یکشنبه, 18 آذر 1397 18:55

معرفی قطر از زبان علی سرزعیم

نوشته شده توسط

علی سرزعیم

 

چند روزی در قطر بودم و در دو نشست در آنجا شرکت کردم که لینک ویدئوی یکی از آنها که در دانشگاه قطر بود و  آنلاین از شبکه الجزیره پخش شد را به زودی به اشتراک می گذارم.

 

قطر بالاترین درآمد سرانه را در میان کشورهای جهان دارد و به طور طبیعی دستمزدها و قیمتها در آنجا بسیار بالاست. انبوه قایق های شخصی تفریحی نمادی از این وضعیت ممتاز است که آدمی را به یاد شهر موناکو در اروپا می اندازد.

 

همانطور که حدس می‌زدم یک اقلیت 300 هزار نفری قطری الاصل هستند که وضعشان بیش از حد خوب است. حدود دو میلیون نفر دیگر خارجی هستند. کمتر از یک میلیون نفر نیروی کار ماهر و ما بقی نیروی کار غیرماهر و ساده اند. ایرانی ها چیزی حدود 40 هزار نفر می شوند که برخی چند دهه است در آنجا هستند اما به دلیل سیاست این کشور از دادن پاسپورت به آنها خودداری می شود. هندیها، بنگلادشیها و فیلیپینیها ظاهرا اقلیت بزرگی در آنجا هستند.

 

کشور قطر بسیار کوچک است و از یک سمت تا سمت دیگر را شاید بتوان در یک ساعت و نیم پیمود. انبوه آسمان خراشها آدمی را یاد نیویورک و شانگهای می‌اندازد اما این به آن معنی نیست که مثل دبی هیچ اثری از  معماری عربی نباشد. از آسمان خراشها که بگذریم ساختمانهای عادی معماری عربی دارند که جالب است.

 

ظاهرا تحریم قطر توسط عربستان تاثیرات عمیقی بر این جامعه گذاشته است و آنها به واسطه ایستادگی در برابر عربستان احساس غرور ملی می‌کنند. اگر مثل ما جلوی آمریکا ایستاده بودند چه می کردند؟

 

غیر از دانشگاه قطر که سابقه حدود 40 ساله دارد دانشگاه های آمریکایی نظیر جرج تاون نیز در دوحه شعبه دارند. گشتی در دانشگاه قطر زدم و چند نکته جالب دیدم. اولا جدایی زنان و مردان به جز در کلاس تقریبا رعایت می شد ولی حجاب اجباری نیست با اینحال رابطه بین دختران و پسران اصلا محسوس نبود و ظاهرا نسبت به آن حساسیت وجود دارد. استانداردهای پوشش برای پسران و دختران وجود داشت که در جاهای مختلف به چشم می خورد. از تابلوی پوشش استاندارد پسران عکس گرفتم که در ادامه می گذارم.

 

در میان اعراب قطر هم تقسیم بندی هست. زنان عربهای قطر معمولا پوشیه ندارند و ظاهرا زنانی که از خانواده های بادیه نشین هستند پوشیه استفاده می کنند. عربهای شهری قطری معمولا خانه هایشان را در محله اطراف خانه امیر قطر می خرند و خارجیها در محلات دیگری ساکن هستند. ظاهرا فرهنگ عربهای شهری قطری به نحوی است که هنجارهای خاصی را در میان آنها الزام می کند مثل حجاب زنان. اگر کسی بخواهد از این هنجارها دور باشد ترجیح می دهد در محله خارجیها ساکن شود.

 

به اندازه دیگر کشورهای عربی در آنجا مسجد ندیدم ولی یک مسجد بزرگ و با عظمت به اسم مسجد عبدالوهاب دارند که تنها در نماز عید فطر می تواند پر شود.

 

تقریبا هیچ دوچرخه و حتی موتورسیکلتی ندیدم و تنها ماشین های شاسی بلند در آنجا فراوان بود. البته ماشین های لوکس مثل پورشه را هم به اندازه تهران ندیدم که برایم عجیب بود.

 

این روزها قطر شاهد باران بی سابقه ای است و چون چنین چیزی در آنجا سابقه نداشته به سادگی سیل به راه افتاده و حتی ساختمانهای جدید را هم دچار مشکل ساخته است. مثلا شنیدم طبقه همفک دانشگاه جرج تاون را آب گرفته و برای یکی از بیمارستانها مشکلات جدی پیش آمده است.

 

یک محله ای را به نام کتارا درست کرده اند که مرکز فرهنگی دوحه است. در این محل اقسام امور فرهنگی متمرکز است از قبیل کتابفروشی، موزه، کافه، ورزشگاه و باشگاه، ... . معماری جالبی دارد و می خواهند به نحوی جاذبه فرهنگی هم در آنجا ایجاد کنند. یک محله را نیز شبیه ونیز درست کرده اند که آن هم جالب و دیدنی است.

 

به نظرم تحریم قطر توسط عربستان موجب شد تا یک تکانی در ذهن آنها نسبت به ایران بخورد. اگرچه هنوز شدیدا نسبت به حضور ایران در سوریه و باقی ماندن بشار اسد دلگیر و ناراحت هستند اما دیگر مثل سابق نسبت به ایران موضع گیری شدید ندارند و می فهمند که سیاست عربستان در منطقه سیاست درستی نیست. به همین دلیل همدلی بیشتری نسبت به دیگر اعراب با مردم یمن دارند.

https://telegram.me/ali_sarzaeem

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: