اعداد مختلفی از تعداد احزاب کشور وجود دارد. احزابی که میتوانند وزنه کشور باشند و سمت و سوی درستی را در حوزه اقتصادی ترسیم کنند. اما احزاب در ایران تنها کارکرد سیاسی دارند و بر اساس خط مشی بلند مدتی حرکت نمیکنند. این در حالی است که در اکثر کشورها به تعداد انگشتان دست حزب وجود دارد و هر کدام آنها میتوانند در سرنوشت و سمت و سوی اقتصادشان مثمر ثمر باشند. در ایران با وجود بیش از 200 حزب هیچکدام تأثیرگذاری ندارند و تنها در زمان انتخابات سر از لاک خود در میآورند. از سویی احزاب در کشورهای مختلف پرورش نیروی انسانی را اولویت خود قرار دادند و با استعدادیابی مسیر دانشآموزان را در دوران تحصیل مشخص میکنند. بدین جهت افرادی به سمتهای دولتی و تصمیمگیری میرسد که توسط احزاب رشد کردند. در مورد کارکرد احزاب و رویهای که آنها باید پیش رو بگیرند با یحیی آل اسحاق وزیر بازرگانی دولت سازندگی و عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی گفتوگویی مرجان اسلامی فر انجام داده که در ادامه میآید:
یکی از مشکلاتی که کشور با آن مواجه است و در زمان تغییر مسئولان خلأ آن مشهود است، استفاده از افرادی است که تخصص و مهارت لازم را ندارند. این در حالی است که در اکثر کشورها حزبها افرادی را تربیت میکنند که تخصص بالایی دارند و میتوانند در زمان ضرورت این افراد را معرفی کنند. اما در ایران به علت نبود چنین شرایطی افرادی به پستهای کلیدی میرسند که تخصص و مهارت لازم را ندارند؟
برای مسئولیتهای حکومتی در حوزههای مختلف احتیاج به افراد ویژه و متخصص است که از نظر دانش، آموزش و گزینش به جایگاه مناسبی رسیده باشند. افرادی که برای پستهای مدیریت مدنظر قرار میگیرند اگر درست انتخاب نشوند نمیتوانند کارایی لازم را داشته باشند. بعضاً مدیران برای 4 سال در دولت هستند از اینرو اگر آشنایی لازم را با حوزه تحت مدیریت خود نداشته باشند امکان ابداع و ابتکار را ندارند و تا زمانی که بخواهند با این حوزه آشنا شوند، دوره مدیریت آنها تمام شده است. متأسفانه کم اطلاعی، بیاطلاعی و نبود تخصص لازم از چالشهای بزرگ بخشهای مختلف اقتصادی است. بدین جهت باید افرادی در پستهای مدیریت قرار گیرند که به حوزه منصوب شده آشنا باشند و با آزمون و خطا جلو نروند. در قالب احزاب و نهادها میتوان این مهم را دنبال کرد. احزاب و نهادها از دوره دبستان باید دانشآموزان را استعدادیابی کنند و افرادی که صلاحیت دارند را انتخاب و آموزش دهند. اگر این مسیر بدرستی طی شود افراد مناسب برای پستهای مختلف انتخاب میشوند و دیگر اینگونه نخواهد بود که اگر یک وزیر در یک وزارتخانه خوب عمل نکرد به وزارتخانه دیگری معرفی شود.
گفته شده 300 حزب در کشور وجود دارد اما هیچکدام آنها در آموزش نیروی انسانی عمل نمیکنند و تنها اسم حزب را یدک میکشند برای اینکه فرآیند کاری احزاب تغییر کند چه کاری باید انجام داد؟
در حال حاضر نظام آموزشی و دانشگاهی کشور هدفمند نیست و خیلی از افراد هم بیهدف رشته تحصیلی خود را انتخاب میکنند. این رویه پذیرفتنی نیست اگر با برنامهریزی در آموزش حرکت نکنیم نمیتوان مدیران شایسته پرورش داد. احزاب توانایی آن را دارند که فرماندهان و مدیران قوی تربیت کنند. افرادی که بعد از دوره دانشگاه بتوانند به حوزههای تخصصی ورود کنند. در هیچکدام از بخشهای دولت ما شاهد افراد آموزش دیده برای یک سمت نیستیم. مدیران یا در سمتهای پایینتر بودهاند و ارتقای رتبه گرفتهاند یا از وزارتخانهای به وزارتخانه دیگری رفتند یا بدون تخصص و آموزش وارد یک حوزه میشوند. این امر باعث درجا زدن کشور در حوزههای مختلف میشود.
چرا در ایران در برابر حزبها مخالفت میشود و دولتها تمایلی به همکاری با احزاب ندارند، این در حالی است که در سایر کشورها احزاب نقش پررنگ و تأثیرگذاری دارند و افراد صلاحیت دار را به سیستم و نظام دولتی خود معرفی میکنند.
بیتوجهی به احزاب سه دلیل عمده دارد. اولین دلیل این است که برخی احزاب را قبول ندارند و حتی برخورد منفی دارند. تصور این است که احزاب از نظر اعتقادی و تئوریک تفاوتهایی دارند و نمیتوان به آنها تکیه کرد. این به تجربه سالهای گذشته جمهوری اسلامی ایران هم برمیگردد. نمونه آن حزب توده است که از شوروی دنباله روی میکرد و دارای عقاید الحادی بود. این حزب حدود دو هفته پس از کناره گیرى رضاشاه از سلطنت، توسط گروهى از زندانیان سیاسى سابق که اعضاى گروه معروف ۵۳ نفر بودند تشکیل شد و تا سالها یکى از تأثیرگذارترین گروه هاى سیاسى در عرصه سیاست ایران بود. در سال هاى پس از کودتا روند فعالیت هاى حزب توده کاملاً رو به افول گذاشت و در دوره اى به فعالیت هاى بسیار محدود در خارج از کشور خلاصه شد. دومین دلیل این است که احزاب ما «احزاب دم انتخابات» هستند. فعالیت احزاب قبل از انتخابات آغاز میشود و بعد از انتخابات به پایان میرسد و به مدت 4 سال (پایان دولت) از آن حزب خبری نیست. وقتی بروز و ظهور احزاب چنین باشد به طور قطع کارایی ندارند و نمیتوان از آنها انتظار داشت که برای پرورش نیروی انسانی کاری انجام دهند. احزابی میتوانند موفق باشند که که ریشهای عمل کنند و سابقه فرهنگی و علمی داشته باشند.
سومین دلیل ناکامی احزاب که اقتصاد کشور از آن تأثیر میگیرد، قوانین و مقررات است. قوانین و مقررات با کارکرد احزاب درتضاد است. احزاب باید بودجه مشروع داشته باشند تا بتوانند موفق عمل کنند اما در قانون بودجه حسابی برای آنها در نظر گرفته نشده است. از اینرو احزاب برای درآمدزایی سراغ راههای غیرمنطقی میروند که این امر باعث فساد میشود و در نهایت بازتاب و عملکردی که احزاب دارند به خاطر فسادهای مالی و وابستگی به برخی از بخشها چالش ایجاد میکند و آنها را از کارایی اصلی خود دور میکند. احزاب در سایر کشورها از دولتهای خود بودجه میگیرند یا از محل عضوگیری درآمدزایی دارند. احزاب در امریکا بسیار موفق عمل میکنند چرا که میتوانند به سیاستهای کشورشان کمک کنند. آنها با لابی گری و تعامل با صاحبان قدرت مثل امریکا و صهیونیستها خواستههای آنها را برآورده میکنند. احزاب در این کشورها موضوعاتی که باید مورد توجه قرار گیرد را اولویتبندی میکنند. تمام انتصابها با نظر احزاب است و دولتها از آنها حرف شنوی دارند. اگر بخواهیم این سامانه و فرآیند را شکل دهیم باید بر اساس اقتضائات کشور برنامهریزی کنیم و افراد را ازدوره ابتدایی صلاحیت سنجی کنیم. در چنین شرایطی احزاب قوی خواهیم داشت.
با این توضیحات ما احزابی تأثیرگذار در کشور نداریم و تنها در دوره انتخابات سر از لاک خود در میآورند؟
بله. در یک جمله میتوان گفت که «احزاب ما احزاب رأی هستند نه احزاب آماده سازی.»آنها به جای آنکه دنبال استراتژی، تربیت نیروی انسانی و خط مشی باشند تنها دنبال رأی هستند و در زمان انتخابات به این موضوع فکر میکنند که با چه ابزاری میتوان رأی گرفت و اهمیتی نمیدهند که با چه روشی رأی بگیرند.
چرا فعالان اقتصادی در جهت ایجاد حزب حرکت نمیکنند؟ اگر اتاق بازرگانی در این مسیر حرکت کند میتواند در تربیت نیروی انسانی و شناسایی افراد توانمند برای حوزههای اقتصادی عمل و خلأ موجود را برطرف کند.
در طول 40 سال گذشته اقتصاد کشور سیاست زده شده است. اقتصاد نتوانسته بر اساس شاخصهای اقتصادی رشد کند و عملیاتی شود. اقتصاد ابزاری در دست سیاستمداران شده است. ما امیدوار بودیم حتی در مدت محدود سیاسیون سایه خودشان را از اقتصاد بردارند اما متأسفانه تاکنون نشده است. حوزه سیاست حوزه قدرت است و اکثراً دنبال این هستند که چگونه رأی بیاورند؟ چگونه نماینده مجلس شوند و....آنها اهداف کوتاه مدت را دنبال میکنند. مدیریت و اهداف حوزه اقتصادی با سیاست متفاوت است. در اقتصاد رویکردها بلند مدت و با هدف افزایش درآمد زایی است اما در سیاست محل کسب رأی میشود. بهعنوان مثال اگر مدیر با صلاحیت و فارغ از جریانهای سیاسی در مدیریت شرکتهای خودروسازی انتخاب شود، شکل مدیریت متفاوت خواهد شد و فرد بهدنبال توسعه، طراحی و رشد کیفی محصولات خود است. اما مدیر سیاسی شرکت خودروساز را مرکز رأی میبیند و تنها بهدنبال ایجاد اشتغال در شرکت خودروسازی است. با نگاه اقتصادی بهرهوری افزایش پیدا میکند و در مقابل با نگاه سیاسی ضایعات آن حوزه روند صعودی به خود میگیرد. نمونه دیگری که دراین راستا میتوان به آن اشاره کرده پرداخت یارانه است. تمام صاحبنظران اقتصادی و کارشناسان کشور گفتند یارانه به مردم داده نشود و این پول سمت بودجه عمرانی و فعالیتهای توسعهای برود و تنها اقشار ضعیف جامعه از یارانه بهره ببرند. اما دولت وقت با وجود تمام تذکرها چنین تصمیمی را نگرفت چرا که جنبه سیاسی آن مهم بود و به هیچ عنوان تبعات اقتصادی آن مورد توجه قرار نگرفت. دولت وقت برای آنکه بدنام نشود و بتواند نگاههای مثبت مردم را داشته باشد تصمیم گرفت یارانه را پرداخت کند. وقتی با عینک سیاسی به مسائل پرداخته میشود، آن تصمیم عمر کوتاه مدت خواهد داشت و سطحی است. ولی اگر از بعد اقتصادی، تصمیمگیری در این حوزه صورت گیرد، میتوان اهداف بلند مدت و حتی جراحی اقتصادی را تجربه کرد. با این تفاسیر فعالان اقتصادی علاقهای به تشکیل حزب ندارند چرا که تمام فرآیندها جنبه سیاسی پیدا میکند.
آیا اصناف میتوانند در ایجاد حزب موفق عمل کنند و بتوانند خط مشی درستی را تدوین کنند؟
احزاب در ایران خوش نام نیستند و البته سابقه خوبی هم ندارد. دولتها هم به کلمه احزاب حساسیت دارند و نمیتوانند آنها در کنار خود قبول کنند. به هرترتیب احزاب هم کارکرد خوبی نداشتند و همواره در زمان رأی متولد شدند. اکنون احزاب هر کاری هم میکنند به اسم احزاب است اما صنفی است. ما باید احزاب را ساماندهی کنیم و آنها بدانند که طبق یک استراتژی بلند مدت باید حرکت کنند. متأسفانه احزاب تنها اسم حزب را یدک میکشند ولی در عمل کارکرد آنها صنفی است و نمیتوانند در بعد کلان و آنگونه که احزاب سایر کشورها عمل میکنند، فعالیت کنند.
منبع: ایران