بازار ارز در سال ۹۹ متاثر از یک سری نیروهای افزایشی و یک سری نیروهای کاهشی خواهد بود. حسین راهداری، کارشناس بازارهای مالی چهار عامل عمده را به عنوان نیروهای افزایشی قیمت دلار بیان میکند.
بازار ارز در سال ۹۹ متاثر از یک سری نیروهای افزایشی و یک سری نیروهای کاهشی خواهد بود.
حسین راهداری، کارشناس بازارهای مالی در گفتگو با سالنامه تجارتفردا، به پیشبینی آینده دلار در سال ۹۹ میپردازد و چهار عامل عمده را به عنوان نیروهای افزایشی قیمت دلار بیان میکند که در این گزارش شرح داده شده است.
به گفته این کارشناس اقتصادی، نیروهای افزایشی نرخ ارز عبارتند از:
۱- انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
سال ۹۹ مصادف با انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. امسال سال آخر دوره ریاستجمهوری ترامپ بوده و او دست به هر کاری میزند تا آنچه در توان دارد را انجام میدهد و به ایران ضربه بزند.
فشار تحریمها تنها ناشی از کاهش صادرات نفتی و درآمدهای ارزی دولت نیست، بلکه تحریمها تجارت خارجی و کلیه روابط بینالمللی ایران را تخریب کرده است. اگر ترامپ مجددا به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شود آیا مردم ایران توان تحمل این شرایط سخت را برای چهار سال دیگر خواهند داشت؟ با توجه به شوکها و بحرانهای یکی دو سال اخیر بعید میدانم برنامه خاصی در کشور برای مواجهه با این شرایط وجود داشته باشد.
۲- بدبیاریهای دولتی منفعل و فرسوده
دولت روحانی با بدبیاریهای زیادی مواجه شد. اوج بدبیاری این دولت به قدرت رسیدن ترامپ بود. درست است که سیاست فشار حداکثری آمریکا به هدف تغییر نظام نرسید اما توانست ضربه سختی را به اقتصاد ایران وارد کند. درعین حال انفعال و بیتدبیری دولت و مجلس در کنترل بحران، رانت حیرتانگیز ارزی برای عده قلیلی در کشور ایجاد کرد و تورم با نرخ آزاد ارز به مردم تحمیل شد.
دولت روحانی در اواخر راه است و نشان داده عزمی برای جدایی از افکار منسوخشده در کشورداری ندارد. بعید است که این دولت بیانگیزه بتواند تا پایان عمر کوتاهش دست به کاری جدی بزند یا درباره بحرانهای آتی مدیریت بهتری نشان دهد.
۳- غول سرگردان نقدینگی
طی دو سال اخیر دلار ۳٫۶ برابر شده درحالیکه شاخص بورس ۵٫۵ برابر شده است. بحث تجدید ارزیابی داراییهای شرکتها در این رشد بیتاثیر نبوده است، اما سود ناشی از تجدید ارزیابی داراییها سود موهومی و یکباره برای از بین بردن زیان انباشته ناشی از سوءمدیریت حاکم بر این شرکتهای خصولتی و مدیریت صنعتی کشور است. با تداوم زیاندهی این شرکتها این سود موهومی نیز بزودی از بین میرود.
با به پایان رسیدن سوخت صعود بورس، میتوان انتظار داشت که نقدینگی سرگردان بورس سر از بازارهای دیگر از جمله ارز در بیاورد. ارزش بورس در زمان نگارش این متن ۱٫۸ میلیون میلیارد تومان است، اگر به طور خالص نقدینگی معادل ۱۰ درصد ارزش فعلی، بورس را ترک کند رقم حدود ۱۸۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود. هجوم این نقدینگی به هر بازاری، نقدینگیهای سرگردان دیگر را نیز جذب آن بازار خواهد کرد و سبب شکلگیری بحران و حباب در آن بازار خواهد شد.
۴- کسری بودجه شدید در کنار کاهش درآمدهای نفتی
فروش نفت به دلیل تحریمها بهشدت کاهش یافته، منابع بودجه از جمله درآمدهای مالیاتی قابل حصول نیست. چین بهعنوان تنها خریدار نفت ایران درگیر ویروس کرونا شده، نهتنها چین، ویروس کرونا به شدت اقتصاد دنیا را تحت تاثیر قرار داده است. عدم افزایش معنادار قیمت نفت و حتی کاهش آن نیز قابل انتظار است. در چنین شرایطی وضعیت ارزی کشور بیش از پیش مبهم خواهد بود.
از سوی دیگر دولت برای جبران کسری بودجه به روشهای تورمزایی همچون افزایش پایه پولی و در ادامه نقدینگی متوسل خواهد شد که همین، سبب هجوم مجدد نقدینگی سرگردان به بازار داراییهای مختلف از جمله ارز و مسکن و خودرو خواهد شد.
منبع: تجارت نیوز