کمتر از یک روز از اعلام شرایط «آزادسازی نرخ بلیت هواپیما» نگذشته بود که خبر «بلیت نیم میلیونی پرواز تهران-مشهد» رسانه های کشور را درنوردید. برخی از رسانه ها نوشتند و گفتند که علت اصلی قیمت بالای این «بلیت خاص» آزاد سازی صورت گرفته است. اما تا آن روز، تنها خبر آزادسازی اعلام شده بود و خبری از عملیاتی شدن آن نبود! این رویداد به این معناست که در شرایط قیمت های کنترل شده و دولتی با بلیت 500هزارتومانی تهران- مشهد روبه رو شدیم.
کنترل شده بودن نرخ بلیت هواپیما به این معناست که شرکت های هواپیمایی مجبور هستند که محصول خود را با قیمتی به فروش برسانند که دولت می گوید. دولت هم که نمی خواهد کام شیرین مسافران پروازی را تلخ کند، قیمت ها را پایین تر از قیمت تعادلی(قیمت در شرایط وجود بازار) قرار می دهد. نتیجه این نوع قیمت گذاری خود را در بدهی چند صدمیلیاردی شرکت های هواپیمایی به شرکت فرودگاههای کشور(به دلیل استفاده از امکانات فرودگاهی) و شرکت ملی پخش و پالایش فرآوردههای نفتی(به دلیل سوخت هواپیما) نشان می دهد.
در این شرایط، شرکت های هواپیمایی برای حفظ توازن مالی خود به دنبال افزایش دارایی ها و املاک خود رفتند. از طرف دیگر، شرکت های هواپیمایی برای کاهش ریسک فروش بلیت خود، بلیت های خود را به صورت یکجا واگذار می کنند. واگذاری بلیت از طرف شرکت های هواپیمایی زمینه ساز ایجاد بازارثانویه برای این خدمت می شود. بازار ثانویه بلیت هواپیما را با عنوان بلیت های چارتری می شناسیم.
شرکت های چارتر کننده با قراردادن قیمت های مختلف در زمان های گوناگون سودهای نسبتا مناسبی به جیب می زنند. «بلیت نیم میلیونی پرواز تهران-مشهد» نشانه مشهود بازار ثانویه بلیت هواپیما می باشد. اما اشکال بزرگ این جاست که این سودها وارد شرکت های هواپیمایی نمی شود و سبب می شود که کیفیت خدمات هواپیمایی هم چنان پایین باقی بماند.
براساس چارچوب ذکر شده در بالا و برای بهبود وضعیت حمل و نقل هوایی، دو راهکار مقابل دولت قرار دارد: راه اول این است که دولت به شرکت های هواپیمایی یارانه بپردازد و زیان های آن ها را با یارانه خود جبران کند. راه دوم هم این است که دولت اقدام به آزادسازی قیمت ها کند و تنها قواعد لازم را برای رفتار این شرکت ها تعیین نماید. خروجی راه حل اول، پایین ماندن نرخ بلیت هواپیما و هزینه بخشی از منابع دولت است اما نتیجه راه حل دوم، افزایش نرخ بلیت هواپیما و عدم هزینه دولت می باشد. طبیعتا راهکار اول برای دولت و عموم جامعه مناسب نیست. زیرا دلیلی وجود ندارد که دولت بخواهد برای پرواز جمعیت (نسبتا) مرفه جامعه یارانه بپردازد.
آیا آزادسازی منجر به گرانی می شود؟
حال که دریافتیم آزادسازی بهترین تصمیم از جانب قانون گذار و دولت است، ممکن است این نقد مطرح شود که آزادسازی سبب افزایش قیمت می شود و این اتفاق کام مسافران هوایی را تلخ می کند. در پاسخ به این انتقاد باید گفت که شرکت های هواپیمایی هم مانند سایر بنگاههای تولیدی به دنبال حداکثرکردن سود خود هستند. سود این شرکت ها که از تفاضل درآمدها و هزینه ها به دست می آید، تحت تاثیر دو عامل تعداد فروش و قیمت است. بنابراین، این شرکت ها قیمت خود را به گونه ای تعیین خواهند کرد که بر سودشان بیفزاید. علم اقتصاد در این زمینه می گوید: در شرایطی که مشتریان عکس العمل زیادی به تغییر قیمت ها نشان می دهند(کشش قیمتی تقاضا بیشتر از 1 است) افزایش قیمت سبب کاهش درآمد می شود. اما در شرایطی که این عکس العمل اندک است(کشش تقاضای کوچکتر از1) افزایش قیمت بر درآمد آن ها می افزاید. بنابراین، برای پاسخ به این سوال که آیا آزادسازی منجر به گرانی می شود یا نه، باید این مساله را بررسی کنیم که کشش تقاضای بلیت هواپیما چه وضعیتی دارد؟
طبیعتا عوامل متعددی بر روی کشش قیمتی تقاضا اثر میگذارد که به دو مورد از آن ها در زیر اشاره می کنیم:
1.ساعت پرواز: بدون شک ساعت پرواز یکی از مهم ترین عوامل شکل دهنده کشش قیمتی تقاضا است. برای مثال، درمورد پرواز مشهد- تهران که مدیران، تجار و بازرگانان ترجیح می دهند در ساعات اولیه صبح(6 تا 8) پرواز داشته باشند تا به کارهای اداری خود برسند، کشش پایینی برقرار است و بدون شک قیمت پرواز در این ساعات برای این مسیر افزایش پیدا خواهد کرد.
2. وجود راه های جایگزین: در شرایطی که فاصله دو شهر کم است و راه های جایگزین نظیر خودروی سواری، قطار و اتوبوس وجود دارد، سبب می شود که کشش تقاضا برای هواپیما اندک باشد. در این شرایط پیش بینی می شود نرخ بلیت هواپیما تغییر نکند یا حتی کاهش پیدا کند.
3.مناسبت های خاص: مناسبت های خاص سبب می شود که کشش تقاضا کاهش پیدا کند و این امر سبب می شود که قیمت ها به شدت افزایش پیدا کند
عامل مهم دیگر که در قیمت گذاری شرکت های هواپیمایی اثرگذار است، وجود رقابت در میان شرکتهای هواپیمایی می باشد. درصورتی که میان شرکت های هواپیمایی رقابت قیمتی، شکل بگیرد می توانیم امیدوار باشیم که حتی با وجود 2 شرکت به حداقل قیمت دست پیدا کنیم. عوامل متعددی می تواند زمینه ساز رقابت دربین شرکت های هواپیمایی باشد که وجود شرکت های همگن و هم اندازه، نبود رانت و شرکت های دولتی از جمله آن هاست. بنابراین دولت باید تلاش کند تا با وضع قوانین و مقررات ضد انحصاری این انگیزه ها را از بین ببرد.
بنابراین ادعای کلی افزایش بلیت هواپیما ناصواب است و باید بگوییم که قیمت در چه مسیرهایی، چگونه تغییر می کند. شاید نتیجه آزادسازی نرخ بلیت هواپیما بسیار به شرایط فروش های چارتری نزدیک باشد. با این تفاوت که سودهای ناشی از این فروش ها صرف شرکت های هواپیمایی می شود. جدا از این موضوع کسانی که قرار است از امکانات هواپیمایی استفاده کنند، غالبا از طبقه های بالای درآمدی هستند و اشکال زیادی پیش نمی آید اگر بلیت های خریداری شده توسط این افراد افزایش یابد .
منبع:روزنامه خراسان