آیا تنها با گرفتن یارانههای پنهان دولتی پای در این مسیر سخت و طاقتفرسا گذاشتیم یا این دستاورد با همت و تلاش مدیران مجرب و پرتلاش و کارآمد و همراهی بخش عظیمی از مهندسین فعال و مصمم در این عرصه به وقوع پیوسته است؟
پس از انتشار مقاله برآوردی از یارانه پنهان انرژی در صنایع سیمان کشور، یادداشتی در نقد این مقاله توسط یکی از فعالان صنعت سیمان برای شمس ارسال شد. با وجودی که در این یادداشت به نقدهای محوری و آمار موجود در مقاله اشارهای نشده است اما برای شکل گرفتن گفتگوی اجتماعی پیرامون این موضوع در سایت منتشر میشود.
چندی پیش، مقالهای در شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی تحت عنوان «برآوردی از یارانه پنهان انرژی در صنایع سیمان کشور» درباره هدر رفتن انرژی مصرفی همراه با یارانه پنهان منتشر شد که به نظر اینجانب، نگاه نامتعارف در مقاله مذکور، باعث تخریب فضای صنعت سیمان در کشور میشود، لذا بر آن شدم تا برخی موارد را تذکر دهم.
هماکنون، گذری بیش از 80 سال از تأسیس اولین کارخانه سیمان در ایران را همراه داشتهایم که با ظرفیت 100 هزار تن در سال شروع و تا به امروز به حدود 80 میلیون تن در سال رسیده است، اما سؤال اینجاست که چطور و به چه نحوی به این عدد و رقم رسیدهایم؟ آیا تنها با گرفتن یارانههای پنهان دولتی پای در این مسیر سخت و طاقتفرسا گذاشتیم یا این دستاورد با همت و تلاش مدیران مجرب و پرتلاش و کارآمد و همراهی بخش عظیمی از مهندسین فعال و مصمم در این عرصه به وقوع پیوسته است؟
نگارندگان مقاله مذکور که صحبت از یارانههای بیهدف به میان آوردهاند، آیا لحظهای به برنامههای دوران سازندگی بعد از جنگ تحمیلی نگاه انداختهاند یا خیر؟ آیا رفع نیاز کشوری که از یک طرف درصدد آبادانی پس از جنگ و از طرف دیگر به دنبال توسعه اقتصادی و بالا بردن ظرفیت واحدهای صنعتی خود بودهاست، با واردات سیمان و یا همان میزان تولید سیمان در دهه شصت امکانپذیر بوده است؟ قاعدتاً جواب منفی است و باید گفت ما بهدرستی یاد گرفتهایم تا نگاه ملموستری به تولید این پودر خاکستری که واژه "اکسیر آبادانی" را به خود گرفته است داشته باشیم.
نگارندگان مقاله مذکور عنوان نمودهاند که عملاً نه واردات و نه صادرات این محصول مقرونبهصرفه نیست، پس دست روی دست بگذاریم و منتظر باشیم تا بهخودیخود ساخته شود! شاید در طی این مدت، حاشیهسازیها، تصمیمات اشتباه مدیران و ...... مشکلات خاصی را ایجاد نموده است اما تولید این محصول ارزنده نهتنها شکل جدیدی به آبادانی کشور اهدا نموده و عملاً ما را به خودکفایی این محصول رسانده بلکه پرواضح است که با توجه به ساختار روبهترمیم کشورهای همسایه و منطقه، میتوان یکی از بازیگران اصلی صادرات این محصول به دو شکل پودر سیمان و کلینکر تولیدی ایفای نقش نماییم که خود ارزش افزوده مفیدی را به همراه خواهد داشت که منوط به رایزنیهای مؤثر و نگاه درازمدت بازاریابی نوین است.
آری میتوان با نگاهی خاص چه در حوزه مدیریت و چه در حوزه تحقیق و پژوهش به صورت پیوسته و دائم در راستای بالا بردن سطح کمی و کیفی مصرف انرژی گامهای مؤثری برداشت کما اینکه در تعدادی از کارخانجات کشور این حرکت شروع شده اما تا نقطه بهینه خود مسیری درازمدت در پیش است.
نگارندگان در جایی از مقاله گفتهاند: "کشوری که در اتلاف سرمایه خودی تا بدین حد بیقید است، لیاقت جذب سرمایهگذاری خارجی را دارد؟"
البته سرمایهگذاری خارجی یکی از اهداف درازمدت کشور است اما به چه قیمتی و صدالبته با چه نگاهی؟ آیا میبایست انجام این کار را به قیمت تخریب تمام تجارب و شایستگیهای مردمان این مرزوبوم دانست و سؤال اینجاست که سرمایهگذاری خارجی مگر چه آش دهانسوزی است که اینچنین به دنبال آن باشیم؟
مقاله مذکور صادرات این محصول را هم مقرونبهصرفه ندانستهاند که کاملاً این گفته برخلاف نگاه «اقتصاد بدون نفت» است. آیا هر کشوری که تولیدات محصولات داخلی خود را به بیش از میزان مصرف داخلی رساند، میبایست محاکمه کرد؟ حال منطق حکم میکند که در راستای کم کردن هزینههای تولید، برنامه و راهکار ارائه نماییم تا اینکه نهتنها سطح کمی ارزش افزوده را بالابرده ، بلکه بهعنوان سپری در مقابل تخریب بیش از اندازه وجوهات این صنعت باشیم.
میتوانم بهجرئت بگویم که در حال حاضر با ایجاد بیش از 30000 فرصت شغلی بهطور مستقیم در این صنعت، میتوان آن را از پایگاههای مهم تولیدی دانست و با نگاهی عمیقتر و واقعیتر خواهیم دید که تولید سیمان در حقیقت، خانوادهای حتی بزرگتر از یکمیلیون نفر را در کشور به همراه دارد.
بهراستیکه ما در این مسیر به دنبال اهداف دیگری هستیم که نهتنها آبادانی کشور را هر چه بیشتر به مصرف سیمان گره بزنیم بلکه میبایست با تحقیق و تفحص به دنبال بازارهای مصرفی جدید و حتی تولیدات نوینی که بر پایه این اکسیر آبادانی باشند را یافته تا محصولاتی نو با ارزش افزوده بالاتری را تولید و به مصرف داخلی و خارجی برسانیم.
بهتر است بهجای تخریب و حاشیهسازی، ارائه راهکارهای نوین را در دستور کار خود به منصه ظهور رسانده و اهدافمان را از قوه به فعل برسانیم.