دوشنبه, 03 اسفند 1394 14:44

موضع‌گيري اقتصادي كانديداها با نبود احزاب رنگ باخت + نظر هادی زنوز و قنبری

نوشته شده توسط

 

 

 

 

رقابت با برنامه‌هایی در حد شعار

 

هرچه به انتخابات مجلس نزدیک‌تر می‌شویم برنامه کاندیداها و گروه‌های سیاسی رنگ‌و‌بوی جدی‌تری به خود می‌گیرد. شعارها و وعده‌های انتخاباتی؛ همیشه یکی از بارزترین اهرم‌هایی بوده که متقاضیان ورود به مجلس از آن برای کسب آرای مردم بهره گرفته‌اند و البته این شعارها بیش از هرچیز نزدیک به مطالبات روز جامعه است و مردم را ترغیب می‌کند برای رسیدن به آنچه کاندیدای مجلس برایشان به تصویر کشیده است او را انتخاب کنند. حالا در وضعیتی که مردم از اوضاع اقتصادی چندان رضایتی ندارند، شعارهای انتخاباتی هم کم‌و‌بیش به سمت اقتصادی رفته‌اند و نمایندگان تلاش می‌کنند موکلان خود را قانع کنند که با رأی‌دادن می‌توانند به معیشتی بهتر دست پیدا کنند. کارشناسان معتقدند در شرایطی که احزاب قوی و توانمند شکل نگرفته‌‌اند نمایندگان به‌تنهایی نمی‌توانند برنامه‌ای ارائه کنند و در بهترین حالت این برنامه‌ها در حد گفتمان باقی خواهد ماند.
به مطالبات ملی کم بها داده می‌شود
بهروز هادی زنوز، اقتصاددان
واقعیت این است ‌که رابطه رأی‌دهندگان با نامزدهای انتخاباتی در کلان‌شهرها و شهرهای کوچک و متوسط و روستاها متفاوت است. در شهرهای کوچک و روستاها عمده مطالبات مردم، اقتصادی است و به مسائلی مانند ایجاد اشتغال، توسعه زیرساخت‌ها و امکانات بهداشتی و آموزشی و فرهنگی محدود می‌شود. نمایندگانی که در حوزه‌های انتخابی روستایی و شهرهای کوچک فعالیت می‌کنند، نیز غالبا حزب فراگیر ملی را نمایندگی نمی‌کنند؛ بلکه نماینده خواسته‌های محلی مردم هستند.
در کلان‌شهرها که نسبتا سطح سواد و بینش سیاسی افراد بالاتر است، خواسته‌ها حول محور مطالبات سیاسی و اقتصادی در سطح ملی مطرح می‌شود و برای اینکه این مطالبات بازتابی در انتخابات داشته باشد، باید احزاب بزرگی شکل بگیرند و این احزاب دارای برنامه و پلت‌فرم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای پیگیری این برنامه‌ها باشند. معمولا زمینه و بستر مناسب برای ظهور و بقای احزاب سیاسی بزرگ و فعالیت آزادانه آنها در جامعه وجود ندارد؛ ازاین‌رو در آستانه انتخابات یک عده تشکل و احزاب به طور بسیار موقت و برای یک دوره محدود از ثبت‌نام تا برگزاری انتخابات سر بر‌ می‌آورند و نمایندگانشان حرف‌هایی می‌زنند. بسیاری از اینها اساسا حزب نیستند و تنها نماینده یک نگرش یا عقیده هستند و نمی‌توان آنها را حزب نامید.
از آن سو برخی از حزب‌ها هم احزاب فراگیری نیستند؛ همچنین برخی دیگر از احزاب، حزب‌هایی برای تمام فصول نیستند؛ بنابراین این به‌اصطلاح احزاب، نه بنیه آن‌ را دارند و نه فرصتی به آنها داده شده که درباره پلت‌فرم ملی تفکری داشته باشند؛ بنابراین در شهرهای بزرگ، رقابت بیشتر سیاسی است و این مسئله اهمیت دارد که کاندیداهای معرفی‌شده از احزاب به مجلس راه پیدا کنند یا نه و کسی به برنامه آنها کاری ندارد. همه به دنبال فهرست هستند. برنامه‌های اینها اعم از اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، به شکلی در اساسنامه و منشور بیانیه‌ها گاهی به صورت مبهم و گاه به صورت آشکار ظاهر می‌شود؛ اما عملا کسی خود را پایبند به آن نمی‌داند و بعد از انتخابات خود را ملزم به اجرای آن نمی‌دانند.
به نظر می‌رسد یک نوع گسیختگی در فضای بسته در فعالیت احزاب وجود دارد. احزاب فراگیر نیستند و اقشار بزرگی از مردم را نمایندگی نمی‌کنند و به مطالبات ملی کم بها داده می‌شود یا برنامه مدونی برای اجراکردن این مطالبات وجود ندارد.
فعلا مردم را در موضعی قرار داده‌اند که فقط از بین کسانی که معرفی شده‌اند، کسانی را انتخاب کنند که افراد افراطی نباشند، تهمت نزنند، دروغ نگویند و فحاشی نکنند. مطالبات مردم از احزاب سیاسی یک چیز حداقلی است و مردم از آنها به اندازه یک شهروند معمولی انتظار دارند؛ وگرنه نه مجال فعالیت آزاد به آنها داده شده و نه بنیه و پایگاه اجتماعی دارند.
فقدان موضع‌گیری‌های اقتصادی احزاب
علی قنبری معاون وزیر جهاد كشاورزي
در شرایط اخیر اقتصاد ایران، سیاسی‌ترین پدیده‌ها و رخدادهای کشور نیز ریشه اقتصادی پیدا می‌کند. وضعیت رکودی حاکم بر اقتصاد ایران به گونه‌ای پیش رفته است که انباشت انتظارات پسابرجام و هم‌زمانی آن با انتخابات مجلس، رویکرد اقتصادی حزب‌های شرکت‌کننده در انتخابات را بسیار مهم کرده اما در شعارها و برنامه‌های تبلیغاتی احزاب، فقدان برنامه‌های اقتصادی مشخص و مدون به‌شدت به چشم می‌خورد. شفافیت مواضع اقتصادی از موضوعات مهمی است که احزاب باید به آن توجه کنند. با توجه به کارنامه مثبتی که دولت در عملکرد خود در زمینه برداشتن تحریم‌های بین‌المللی و مدیریت رکود اقتصادی و مهار تورم افسارگسیخته از خود نشان داده، مردم به دنبال مجلسی هم‌خوان‌تر با دولت هستند تا اقتصاد کشور بتواند مراحل و گام‌های بعدی خروج از رکود اقتصادی را بردارد. برای این منظور باید گرو‌ه‌های سیاسی و کاندیداها برنامه مشخص و مواضع دقیق خود را در امور اقتصادی کشور مطرح کنند تا مردم بدانند به چه برنامه‌هایی رأی می‌دهند. بیان اهداف و رویکردهای اقتصادی، در زمان انتخابات در کشورهای در حال توسعه درجه پایینی از صداقت را دارد اما همین که احزاب برنامه‌های اقتصادی خود را بیان کنند، موجب ایجاد تعهد در آنها به خواسته‌های مردم می‌شود. در واقع این موضوع باعث می‌شود که بعدها مردم بتوانند شعارها و اهداف اقتصادی ادعاشده را پیگیری و مطالبه کنند و قدرت مذاکره سیاسی مردم افزایش يابد.
یارانه نقدی از جمله موضوعاتی است که نیاز به شفاف‌سازی دارد. بسیاری از سیاست‌مداران و تصمیم‌سازان اقتصادی به دلیل مسائل پوپولیستی، درصدد تداوم اعطای یارانه‌های نقدی هستند. این در حالی است که شکست هدفمندسازی یارانه‌ها در اعطای یارانه نقدی و اجرای ناموفق آن در دولت نهم و دهم موجب کاهش قدرت خرید مردم و افزایش شدید تورم شد. علاوه بر ایجاد تورم افسارگسیخته، یارانه‌های نقدی ساختار دهک‌ها و طبقات اجتماعی را به‌هم ریخت و بی‌عدالتی و ضریب جینی را افزایش داد. مجلس باید در حذف یارانه‌های نقدی و بدعتی که در اقتصاد گذاشته شد، کمک  کند. امروز دیگر بر تمامی اقشار جامعه حتی افراد ذی‌نفع نیز، مبرهن است که یارانه‌های نقدی سیاست دنبالی‌نشدنی است و باید رها شود. بنابراین موضع‌گیری شفاف در این زمینه می‌تواند آینده اقتصادی را روشن‌تر كند. بعد از بحث یارانه‌های نقدی، از مهم‌ترین مسائلی که باید در مورد آنها مواضع احزاب دقیقا مشخص شود تا از تعارضات حاکمیتی کاسته شود، رویکرد و سیاست‌های مبتنی بر کاهش تورم یا افزایش تولید و اشتغال است. همان‌طور که در مبانی تئوریکی اقتصاد بیان شده، بده‌بستان عمیقی بین بی‌کاری و تورم وجود دارد و همان‌طور که در سال جاری در اقتصاد ایران نیز مشاهده کردیم، کاهش تورم به قیمت افزایش بی‌کاری و رکود اتفاق افتاد. بنابراین موضع‌گیری صریح و روشن در مورد تأکید بر مهار تورم یا ایجاد اشتغال مقوله مهمی است که باید در شعارهای انتخاباتی مطرح شود تا مردم آگاهانه‌تر و با انگیزه‌های بیشتر و بهتری در انتخابات مشارکت کنند. بعد از تورم و اشتغال، باید به سیاست‌های پولی بانک مرکزی و حجم نقدینگی و نرخ سود بانکی توجه شود و حتما در برنامه‌ها و اهداف اقتصادی طرح و به چالش کشیده شوند.  
از دیگر مسائلی که باید به طور مشخص در موضع‌گیری‌های اقتصادی مطرح شود، حوزه تجارت بین‌الملل و نحوه مدیریت تقاضاها و قراردادهای جدید بین‌المللی است. با توجه به حذف تحریم‌ها و افزایش ثبات ایران نسبت به سایر رقبای خاورمیانه، رویکرد مثبتی در تعاملات بین‌المللی کشور به‌وجود آمده است و هجمه سرمایه‌گذاران خارجی نیاز به موضع‌گیری دقیق در مورد هدف‌گذاری جذب در بخش‌های مختلف اقتصاد دارد.
هر چه برنامه‌های اقتصادی و برنامه‌محوری در ادبیات سیاسی کشور پررنگ‌تر شود، شفافيت اقتصادی بیشتر و حقوق شهروندی بیشتر لحاظ می‌شود و مردم نه تنها خود را در آینده اقتصادی خود بیشتر سهیم دانسته بلکه با انگیزه بیشتری به مشارکت در انتخابات متمایل می‌‌شوند.  
در غیاب  حزب، برنامه‌ها در حد گفتمان
ابراهیم نکو، دبیر دوم کمیسیون اقتصادی مجلس
متأسفانه هنوز در کشور ما، مجلس، مجلسی نیست که با برنامه مدون پیش برود. با تأسف باید گفت جریانات و جناح‌ها برای اینکه بتوانند کرسی مجلس را به دست بیاورند، دست به اقداماتی می‌زنند که حتی اگر عوام فریبی هم باشد، باز انجام می‌شوند. در حقیقت ما شاهد یک برنامه مدون و حساب‌شده که اعضای جناح بر آن پافشاری کنند، نیستیم. در این شرایط اگر برنامه‌هایی هم باشند، یا کلی‌گویی هستند یا در مجلس برای آنها پیگیری لازم انجام نمی‌شود و در حد گفتمان باقی می‌مانند. برنامه‌ها از انسجام لازم برخوردار نیستند؛ چون یک یا چند فرد از جناح‌های مختلف با هم جمع می‌شوند و طرحی را ارائه می‌کنند که اگر در مجلس هم رأی بیاورد؛ قابلیت اجرائی مناسب ندارد.
اصولا آن دسته از طرح‌ها و لوایحی پس از مطرح‌شدن در مجلس رأی می‌آورند که عمدتا دولت آنها را ارائه داده باشد؛ چراکه دولت به عنوان یک مجموعه متمرکز، با دردست‌داشتن قوانین مختلف، مسائل را به‌خوبی کنار هم قرار می‌دهد و لایحه‌ای به مجلس می‌فرستد و در نهایت، تغییرات لازم روی آن انجام می‌شود و به تصویب می‌رسد. دلیل اینکه یک طرح جامع اقتصادی از سوی یک یا چند نماینده داده نمی‌شود یا اگر طرحی هم ارائه شد، با اشکالاتی مواجه می‌شود و عاقبت باز نظر دولت ملاک قرار می‌گیرد، این است که ما هنوز به آن پایه از پختگی سیاسی و جناحی نرسیده‌ایم که بتوانیم خودمان در مجلس از برنامه‌های اقتصادی جریانات سیاسی بهره بگیریم و آنها را به تصویب برسانیم.
متأسفانه این مسائل باعث شده است مردم به برنامه کاندیداها اعتماد نکنند؛ چراکه قابلیت اجرائی و تصویب در مجلس ندارند و فقط نوعی کلی‌گویی است که گاه در برخی مباحث با سفسطه هم همراه می‌شود. ایراد کار، از مجلس و احزاب و سایر نهادها نیست. به نظرم در شرایط کنونی باید واقعیت احزاب را به رسمیت شناخت و برنامه‌های احزاب، در صورت دراختیارداشتن اکثریت کرسی‌های مجلس، باید اجرا شود تا انتظارات مردمی که براساس برنامه‌ها به احزاب رأی می‌دهند، برآورده شود؛ به‌همین‌دلیل است که حالا از احزاب اقبال عمومی نمی‌شود. در حقیقت حزبی به معنای واقعی وجود ندارد و جریانات و جناح‌ها هم اعضای خود را فقط در قالب یک فهرست معرفی می‌کنند و در صورت موفقیت جمعی در انتخابات نیز، در مجلس به صورت متفرق عمل می‌کنند و به قوانین حزبی پایبند نیستند. باید یک تجدید نظر اساسی در بحث احزاب اتفاق بیفتد تا اگر برنامه‌ای توسط نمایندگان آن مطرح شد، قابلیت پیگیری و اجرا داشته باشد.

 

منبع: شرق

 

 

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: