در اعتماد نوشت:
مهمترین بعد درباره خریدهای هواپیماهای انجام شده اثر اقتصادی آن است. این یادداشتیست که برای روزنامه اعتماد در اینباره نوشته ام و در شماره روز یکشنبه این روزنامه منتشر شد.
بسیاری از ناظران صنعت هواپیمایی و کارشناسان اقتصادی ورود اولین هواپیمای ایرباس را از سفارش یکصد فروندی شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران یا ایران ایر به فرودگاه مهرآباد به فال نیک گرفته اند. این ورود اولین گام در راه شکوفایی اقتصادی و پایان حصریست که چهار دهه به طول کشیده است.
هر تصمیم اقتصادی برگزیدن یک گزینه از میان گزینه هاست و همراه با تحمل هزینه فرصت. از این دیدگاه نباید فراموش کرد که پروژه خرید هواپیمای ایرباس هم هزینه فرصت خود را دارد. قطعا کسانی هستند که مایل بودند اولویت به کارهای دیگر داده شود و برخی این تصمیم را قابل نقد می دانند. با اینحال پذیرفتن نقدپذیری یک تصمیم آنرا اشتباه نمی کند. برعکس نشان می دهد که تصمیمی بوده است در چهارچوب منابع محدود و شرایط اقتصادی. پروژه نوسازی ناوگان هوایی کشور به این جهت حائز اولویت است که هدف آن شکوفایی اقتصاد کشور با بیشترین تاثیرگذاری ممکن است.
یکی از انتقادها که به نظر خواننده عادی وارد می آید این است که تنها چهار درصد از مردم کشور از هواپیما برای سفر استفاده می کنند. این انتقاد حوزه تاثیر و میدان فعالیت اقتصادی شرکتهای هواپیمایی را در نظر نمی گیرد. در حال حاضر بیش از ۵۰ فرودگاه در کشور وجود دارند که ۲۷ فرودگاه دارای مرز هوایی می باشند. از جزیره ابوموسی٬ جنوبی ترین قطعه خطه ایران زمین٬ تا سرخس کشور از پوشش فرودگاهی مناسبی بهره می برد. سرمایه هنگفتی صرف تاسیس این فرودگاه شده است. از سوی دیگر پژوهشهای اقتصادی نشان می دهند که فرودگاههای فعال به رشد اقتصادی منطقه پیرامونشان شتاب می بخشند و مبادلات کالا و خدمات را آسان می کنند. از یک سو تولیدکنندگان محلی کالاهای سبک و پرارزش که دارای پتانسیل صادراتی هستند دنبال راهی برای دستیابی به بازارهای جهانی هستند و از سوی دیگر شهرهای مختلف ایران که هر یک از آنها جاذبه های گردشگری منحصر بفردی دارند٬ به دنبال جذب گردشگر و داشتن یک کانال ارتباطی با کلانشهرها و کشورهای مختلف هستند. فعال شدن این شبکه فرودگاه همه جمعیت کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد. شاید فقط ۴ درصد مردم ایران مسافر سفرهای هوایی باشند ولی از رانندگان تاکسی تا کسبه هر شهر از افزایش مسافران و سفرهای هوایی سود خواهد برد.
نكته مهم ديگري كه از نظرها پنهان مانده است و برخي از اشاره به آن خودداري ميكنند، اهميت تجاري خريد انجام شده براي اقتصاد كشور است. هواپيما يك كالا نيست بلكه يك دارايي است كه نقش سرمايه را براي شركتهاي هواپيمايي ايفا ميكند. بهرهوري اين سرمايه فقط تابع نظام مديريتي شركتها نيست بلكه وابسته به شبكههاي تامين قطعه و خدمات فني است. هر كس كه تجربه كار در صنعت هواپيمايي را داشته باشد، ميداند يك صنعت هواپيمايي پويا تنها در چارچوب اقتصاد جهاني موفق و سودآفرين است.
تحريمهاي مختلف و سدهايي كه بدخواهان برپا كرده بودند و رقباي منطقهاي ايران بيشترين تلاش را كردند تا نهادينه شان كنند پويايي را از صنعت هواپيمايي كشور در بازارهاي جهاني گرفته بود. تسلط دلالان و كاسبان تحريم بر اين صنعت به جايي رسيده بود كه تامين سادهترين قطعات از طريق توليدكنندگان ممكن نبود. تعداد هواپيماهاي زمينگير گواه اهميت اين رابطه و تعامل با بازارهاي جهاني است.
با وجود تلاش شبانهروزي مهندسان و نيرويهاي فني در بخش تعمير و نگهداري براي يك بهرهوري حداكثري از ناوگان ارتباطات بيخدشه و بيمانع بينالمللي لازم و ضروري است. ورود نخستين هواپيماي ايرباس از يكصد فروند هواپيماي سفارش داده شده خبر ميدهد كه آن دوران به پايان رسيده است و دوران شكوفايي و افزايش رقابت و پويندگي فرارسيده است. ايران به جايگاه شايسته خود در اقتصاد جهاني و در صنعت هواپيمايي منطقه نزديكتر ميشود.
در پايان شايد بد نباشد يادآور شد هنوز يكسال از روزهايي كه شركتهاي هواپيمايي و توليدكنندگان هواپيما به محض فهميدن مليت ايراني طرف تماسشان، ارتباط را قطع ميكردند، نگذشته است. دوراني كه دلالان به بازار مسلط بودند و واسطهها با افزودن به حلقههاي ارتباطي بين شركتهاي هواپيمايي داخلي و بازار جهاني هواپيما و تامين قطعه به سودجويي ميپرداختند.
ولي روز پنجشنبه رييس يكي از دو سازنده جهاني هواپيما به تهران آمد. حذف آن حلقههاي واسطه و برقراري يك كانال ارتباطي بيواسطه در چارچوب قوانين بينالمللي و داخلي كار راحتي نبوده و نيست. خوشحال باشيم، يك گام بلند در حذف واسطهگري در اقتصاد كشور برداشته شده است و صنعتي ايراني بال پرواز براي رسيدن به بلندآسمان گشوده است.