محسن ايزدخواه
كارشناس تامين اجتماعي و فعال سياسي
در كشورمان به مناسبهاي مختلف يا تحت عنوان تجليل از بازنشستگان يا روز سالمند مراسمهايي براي نكوداشت مقام سالمندان، خردمندان و بازنشستگان كشور برگزار ميشود كه در جاي خود قابل تقدير و ستايش است ولي كفايت لازم را ندارد و بايد حمايتها افزايش يابد. باتوجه به اينكه سياستهاي نظام بهداشت و درمان و تامين اجتماعي در كشور ارتقا يافته و نرخ اميد به زندگي در كشور رشد پيدا كرده و به ميانگين متوسط بيش از ٧٥ سال رسيده است دولت بايد تدابير لازم را در ارتباط با نگهداشت و حمايت از سالمندان هم داشته باشد.
در اين بين براساس پژوهشهاي صورت گرفته در كشورهاي توسعه يافته و سازمانهاي جهاني همچون بهداشت جهاني امروزه ٣ مساله اساسي و كليدي بايد در كشورهايي كه با مساله «سالمندي» روبهرو هستند، مورد نظر و توجه ويژه قرار گيرد:
نخستين مساله در واقع عمر طولاني توامان با سلامتي است، بيش از اين سازمان بهداشت جهاني روي بالا بردن طول عمر افراد و نرخ اميد به زندگي تاكيد داشت ولي به دنبال موفقيت در اين زمينه و رشد تعداد سالمندان در جهان حالا در كنار نرخ اميد به زندگي روي برخورداري از سلامت كافي و كيفيت زندگي افراد هم تاكيد وجود دارد كه بايد افزايش پيدا كند؛ به همين خاطر بايد مقوله بهداشت و درمان آسان و در دسترس براي جمعيت سالمند مورد توجه باشد. اين بسيار مهم است كه سالمندان تحت حمايتهاي بيمههاي درماني باشند و خدمات ويژهاي به آنها باتوجه به نوع بيماريها در كهنسالي داده شود. در واقع بايد سالمندان كشور تحت حمايت بيمههاي مكمل و چند لايه قرار بگيرند تا بهترين خدمات را دريافت كنند.
مساله مهم دوم كه در پژوهشها به آن رسيدهاند بحث حفظ عزت و كرامت انساني در افراد مسن است؛ اين بررسيها نشان ميدهد چنانچه افراد سالمند استقلال مالي نداشته باشند و وابسته به افراد ديگر همچون خانواده، فاميل و... باشند در واقع كرامتشان خدشهدار خواهد شد و از نظر روحي و رواني آسيبپذير ميشوند بنابراين باتوجه به اين مهم دولت بايد برنامههايي براي تحت حمايت و پوشش قرار دادن سالمندان و بازنشستگان و از كارافتادگان داشته باشد كه هم جامعيت و هم كفايت لازم را داشته باشند به شكلي كه اين افراد از استقلال مالي لازم برخوردار شوند. توجه داشته باشيد كه در جامعه ايران وقتي افراد بازنشسته ميشوند و پا به سن ميگذارند به نوعي بزرگ فاميل ميشوند و به همان ميزان مراجعانشان هم افزايش پيدا ميكند و توقعات نيز از آنها بالاتر ميرود با اين شرايط اگر بازنشستگان امكان مالي مناسب نداشته باشند ضربههاي سنگيني ميخورند و مجبور به تن دادن به كارهاي سخت ميشوند.
نكته سوم و اساسي ديگري هم كه در پژوهشهاي بينالمللي روشن شده اين است كه افراد سالمند بايد مورد احترام جامعه و خانواده قرار بگيرند. پژوهشها نشان داده است افراد سالمندي كه در كنار خانواده زندگي ميكنند از سلامت روحي و جسمي بهتري برخوردارند و آينده روشنتري پيش روي خود ميبينند. بنابراين در اين راستا چند مساله كليدي وجود دارد كه نخستين آن اين است كه فرزندان بهشدت پدر و مادرشان را مورد تكريم و احترام قرار دهند و در كنار آنها باشند. در كنار اين توجههاي خانوادگي، دولت و صندوقهاي بيمهگر نيز بايد چترحمايتي خود را از نظر روحي و رواني بالاي سر سالمندان قرار دهند؛ برگزاري مراسمهاي تجليل، گردهماييها، فعاليتهاي فرهنگي و خدماتي و همچنين جلسات مشاوره با حضور سالمندان براي بهره بردن از تجربيات سالها كار و فعاليت آنها ميتواند در اين بين از اهميت ويژهاي برخوردار باشد و باعث شود كه سالمندان احساس سودمند و مفيد بودن داشته باشند و نشاط را در اين محيطها تجربه كنند. علاوه براين بايد NGOها و بنيادهايي براي خدمات رساني به سالمندان شكل بگيرد و دولت و مردم فعالانه در اين زمينه عمل كنند و اتفاقا مديريت اين نهادها را نيز برعهده خود سالمندان قرار دهند؛ بنيادهايي كه ميتوانند دركنار خدمات رساني به سالمندان روحيه حركات اجتماعي، فرهنگي و... را نيز در آنها بالا ببرند.
به اعتقاد من گام برداشتن در راستاي اين برنامهها و نكاتي كه اشاره كردم، ميتواند فضايي با نشاط و اميدوارانه براي سالمندان در جامعه امروز و آينده ما شكل دهد.
منبع: اعتماد