مشاور وزیر کار و عضو هیات علمی دانشگاه مازندران
در حالیکه حضور زنان ایران در بحث آموزش و به ویژه آموزش عالی پررنگ و تعیینکننده است، اما در بازار کار حضوری محدود دارند به طوریکه نرخ مشارکت زنان در اقتصاد ایران از پایینترین نرخهای مشارکت در جهان است و حتی در خاورمیانه هم نرخ مشارکت زنان کشور ما پایینتر از اکثر کشورهای منطقه است.
مهمترین دلیل اینکه نقش زنان در بازار کار کمرنگ مانده عدم تحرک اقتصادی کشور است، توان اشتغالزایی در ایران بسیار محدود است و یکی از مشکلات جدی در حال حاضر، چگونگی حفظ فرصتهای شغلی کنونی است نه تنها برای جوانانی که قصد ورود به بازار کار را دارند، نمیتوانیم شغل ایجاد کنیم بلکه بسیاری از شاغلان هم با خطر از دستدادن شغل مواجهاند. وقتی وضعیت بازار کار خراب میشود، زنان و جوانان یعنی گروهی که به اصطلاح نیروی کار درجه دوم نامیده میشوند، بیشترین آسیب را میبینند؛ بنگاهی که به دنبال تعدیل نیروی کار است جوانان کمسابقه را نسبت به نیروی کاری که سالها روی آن سرمایهگذاری شده، سریعتر تعدیل میکند.
موضوع دیگری که موجب کمرنگشدن حضور زنان در بازار کار شده، مسائل فرهنگی است؛ بسیاری از مشاغل در جامعه ما مردانه معرفی میشوند در صورتی که معلوم نیست دلیل این مردانه بودن مشاغل چیست. به طور مثال انواع کارهای تخصصی که به زور بازو احتیاجی ندارد مانند جنگلداری، مشاور و مهندس ساختمانی و.. کاری مردانه محسوب میشود و این درحالیست که یک خانم مهندس متخصص میتواند ناظر بسیار خوبی برای یک کار ساختمانی و پژوهشگر برجستهای در شناخت گونههای گیاهی و حیوانی باشد. چون کارهای زیادی مردانه تعریف میشود مشاغل کمی برای بانوان باقی میماند.
به طور سنتی زنان در خانواده نقش پرستاری و آموزش را دارند و همین نقش سنتی برای زنان در بازار کار هم به رسمیت شناخته شده هر چند در این عرصه هم باز محدودیتهایی به وجود آمده و در برخی از بیمارستانها میبینیم شمار پرستاران مرد رو به افزایش است.
بحث مهم دیگری که از نظر فرهنگی غالب است این است که مردان نانآور خانواده هستند و باید در موضوع اشتغال در اولویت قرار بگیرند و این درحالیست که براساس آمارهای رسمی 12 درصد خانوارهای ایران زن سرپرستند و اینکه مردها نانآور خانواده هستند حداقل در 12 درصد خانوادههای ما واقعیت ندارد، علاوه بر این، بسیاری از زنان به رغم اینکه درآمدشان نقش درجه اول را در خانواده دارد، در هنگام مراجعه ماموران سرشماری همسر، پدر یا برادرشان را سرپرست معرفی میکنند و از اینکه خود را سرپرست خانواده معرفی کنند اجتناب میکنند. اگر اصرار داشته باشیم که مردان سرپرست خانوار هستند و زنان نیازی به کار نداشته و یا کارشان اهمیتی ندارد، در واقع برای بخش بزرگی از خانوارها فقر را تحمیل کردهایم و فشار زیادی به این خانوادهها وارد میشود و وقتی راه برای اشتغال مبتنی بر کرامت انسانی بسته میشود زمینههای انواع آسیبهای اجتماعی از قبیل فحشا، سرقت، خشونت و ... فراهم میشود.
با اولویتگذاری اشتغال برای مردان عملا شایستهسالاری نادیده گرفته میشود چون ممکن است شایستگی یک زن از یک مرد برای آن شغل بیشتر باشد و این اولویتگذاری هزینه زیادی را بر اقتصاد تحمیل میکند؛ اقتصادی که از نیروهای برتر خود محروم است و نیروهای ضعیفتر را به کار میگیرد اقتصادی است که خیلی خوب عمل نمیکند. اگر اولویت با شایستهها باشد این اقتصاد در طول زمان فرصت شغلی بیشتری برای همه ایجاد میکند و در غیر اینصورت همین فرصتهای موجود هم از بین میرود.
به یاد داشته باشیم که فرصتهای شغلی در یک اقتصاد مثل صندلیهای یک اتاق نیستند که اگر کسی بر روی آنها نشست جایی برای دیگری نباشد؛ صندلیهای اقتصاد یا فرصتهای شغلی یک اقتصاد، فرصتهایی هستند که زیاد یا کم میشوند و اگر فرصتهای شغلی براساس اولویتهایی، غیر از شایستگی، تخصیص داده شود، فرصتهای کار در طول زمان کم و کمتر شود اما اگر شایستهسالاری مدنظر باشد با عملکرد بهتر اقتصاد، فرصتهای شغلی جدید خلق خواهد شد.
عملکرد خوب اقتصادی شرط لازم برای بهبود وضعیت اشتغال زنان است، در وضعیت اقتصادی موجود که یک دوره رکودی طولانی مدت در اقتصاد ایران حاکم شده، به رغم اینکه زنان اشتیاق و علاقه زیادی برای اشتغال دارند، راه زیادی برای آنها باز نیست؛ برای مردان هم پیدا کردن کار سخت است اما نرخ بیکاری زنان دو برابر مردان است.
یکی دیگر از موضوعات موجود در زمینه اشتغال بانوان این است که زنان به مزد و حقوقی کمتر و شرایط کاری نامطلوبتر تن میدهند؛ زیرا وقتی فرصت شغلی برابری وجود ندارد، عملا زنان وارد یک رقابت نابرابر میشوند و حاضرند شرایط کاری بدتر و دستمزد کمتر را بپذیرند؛ چون همانطور که اشاره کردم وضعیت نامناسب اقتصادی بر اشتغال زنان بیشتر از مردان تاثیر میگذارد.
برای حل شرایط موجود، لازم است اقتصاد از این رکود خارج شود تا پویایی داشته و بتواند شغل ایجاد کند، وقتی مشاغل موجود در حال از بین رفتن است فرصتی برای بهبود شرایط وجود ندارد پس شرط لازم برای بهبود شرایط بازار کار برای زنان، این است که اقتصاد بهتر عمل کند اما شرط کافی این است که این نگرش خطرناک که اشتغال زنان مهم نیست باید تغییر کند زیرا وقتی میگوییم اشتغال آنها اهمیتی ندارد در واقع آسیبهای اجتماعی را به جان خریدهایم.
منبع: دنیای اقتصاد – ویژه نامه خراسان