امسال دستیابی به رشد اقتصادی 6 درصدی دور از انتظار نیست که این هم ناشی از افزایش تولید در بخش نفت و گاز است و نشانهای دیگر از آنکه وقتی وزارتخانهای کار خود را با وجود محدودیتهای موجود درست انجام دهد، نتیجهاش بروز میکند؛ آنگونه که وزارت خارجه به توافق دست مییابد و همت وزارت نفت، به سرعت تولید را به زمان پیش از تحریمها بازمیگرداند.
اما از آن سو چند وزارتخانه و سازمان به دلیل سوءمدیریت نمیتوانند از فضای پسابرجام استفاده کنند و حتی این گونه القا میکنند که تحریمها تداوم دارد! با اطمینان میتوان گفت که حتی اگر در سال آتی نیز این روند ادامه یابد، بدون تغییرات چشمگیر در بستر اقتصاد- سیاسی ایران رشد اقتصادی در این حد تداوم نخواهد داشت. هرچند اصلاحات ساختاری، کاهش بوروکراسی عریض و طویل به خصوص در حوزه مالیات و بیمه، حذف مجوزهای بیشمار و... راه اصلی است که انگیزه را به سرمایهگذار باز میگرداند؛ اما جهش اقتصادی پیش از همه اینها نیازمند پیامی واضح و آشکار از سوی نهادهای اثرگذار ساخت سیاسی کشور است با این مضمون که ایران واقعا میخواهد جهش اقتصادی را تجربه کند و الزامات آن را نیز میپذیرد. با قطعیت میتوان گفت، کارشناس اقتصادی نیست که باور داشته باشد در فضای پسابرجام، ایران چنین پیامی را به جهانیان داده باشد. با وجود آنکه دولت حداکثر تلاش خود را برای جذب بانکها و سرمایهگذاران خارجی انجام میدهد؛ اما گستره و پیچیدگی حوزههای تصمیمسازی در ایران بر سرمایهگذاران آشکار است و یک صدای واحد مبتنی بر اولویت جهش اقتصادی به گوش آنان نمیرسد. از همین روست که بهنظر میرسد خلأ اراده و اجماعی واحد برای پیشرفت آن هم تحت لوای روشی مرسوم و قابل تشخیص برای سرمایهگذاران اولین مانعی است که باید برای برطرف شدنش کوشید.
ما نیاز به پیامی داریم که از دهه 1980 در چین، 1990 در مالزی و از اوایل قرن بیست و یکم در اغلب کشورهای حوزه خلیجفارس به گوش اقتصاد جهانی رسید. نشان دادن عزم و اراده ملی برای تغییر بنیادین در رفاه شهروندان و چشمپوشی از آزمون و خطای استراتژیهای خلقالساعه، بیشترین اطمینان را در مورد آینده اقتصادی کشور به سرمایهگذار خواهد داد. سرمایهگذار قرار نیست چیزی از ما برباید؛ قرار نیست ما را به یوغ کشد، قرار نیست حتی ما را وابسته خود کند، اگر نگوییم که او وابسته ما میشود. سرمایهگذار خیلی ساده آنچه اقتصاد ایران کم دارد یعنی سرمایه را به اقتصاد تزریق میکند. آنگاه شهروندان بیشتری با این سرمایه میتوانند بر سر کار روند و تولید بیشتری انجام میشود و بخشی از این تولید، به مصرف ما میرسد و رفاه افزایش مییابد و بخش دیگر آن به صاحب سرمایه میرسد. سرمایهگذار، عایدی خود را از چیزی که امروز نیست بهدست میآورد و با آنچه بهواسطه سرمایه وی خلق میشود شهروندان برسرکار میروند و رفاه ملی افزایش مییابد. باید نشان دهیم که آن قدر بر خود مسلطیم و قدرتمند که حاضریم با آغوش باز از آنانی که در فکر خلق این فرآیند هستند، استقبال کنیم. با چنین ارادهای است که روند رشد اقتصادی سودای سرخم کردن نخواهد داشت.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 3895 تاریخ چاپ:1395/08/05