ملانصرالدین را گفتند میانه زمین کجاست، اشارت به میخ افسار چارپای خود کرد و مدعی شد هر که قبول ندارد، قدم شماره کند. این نیز قصه امروز ماست با این تفاوت که ما قادریم با ابزار و آمار دیگر، میزان رشد اقتصادی را آزمون کنیم اما گویی قرار بر این گرفته شده که رقم اعلامی راستیآزمایی نشود. در حالی که در چند ماه گذشته نگرانیها از ایجاد رکود دو چندان شده است، آمار رشد اقتصادی شش ماهه مرکز آمار ایران، بهنظر در تناقض با این نگرانی هاست. اگر رشد یک درصدی را مبنا قرار دهیم، نامهنگاری چهار وزیر و ابراز نگرانیهای مفرط بهخصوص از سوی مقامات دولتی و تعریف بسته محرک اقتصادی، آن هم با یک تزریق بیمحابا، بیش از پیش برای کارشناسان و اقتصاددانان بیمعنی و ناهنجار تلقی میشود.
از همین رو است که انتشار این رقم بدون بیان گزارشی مدون از سوی مرکز آمار ایران، بسیاری از کارشناسان طرفدار دولت را به این وادی سوق داده که با شک و تردید فراوان به آن بنگرند. بدتر آنکه با گذشت تنها 40 روز از پایان فصل دوم، که مدت زمان بسیار کوتاهی برای تسویه آمار خام و ترکیب کردن آنها است، این تردید در رقم اعلامی پررنگتر میشود. میتوان بیان کرد که مرکز آمار ایران رکوردی کمنظیر را در سرعت انتشار آمار رشد بهدست آورده است! با وجود این واقعیات آیا بهراستی خود مقامات دولتی به این رقم باور و اطمینان دارند؟
البته قصد آن نیست که پیرو مخالفان دولت بر آن باشیم تا سازمانهای رسمی را به چالش کشیم، بلکه منظور آن است، دولتی که هماره بر شفافیت و اطلاعرسانی تاکید داشته، از تمام ظرفیتهای خود در این زمینه بهره ببرد و بانک مرکزی را که از سالهای گذشته متولی اصلی اعلام شاخص تورم و رشد اقتصادی بوده نیز به راه آورد و حداقل برای اطمینان بیشتر رقم محاسبهشده این نهاد را نیز بیان دارد. بر خلاف تلاشی که در دولت برای یک کاسه کردن آمار وجود دارد، به نظر میرسد در کشور ما با وجود موانع بسیار برای تخمین آمار و بهخصوص در مورد تولید ناخالص داخلی که یکی از سختترین شاخصهای اندازهگیری است، بهتر آن است که هر دو نهاد اقدام به انتشار آمار کنند. وقتی آمار نزدیک به هم باشد، اطمینان بیشتری به آنها است، آن طور که امروز هم آمار بانک مرکزی و هم مرکز آمار سخن از افت شدید تورم دارند و هر گاه آمار اختلاف محسوسی داشته باشد، وادی مناسبی برای نقد و تحلیل کارشناسان باز میشود و چه بیمی از آن وجود دارد؟
اما روی سخن با مقامات بانک مرکزی است مگر نه آنکه قرار شد در بازه معقول سه ماهه، آمار رشد اقتصادی منتشر شود؟ اکنون یک ماه و نیم است که آمار رشد اقتصادی فصل اول منتشر نشده است. چرا؟ آیا این نشانه تعهد است که وقتی آمار مناسب نباشد، از انتشار آن جلوگیری کنیم؟ آن زمان چه فرقی است میان این دولت و آنی که رفت؟ بیان واقعیت بهخصوص آن زمان که تلخ باشد، اعتباری است میان عموم وگرنه مخالفان که هر چه کنی بر طبل خود میزنند. با وجود این همه سخنوری در مورد رکود، بانک مرکزی چه ترسی از شفاف کردن وضعیت اقتصادی برای عموم دارد؟ از آن سو بانک مرکزی که خود مسوول تحقق رشد اقتصادی نیست و بیش از دیگر سازمانها استقلال خود را از دولت حفظ کرده، وقتی اقدام به اعلام رشد اقتصادی کند، بیتردید بیش از دادههای اعلامی دیگر سازمانها مورد توجه کارشناسان قرار میگیرد. فراتر آنکه نهادهای جهانی چون صندوق بینالمللی پول نیز چشم به آمار تاییدی بانک مرکزی دارند. پس بهتر است به جای پاسخگویی به این مقاله، آمار رشد اقتصادی فصل اول را منتشر کنید. باشد تا ما هم دریابیم میانه زمین کجاست؟