دکتر غلامحسین حسنتاش رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی،
در نشست پتانسیلهای تجارت منطقهای گاز چه گفتم
روز دوشنبه 8 بهمن ماه 97 به نشستی تحت عنوان " پتانسیلهای تجارت منطقهای گاز" در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری دعوت شدم. دعوت کننده محترم در تماس تلفنی به من فرموده بودند که جلسه ساعت 2 بعد از ظهر شروع میشود و متاسفانه به متن دعوتنامه کتبی که ایمیل شده بود هم دقت نکردم ولذا حدود ساعت 2 و پانزده دقیقه به جلسه پیوستم و در آنجا متوجه شدم که زمان جلسه 1 تا 3 بوده است. من سخنران جلسه نبودم اما در پایان جلسه برادر عزیزم آقای دکتر عباس ملکی خواستند که بعنوان آخرین سخنران صحبتی داشته باشم. از آنجا که بعدا ملاحظه کردم گزارشات ناقص و بعضا غلطی از این صحبتها منتشر شده و نیز بعضا مطالب توهمی از این جلسه در گروهها منعکس شده است. متن عرایض خود را به شرح زیر مینویسم:
1- حدود بیست سال پیش مقالهای تحت عنوان "چالشهای اصلی بخش انرژی با تاکید بر زیربخش نفت" نوشتم که اغلب مشکلات و موانعی که دوستان در این جلسه مطرح فرمودند در آن مقاله گفته بودم و متاسفم که باید بگویم بعد از قریب بیست سال هنوز اکثر آن چالشها به قوت خود باقی است.
2- بازارهای منظم واردکننده گاز در جهان که بازارهای تضمین شدهای هم (از نظر برداشت و پرداخت طبق قرارداد) هستند، دچار روزمرگی نیستند و برنامه بلندمدت دارند. این بازارها مثل اروپا و ژاپن و دیگران با توجه به دوره طولانی مشکلات در روابط بینالمللی ایران که مانع تجارت گاز با ایران میشود و با توجه به روشن نبودن چشمانداز بر طرف شدن این مانع، برنامههای خود را بدون در نظر گرفتن ایران بستهاند ولذا حداقل در میان مدت و تا افق 2030 بعید است راهی به این بازارها داشته باشیم.
3- با توجه به مطلب فوق تنها بازارهای محدودی در اختیار ما قراردارد.
4- با پاکستان قرارداد صادرات گاز داریم و گاز را تا نزدیکی مرز بردهایم و پاکستان به تعهداتش عمل نکرده ولی پیگیری جدی برای تعیین تکلیف نمی کنیم.
5- به نظر میرسد با توجه به همان شرایط بینالمللی و تحریمها دسترسی به فناوری مایعسازی گاز (LNG) نداشته باشیم و تاکنون بیش از 2.5 میلیارد دلار در پروژه “ایران “LNG هزینه کردهایم و بجائی نرسیدهایم ولی شاید بتوانیم دسترسی به واحدهای کوچک مقیاس LNG داشته باشیم که فناوری آنرا چینیها وبعضی دیگر هم دارند. اما شرکت ملی گاز چند برنامه در این زمینه داشته است که متاسفانه جدی پیگیری نشده. شاید اگر با استفاده از خطلوله انتقال گاز احداث شده برای پاکستان در شرق کشور و در نزدیکی مرز پاکستان یا در گواتر یک واحد کوچک یا متوسط LNG احداث کنیم بتوانیم با همکاری با یک شریک پاکستانی به ایستگاههای CNG در پاکستان گاز بدهیم. بخش عمدهای از خودروهای پاکستان CNG سوز هستند و ایستگاههای CNG آنجا نیاز به گاز دارند.
6- عمان متقاضی گاز ایران بوده است و توافقنامههائی داریم ولی به نظر میرسد آنچنان که باید جدی پیگیری نمیشود. تا این فرصت هم از دست نرفته باید با همکاری وزارتین نفت و خارجه پیگیری جدی و تعیین تکلیف شود.
7- بارها در نوشتهها نوشته و در مصاحبهها گفتهام که قرداد کرسنت قطعا قرارداد خوبی نبوده است ولی باید اجرا میشد. چون ضرر اجرا نکردنش بیشتر بود. وقتی یک قرداد و تعهد بینالمللی اجرا نمیشود کشور بیاعتبار میشود و این ضررش بیشتر است. ما به دلیل عدم تعهد به این قرارداد کویت را هم از دست دادیم. کویت زمانی متقاضی گاز ما بود اما رفت از طریق LNG نیازش را تامین کرد که خیلی برای کویت پرهزینه تر است.
8- بارها در نوشتهها و مصاحبهها پیشنهاد کردم که با خطلوله تاپی (ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، هند) در فضای بینالمللی برخورد سلبی نکنیم و با توجه به حسن روابط با چهار کشور و سابقه مذاکرات گازی با پاکستان و هند و سابقه واردات گاز از ترکمنستان، میتوانیم متقاضی ورود به TAPI شویم و پیشنها کنیم که ایران هم با این خطلوله لوپ شود و این میتواند برای ما فرصت ایجاد کند و حداقل اطلاعات دقیقتری پیدا کنیم. اما به پیشنهاد عمل نشد و امروز با ورود عربستان به این پروژه فرصت برای ما از بین رفته است.
https://t.me/Hasantash