دوشنبه, 12 بهمن 1394 13:26

محمد طبیبیان: عربستان در جدال اقتصادى

نوشته شده توسط

دکتر محمد طبیبیان

ژانويه ٢٠١٦ بدترين ماه بورس نيويورك از سال ٢٠١٠ تاكنون تلقى مى‌شود، چه از لحاظ تنزل شاخص‌هاى بورس و چه از نظر ميزان نوسان در قيمت‌ها. در روز جمعه ١٥ ژانويه ٢٠١٦ (٢٥ دي ١٣٩٤) شاخص داوجونز ٣٩١ واحد تنزل يافت و دو شاخص مهم ديگر بازار سهام بيش از 2 درصد كاهش يافتند. از سال ٢٠١٥ تنزل قيمت نفت به‌صورت منظم بورس‌های آمريكا را تحت‌تاثير قرار داده است. با توجه به اينكه در سال‌هاى قبل به‌نظر مى‌رسيد كاهش قيمت نفت، به‌دليل كاهش هزينه انرژى، اثر اقتصادى مثبتى را براى اين كشور در پى داشته باشد، به‌همراه كاهش قيمت نفت در بازار‌هاى جهانى، شاخص‌هاى بورس نيز از افزايش برخوردار مى‌شد.




اما اين تاثيرپذيرى از سال ٢٠١٤ به‌صورت معكوس بوده و تداوم آن اسباب شگفتى تحليلگران را فراهم آورده است. ترديدى وجود ندارد ازجمله دلایل كاهش قيمت نفت در يكى، دو سال اخير از بالاتر از 100 دلار به زير 30 دلار، به سياست‌هاى توليد نفت عربستان مربوط مى‌شود. ابتدا تصور مى‌شد كه اقدام عربستان در افزايش توليد و كاهش قيمت نفت، از يك طرف براى ضربه زدن به توليد‌كنندگان آمريكايى است كه از طريق فن‌آورى موسوم به فراكينگ، با هزينه بالا و از طريق تزريق بخار آب داغ، نفت‌هاى موجود در شكاف‌ صخره‌هاى اعماق زمين را استخراج مى‌كنند. از طرف ديگر هدف اين اقدام عربستان ايجاد فشار مضاعف بر اقتصاد تحت تحريم ايران بود، اما با تزلزل غير‌منتظره كل بازار مالى آمريكا، پيرو هر مورد كاهش قيمت نفت، به تدريج به‌نظر مى‌رسد كه اين بازار در واقع در گرو چگونگى تغيير قيمت نفت است و باز به‌نظر مى‌رسد عربستان با آگاهى از اين ارتباط قصد دارد كه از اين حربه فشار عليه آمريكا نيز استفاده كند. اين موضوع در هفته آخر ماه ژانويه بيشتر نمايان شد. به اين ترتيب كه مشخص شد صندوق‌هاى ذخيره حكومت‌هاى عربى به ناگاه حجم‌هاى قابل‌ملاحظه از سهام بازار‌هاى آمريكا را كه در بدره خود داشتند به بازار عرضه كرده‌اند، كه منجر به زنجيره عرضه از طرف كارگزارانى شد كه براساس الگو‌هاى كامپيوترى به عكس‌العمل مى‌پردازند. اين رويكرد شاخص‌هاى بورس نيويورك را به نحو قابل‌ملاحظه‌اى متزلزل كرد. اين تنزل قيمت سهام، بيش از آن چيزى بود كه مى‌توانست از شرايط نامناسب اقتصاد چين و تاثير آن بر اقتصاد آمريكا حاصل شود. چه اينكه شرايط نامناسبى كه هم اكنون اقتصاد چين با آن روبه‌رو است و موجب نگرانى بازار‌هاى مالى جهان شده، بايد خود را در بازار‌هاى مالى اروپا نيز نشان مى‌داد در صورتى كه رويكرد‌هاى اخير بى‌ثباتى بورس، ابتدا و به شدت بيشتر در بازار مالى آمريكا رونمايى مى‌شود.

اين موضع‌گيرى عربستان در مورد آمريكا به عوامل پشت پرده‌اى مربوط مى‌شود كه عمدتا از زمان شروع دومين دوره دولت اوباما پيگيرى شده است. يعنى فشار از طرف آمريكا به عربستان در ارتباط با روش‌هايى كه جزئى از شخصيت و موجوديت حكومت سعودى است. براى مثال وابستگى به مذهب وهابى و شاخه‌هاى آن مانند سلفى‌گرايى و تجلى عملى آن در شمايل طالبان و داعش و مانند آنكه از شرق آسيا تا سواحل مديترانه و كشور‌هاى آفريقايى، عامل آشوب خشونت بار شده و آثار آن به‌صورت فعاليت‌هاى تروريستى در اروپا و آمريكا و سيل غمبار و تاسف‌آور و تراژيك فراريان به سوى سواحل اروپا متجلى است. شاه جديد عربستان، ملك سلمان در بهمن ماه ١٣٩٣، پس از مرگ ملك عبدالله به سلطنت رسيد. گفته مى‌شود كه با توجه به سن بالاى ٨٠ سال شاه جديد، امور حكومت به دست محمدبن‌سلمان افتاده است كه حدود 30 سال سن دارد و از رده‌هاى پايين صف شاهزادگان، به كمك پدر و بر خلاف سنت‌هاى مرسوم آنان، بر كشيده شده است (همين امر در داخل خاندان پنج هزار نفرى شاهزادگان آل‌سعود نيز تنش‌هاى جدى را ايجاد كرده است). اينكه محمدبن‌سلمان كه امروزه همه كاره عربستان است، داراى روحيه‌اى تهاجمى است، از اقدامات او در حمله نظامى بى‌رحمانه به يمن و بمباران شهر‌هاى اين كشور، از اسفندماه ١٣٩٣ و ساير موارد ازجمله پيگيرى جنگ اقتصادى از طريق نفت و بازار‌هاى مالى، مشخص مى‌شود. ليكن اين روحيه تهاجمى از طرفى نشان‌دهنده بيم و نگرانى از عاقبت كار آل‌سعود نيز هست. يعنى نوع حكومت و روش و منش قبيله‌اى، مطلقه و واپس‌گرايى كه روزگار آن و امكان جور آمدن آن با دنياى امروز، مدت طولانى است كه سپرى شده و ناكارآيى ذاتى آن در داخل عربستان نيز مشهود است. ملك سلمان در زمان تصدى به سلطنت حدود 30 ميليارد دلار پول بين مردم و كارمندان دولتى (معادل دو ماه حقوق) توزيع كرد و شركت‌هاى خارجى را نيز مجبور كرد كه رقم‌هاى مشابه دريافتى كارمندان دولت، به كاركنان سعودى خود بپردازند. معمولا پخش پول بين مردم براى كسب مقبوليت، خبر خوشى از وضعيت درونى نظام‌ها نيست. اين نكته كه اخيرا توسط برخى تحليلگران ازجمله جك استراو، وزير خارجه اسبق انگلستان مطرح شد، مبنى‌بر اينكه استراتژى اوباما در نزديكى با ايران در جهت حفظ تعادل در منطقه در برابر عربستان است، ظاهرا مدت‌ها است كه براى عربستان آشكار بوده است. ليكن بايد ديد در‌گيرى در يك جنگ اقتصادى پنهان براى حفظ جايگاه عربستان در منطقه و جايگاه آل‌سعود در عربستان دستاوردى براى آل‌سعود به همراه خواهد داشت يا ورود به يك بازى خطرناك تلقى خواهد شد؟

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۶۹۲

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: