میگویند «سوییس» کشور کوهها و ساعتهاست. این البته توصیف کاملی نخواهد بود اگر ندانیم که سوییس بهشت سرمایهداران، یکی از گرانترین کشورهای دنیا و البته مقر برگزاری برخی از مهمترین رایزنیهای بینالملی است.
آن چیزی که در ژانویه، سوییس را جالب میکند، علاوه بر تورهای اسکی گردنههای برفی آلپ و تعطیلات رؤیایی، مجمع جهانی اقتصاد است که به نام شهری که در آن برگزار میشود، به اجلاس «داووس» مشهور شده. محل برگزاری این اجلاس، شهر کوچک و بدون فرودگاهی است در شرق سوییس و نزدیک مرز اتریش، که تنها 11 هزار نفر جمعیت دارد.
عدهای دوست دارند تصور کنند که در اجلاس داووس آن «یک درصد ثروتمند مردم دنیا» دور هم جمع میشوند تا برای ادامه حیات و تسلطشان به آن «99 درصد مردم فقیر دنیا» برنامهریزی کنند. این تصور اگر چه در میان منتقدان با کلمات بهتری روایت میشود، اما به هر حال چندان با اتفاقی که در واقع در نشست چهار روزه داووس رخ میدهد، نسبت ندارد.
مجمع جهانی اقتصاد که امسال 45 ساله شده ،کار خودش را از یک گردهمایی کوچک در 1971 و به مدیریت «کلاوس شواپ» آغاز کرد. شواپ، مهندس، اقتصاددان و متولد آلمان است. او در آغاز، نام «مجمع مدیریت اروپایی» را روی سازمان غیردولتی خودش گذاشت و هر سال فعالان اقتصادی و شرکتهای مطرح اروپایی را به شهر داووس فراخواند تا در مورد چگونگی برقراری رابطه اقتصادی کارآمد بین شرکتها بحث شود، اما اجلاس داووس خیلی زود به یک گردهمایی جهانی و مؤثر بر اقتصاد سیاسی جهان تبدیل شد.
چیزی که باعث شد اجلاس اروپایی داووس تبدیل به یک گردهمایی جهانی شود، نوسان و بعد از آن فروپاشی مکانیزم نرخ تبادل ارز ثابت برتون وودز (Bretton woods) و آغاز جنگ اعراب و اسراییل در 1973 بود که در نتیجهاش، اجلاس داووس به جای پرداختن صرف به مسائل مدیریت شرکتها، تصمیم گرفت به مسائل اجتماعی و اقتصاد جهانی نیز بپردازد.
همه حوادث سال 73، باعث شد یک سال بعد، داووسِ 1974 برای نخستینبار میزبان سران سیاسی کشورها هم باشد. اما این هم پایان تغییرات داووس نبود. 1976، مجمع مدیریت اروپا یک سیستم تازه عضوگیری برقرار کرد تا هزار شرکت پیشگام اقتصادی و صنعتی بتوانند به عضویت دائم این اجلاس دربیایند. از آنجا که هزینههای نشست سالانه در داووس و هزینه اداره مجمع، از طریق حق عضویتها و ورودی شرکت در اجلاس تأمین میشود، این تصمیم به درآمدزایی برای مجمع مدیریت اروپا و در نتیجه توسعه فعالیتهای آن کمک کرد.
دهه هفتاد میلادی هنوز دوران استیلای جنگ سرد بود؛ با این حال مجمع مدیریت اروپا، اولین مؤسسه غیردولتی جهان آزاد بود که رابطه مشارکتی با کمیسیونهای توسعه اقتصادی چین برقرار کرد و اجرای سیاستهای اصلاحات اقتصادی را در این سرزمین برعهده گرفت.
مجمع در ادامه کار خود هنجارشکنیهای دیگری هم کرد؛ برگزاری جلسات منطقهای در کشورهای مختلف را به برنامهاش اضافه کرد، انتشار گزارش رقابت اقتصادی جهانی را به عهده گرفت و بالاخره در 1987 میلادی نام خود را به مجمع اقتصاد جهانی تغییر داد و اولین بیانیهاش را در 1988 میلادی منتشر کرد.
از این به بعد، سابقه داووس بسیار درخشان است. در 1988 این اجلاس، محلی برای حل و فصل یک درگیری قدیمی بین دولتهای ترکیه و یونان و امضای تفاهمنامهای بود که از وقوع یک جنگ جلوگیری کرد.
یک سال بعد در 1989، اجلاس داووس زمینه دیداری در سطح وزرا را بین کره شمالی و کره جنوبی فراهم کرد. گفته میشود زمینهسازی برای اتحاد دو آلمان، پیش از فروپاشی دیوار برلین نیز حاصل گفتوگوهایی است که در داووس در آستانه آغاز دهه 90 میلادی انجام شده است.
در 1992، اجلاس داووس زمینه دیدار رئیسجمهور آفریقای جنوبی با نلسون ماندلا و مانگوسوتزو بوثلیز، از فعالان جنبش مدنی و سیاسی سیاهپوستان در آفریقای جنوبی، را فراهم کرد. دو سال بعد یاسر عرفات و شیمون پرز هم از فرصت داووس برای امضای پیشنویس تفاهمنامهای در مورد نوار غزه استفاده کردند.
در آغاز هزاره جدید، همزمان با تصمیم داووس برای تأثیرگذاری بیشتر در عرصههای بهداشت و مبارزه با فقر در سطح جهانی، دبیرکل سازمان بهداشت جهانی خواستار همکاری جهانی برای ایمنسازی و واکسیناسیون شد. به علاوه پیشنهاداتی از طرف نیروهای Global Digital Divide Task Force طرح شد که به قرار داد کیوشو - اوکیناوا گروه هشت اضافه شد. بیشتر طرحهای پیشنهاد شده در این اجلاس تصویب شد و تصویب بخشی دیگر به جلسات خارج از داووس موکول شد.
دو سال بعد تمرکز اجلاس داووس برای مقابله با آثار تخریبی حوادث غیرمترقبه به ایجاد «شبکه حوادث طبیعی» منجر شد و در همین اجلاس سال 2002 بود که نخستوزیر کانادا از ایجاد صندوق کمک به آفریقا با سرمایه 500 میلیون دلار خبر داد که قرار است صندوقی برای حمایت از طرحهای مشارکت جهانی برای توسعه آفریقا و تکمیل برنامه عملیاتی تدوین شده توسط گروه هشت در مورد آفریقا باشد و بنیاد گیتس 50 میلیون دلار برای جلوگیری از افزایش شیوع بیماری ایدز در آفریقا و 20 میلیون دلار برای مطالعه روی روشهای جلوگیری از انتقال این ویروس به زنان اختصاص داد.
اجلاس سال 2003 به ایجاد یک منطقه تجاری آزاد بین اعراب و آمریکا منجر شد که در نتیجهاش بیشتر از 50 شرکت بزرگ عربی برای ورود به بازارهای جهانی و افزایش قدرت رقابت در عرصه بینالمللی تجهیز میشدند.
در اجلاس سال 2006، برنامه جهانی مبارزه با سل توسط رئیسجمهور نیجریه و نیز گوردون براون و بیل گیتس مطرح شد و ائتلافی شامل بیش از 400 شرکت مختلف برای درمان 50 میلیون مبتلا به سل در جهان و ممانعت از مرگ 14 میلیون از آنها تا 10 سال آینده تشکیل شد.
در تمام این سالها اجلاس داووس با میهمانهای ویژه سیاسیاش، فضایی شبهدیپلماتیک و به دور از حاشیه برای دیدارهایی بوده است که هرچند اغلب به بررسی مسائل اقتصادی پرداخته است اما تأثیر جدی بر روابط سیاسی کشورهای متخاصم داشته است.
میهمانهای ایرانی هم در این اجلاس چهار روزه کم نبودهاند. 1383 سیدمحمد خاتمی در مقام ریاست جمهوری در نشست سال 2004 حاضر شد و در افتتاحیه نشست سالانه سخنرانی کرد.
سه سال بعد از پایان ریاست جمهوری خاتمی، دعوتنامه حضور در اجلاس داووس دوباره به نام او به عنوان رئیس مرکز گفتوگوی تمدنها صادر شد. نشستهای مشترک خاتمی و جان کری نامزد دموکراتها در انتخابات آمریکا که از جورج بوش جا مانده بود، در جریان مجمع جهانی اقتصاد حاشیهساز شد. همزمان با بحرانی شدن وضعیت عراق و بالاگرفتن بحث بر سر برنامه هستهای ایران، خاتمی به عنوان رئیسجمهور سابق ایران تلاش کرد اندکی از فشار جهانی به ایران کم کند و آهنگ تنش رو به افزایش میان ایران و آمریکا را که احتمال تقابل نظامی میان دو کشور را افزایش داده بود، آهستهتر کند.
خاتمی در حاشیه این کنفرانس سعی کرد با تمام چهرههای تأثیرگذار سیاسی و اقتصادی که در کنفرانس حضور دارند، درباره اوضاع ایران و خطرات اقتصادی و نظامی که آن را تهدید میکند، مذاکره کند. «آینده منطقه خاورمیانه» موضوع میزگردی بود که خاتمی در آن شرکت داشت و به سخنرانی در آن پرداخت.
در سالهای بعد، چهرههای دیگری هم از ایران در اجلاس داووس حاضر شدند، محمدجواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه، مجتبی ثمره هاشمی دستیار محمود احمدینژاد، محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی و معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست از جمله چهرهها و شخصیت های سیاسی بودند اغلب بدون این که حتی یک عکس از حضور آن ها در داووس منتشر شود، در این اجلاس حاضر شدند.
محمدباقر قالیباف شهردار تهران هم به واسطه تلاشهایی که برای توسعه شهر تهران انجام داد در سال 2008 به این اجلاس دعوت شد، با این که او تلاش کرد در مدت حضورش در داووس دیدارهای سطح بالای دیپلماتیک داشته باشد، در نهایت چیزی بیش از دیدار با رئیسجمهور سوییس، عمرو موسی و رئیس دانشگاه سنگاپور به دست نیاورد.
اما وزیر امور خارجه برکنار شده دولت احمدینژاد، منوچهر متکی، رکورددار حضور در اجلاس داووس از طرف ایران است. او که در سه دور اجلاس داووس حضور داشته است در طول حضورش در سوییس دیدار های دیپلماتیک زیادی ترتیب داد.
آخرین حضور یک رئیسجمهور از ایران در اجلاس داووس، حضور حسن روحانی در اولین سال ریاست جمهوریاش در این نشست بوده است. حسن روحانی سال گذشته در حالی که تنها چند ماه از آغاز ریاست جمهوریاش میگذشت، به همراه وزیر نفت دولت به این اجلاس رفت و در این حضور تلاش کرد تا ایران را آماده پذیرش سرمایهگذاریهای خارجی و همپای اقتصادهای نوظهور نشان دهد.
امسال، شرایط، کمی با سال گذشته تفاوت دارد؛ با اینکه رئیسجمهور کشورمان در اجلاس داووس سال جاری شرکت نکرده است، اما مذاکرات ایران و 1+5 با شدت هرچه تمامتر ادامه دارد. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیسجمهور - که ارتباط های گستردهای با تجار بخش خصوصی کشور دارد - عازم داووس شدند تا علاوه بر حضور در بزرگترین گردهمایی بازرگانها و شرکتهای بزرگ تجاری و مدیران سیاسی جهان، از این فرصت برای پیشرفت در مذاکره با 1+5 هم استفاده کنند. اجلاس داووس نشان داده است که در مورد ایجاد فضا برای حل و فصل چالشهای بزرگ دیپلماتیک ظرفیتهای فراوانی دارد.
ایسنا - فاطمه کریمخان