقدم که بیان رئیس جمهور در مقابل کسانی که رشد اقتصادی بالای سال 1395 را به دلیل احساس نکردند انکار می کنند بیان درستی نبود و از ایشان انتظار می رفت که مثل همیشه با وقار و طمأنینه و احترام به تشریح این مسئله بپردازند. اما واقعیت امر چیست؟
نخست به تورم بپردازیم. تورم از رشد شاخص قیمتها محاسبه می شود. شاخص قیمتها از میانگین وزنی بیش از 300 قلم کالا و خدمت مشخص می شود. به عنوان مثال بانک مرکزی این ترکیب را در سبد مصرفی خانوار شهری مبنای محاسبه قرار می دهد:
- خوراکی ها و آشامیدنی: 27 درصد
- مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت ها: 32 درصد
- حمل و نقل: 10 درصد
- بهداشت و درمان: 7 درصد
- اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه: 5 درصد
- پوشاک و کفش: 4.5 درصد
....وقتی سخن از تورم می شود توده مردم بیشتر به تورم خوراکیها و آشامیدنی ها یعنی کالاهایی که عموما از سوپرمارکتها می خرند توجه دارند. تورم خوراکی ها و آشامیدنیها بعد از هزینه های درمانی بالاترین نرخ تورم را دارد ولی تورم برخی اقلام مثل کالاهای وارداتی در زمانی که قیمت ارز ثبات دارد تقریباً صفر است. توده مردم به لحاظ روانی به کالاها و خدماتی که قیمت آنها بالا رفته توجه می کنند اما به کالاها و خدماتی که رشد کمی دارند یا اصلا رشد ندارند توجه نمی کنند. به عنوان مثال در کل دهه هشتاد قیمت لپ تاپ تقریبا ثابت بود چرا که قیمت جهانی آن افزایش نداشت و نرخ ارز نیز ثابت بود. در کل این دوران مردم به ثبات قیمت این کالا و کثیری از کالاهای وارداتی توجه نداشتند ولی افزایش قیمت کالاهای خوراکی و هزینه های درمانی را می دیدند. به دلیل این گرایش و سوگیری روانی، توده مردم ارزیابی نادرستی از مقدار تورم دارند.
یک راه ساده برای آزمون صداقت بانک مرکزی و مرکز آمار این است که یک ماه سبدی با 30 کالا و خدمت که تقریبا شبیه سبد گفته شده باشد تنظیم کنیم و قیمت اقلام مختلف را در آن یادداشت نماییم. با توجه به گزارش ماهانه شاخص قیمت می توان به طور فردی صحت و سقم ادعاهای این دو مرکز رسمی را آزمود. اینجانب مطمئن هستم که عموم مردم اگر این آزمون ساده را انجام دهند مجاب خواهند شد. البته باید توجه داشت که بانک مرکزی و مرکز آمار میانگین تورم در کل کشور را محاسبه می کنند و تورم در شهرهای مختلف می تواند اندکی با هم متفاوت باشند. همچنین ملاک محاسبه شاخص قیمت یک خانواده معمولی شهری است. اگر کسی از بخش فقیر یا ثروتمند جامعه باشد البته تورم برای او قدری متفاوت از یک شهروند معمولی خواهد بود.
در مورد رشد اقتصادی مسئله بسیار متفاوت است. نخست باید توجه داشت که رشد اقتصادی اگر بالا و مستمر باشد ملموس خواهد شد یعنی اگر نرخ رشد اقتصادی بیش از 5 درصد باشد و این نرخ رشد حداقل 5 الی 7 سال پیوسته برقرار باشد، مردم به تدریج احساس خواهند کرد که وضعیت شان بهبود یافته است. نرخ های رشد پایین یا نرخ های رشد نوسانی (یعنی یک سال بالا و یک سال پایین) و یا نرخ های رشد بالا اما موقتی نمی تواند در توده مردم احساس بهبود و رونق را ایجاد کند.
دلیل آن این است که اقتصاد ایران بر خلاف تصور بسیاری از مردم، اقتصادی بسیار بزرگ است و در رتبه بندی های اقتصادی جایگاهی نزدیک به 20 را دارد یعنی حدوداً بیستمین اقتصاد بزرگ دنیاست. طبیعی است که هیچ کس نمی تواند در مراودات روزمره خود تحولات بخش های مختلف این اقتصاد را ببیند و از آن آگاه شود. تقریبا هیچ کس با همه اقشار و همه بخشهای اقتصاد ایران در گیر نیست و به همین دلیل تحلیلهای شهودی در مورد وضعیت اقتصادی عموماً به خطا منتهی می شوند. رشد اقتصادی در یک سال بیش از آنکه حس کردنی یا دیدنی باشد محاسبه ای و خواندنی است یعنی باید مراکزی وضعیت همه بخشهای اقتصاد را گزارش گیری کنند و آنگاه میانگین موزون آنها را محاسبه کنند و در نهایت وضع کل اقتصاد را گزارش کنند. به عنوان مثال توده مردم به غلط تصور می کنند که بخش مسکن بخش عمده ای از اقتصاد است و رکود آن را نشانه ای از رکود کل اقتصاد قلمداد می کنند در حالیکه بخش مسکن بخش بسیار کوچکی از اقتصاد ایران است (کمتر از 10 درصد) و رکود و رونق این بخش نشانه خوبی از رونق و رکود کل اقتصاد نیست!
با توجه به این نکته گمان می کنم که نباید انتظار داشت که رونق اقتصادی به سادگی احساس شود و این عدم احساس نشانه ضعفی بر عملکرد دولت نیست! و دولت نباید به سرعت در برابر نقدها مبنی بر حس نشدن کاهش تورم یا افزایش رشد اقتصادی خود را وادهد و به دفاع نامناسب بپردازد. در ارزیابی رشد اقتصادی باید یک واقعیت دیگر را نیز در نظر گرفت و آن این است که وقتی یک صنعت با مشکل رکود روبروست انگیزه زیادی دارد تا وضعیت نامناسب خود را در رسانه های مختلف منعکس کند تا شاید کمکی دریافت کند ولی وقتی با رونق روبروست هیچ انگیزه ای ندارد تا رونق خود را در بوق و کرنا کند.
به همین دلیل یک نوع سوگیری در اظهارنظر مدیران صنایع نسبت به وضعیت شان وجود دارد. بماند که به لحاظ فرهنگی اگر کسی از وضع موجودش اظهار رضایت کند توده مردم به او به چشمی عجیب نگاه می کنند و گمان می کنند که گماشته حکومت است و یا پول گرفته تا دروغ بگوید. لذا مدیران صنایع در شرایط رونق نیز ترجیح می دهند سکوت کنند تا خبر از رونق دهند. گاه آنها ترجیح می دهند بازهم از فاصله داشتن شرایط موجودشان با شرایط مطلوب سخن گویند تا شاید کمک های بیشتری دریافت کنند.
به همه این نکات باید یک نکته دیگر را نیز افزود. شیوه تبلیغی دولتها در سالهای بعد از انقلاب شیوه ای به شدت ناکارآمد است و بیشتر اعتماد مردم را زایل کرده تا این اعتماد را افزایش دهد. تمرکز افراطی بر اقدامات مثبت و پرده پوشی شکست ها و معایب موجب شده تا اعتماد عمومی نسبت به دستاوردهایی که مسئولان اظهار می کنند کم شود. تا چند روز دیگر دهه فجر شروع خواهد شد و اخبار پر از افتتاح طرحها خواهد شد. این نوع خبر رسانی واقعاً مشمئزکننده است و دیگر رغبتی بر نمی انگیزد. به جاست تا دستگاهها به طور عام و مسئولان دولتی به طور خاص در اطلاع رسانی خود شیوه ای در پیش گیرند که به تدریج به احیا و تقویت این اعتماد عمومی منجر شود. قطعا در این فرآیند آمار و ارقام گزارش شده مسولان نیز توسط مردم مثبت تر ارزیابی می گردد و وقتی نویسندگان و روشنفکران از آن ارقام و دستاوردها دفاع می کنند دیگر انگ مزدوری و یا جانبداری بی منطق از دولت نخواهند خورد و انگیزه بیشتری برای دفاع از دستاوردهای ایجاد شده خواهند داشت.
دوشنبه, 04 بهمن 1395 10:46
علی سرزعیم: چرا رشد اقتصادی را نمی بینیم ولی تورم را می بینیم؟
نوشته شده توسط دارایان
برچسبها
آخرینها از دارایان
- نرخ تورم تیر ماه ١٤٠٢ اعلام شد
- گزارش شاخص مدیران خرید در خرداد ماه 1402
- سیامک قاسمی: اقتصاد ایران کسی را که ریال نگه دارد، جریمه میکند / پیشبینی از قیمت ارز، طلا، سکه و مسکن
- بازگشت قیمت دلار به کانال ۴۸ هزار تومانی / بازی تکراری اسکناس آمریکایی یا سیاست بازارساز؟
- خانههای 500 میلیارد تومانی تهران+ جدول
- رابرت لوکاس، رهبر انتظارات عقلایی درگذشت
- علي مروي: اصلاحات اقتصادي نبايد با شوك قيمت بنزين شروع شود
- نیما نامداری: تبعات سانسور قیمتها
- اسفندیار جهانگرد: توهمات دولتی و برنامههای توسعه
- «بسته» 10بندي براي جلوگيري از پيشروي تورم
نظر دادن
لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: