همهگیری ویروس کرونا (کووید ۱۹) تقریبا همه ابعاد جامعه را تحت تاثیر قرار داده و باعث ایجاد نااطمینانی شده است.
آیا سیستمهای بهداشت و سلامت سر پا خواهند ماند؟ آیا دانشمندان میتوانند واکسن بسازند؟ آیا کارکنان امنیت دارند؟ کارمندان چه زمانی میتوانند به سر کار خود برگردند؟ به نظر میرسد پاسخ این سوالات –البته اگر پاسخی داشته باشد- هر روز تغییر میکند. و با هر تغییر بازار سهام (و امیدهای ما) کم و زیاد میشود.
از زمان شروع بیماری همهگیر ویروس کرونا (کووید ۱۹)، شاهد نااطمینانی فزایندهای در واگرایی ناگهانی و گسترده در زمینه پیشبینی اقتصادی هستیم.
بهعنوان مثال، در اوایل ماه فوریه و طبق پیشبینیهای FocusEconomics، بیشترین برآوردها از رشد اقتصادی ایالات متحده در سهماهه دوم سال، عدد ۳.۵ درصد را نشان میدادند. در ۲۹ آوریل، خوشبینانهترین پیشبینی در بین ۲۸ موسسه اقتصادی، کاهش ۸.۲ درصدی اقتصاد ایالات متحده آمریکا را نشان میداد. بدبینانهترین پیشبینی هم حاکی از انقباض بزرگ ۶۵ درصدی و میانگین رشد منفی ۳۱.۴ درصدی بود.
در حالی که بیشتر موسسات انتظار داشتند که در سهماهه سوم اقتصاد روند صعودی پیدا کند، اما بعضی از موسسات کاهش بیشتری را پیشبینی کردند. و در سهماهه چهارم سال، اگرچه همه اقتصاددانان اندکی رشد را پیشبینی کردند ، دامنه پیشبینیها از حداقل +۱.۱ درصد تا حداکثر +۷۰ درصد ادامه داشت.
این آمار، بیشترین رکورد ایالات متحده در یک دهه گذشته است.
با نگاه به کشورهایی که افق زمانی طولانیتری دارند، پیشبینی فعلی تحلیلگران بهمراتب بیشتر از هر زمانی در طی ۲۰ سال گذشته است، و بهطور قابل توجهی بیشتر از نقطه اوج در زمان رکود مالی است، آخرین دورهای که جهان با نااطمینانی شدید و طولانی روبهرو بود.
برای مثال، در طی بحران مالی در سال ۲۰۰۸، پیشبینی تولید ناخالص داخلی برزیل و مکزیک نزدیک به ۶ درصد اعلام شده بود و قبل از اینکه دوباره افزایش پیدا کند، در بیشتر سالهای دهه ۲۰۱۰ میلادی زیر سه درصد قرار داشت و امروزه به بیش از ۷ درصد رسیده است.
چرا واگرایی در پیشبینی اقتصادی این قدر زیاد است؟
جواب کوتاهی که به سوال «چرا واگرایی این قدر زیاد است؟» میشود داد، این است که هیچ کس دقیقا مطمئن نیست که چه اتفاقی خواهد افتاد.
اگر عمیقتر به مسائل نگاه کنیم، سه عامل اصلی باعث ایجاد مشکلات خاص برای پیشبینیکنندگان میشود.
اول، تاثیر اقتصادی و سرعت تغییرات هیچ وقت تا این اندازه زیاد نبوده است. در شرایط عادی، دولتها میتوانند حداقل برای افزایش رشد اقتصادی و آمار اشتغال اقداماتی انجام دهند. اما امروزه، دولتها مجبورند برای نجات جان انسانها اقداماتی انجام دهند که منجر به رکود اقتصادی میشود و فعالیت کسبوکارها در داخل مرزها را کاهش میدهد.
محاسبه اشتباه برای تعیین تاریخ پایان قرنطینه در کشور در طی چند هفته باعث میشود تا پیشبینیهای تولید ناخالص داخلی بهکل غلط از کار دربیاید. علاوه بر این، لایحههایی که برای ماهها در مجالس کشورها معطل مانده بود، بهسرعت به جریان میافتد و همزمان دولتها و بانکهای مرکزی تلاش میکنند تا با شیوع ویروس کرونا مقابله کنند.
بسیاری از دولتها از اختیارات قانونی که برای شرایط اضطراری در اختیار آنها قرار گرفته، استفاده میکنند. همچنین، محرکهای مالی و پولی تعیین میشود تا آسیبهای ناشی از بحران مالی را کاهش دهد. همراهی با تغییرات آمارها و اعداد و ارقام و بهکارگیری صحیح آنها در مدلها باعث ایجاد مشکلاتی برای پیشبینیکنندگان اقتصادی میشود.
دوم، بیماری همهگیر منجر به تضعیف اعتبار دادههای اقتصادی میشود. دادههای اقتصادی معتبر و مطمئن سنگ بنای هر مدل اقتصادی کلان خوب است. بهخصوص اعتبار دادههای نظرسنجیهای انجامشده از کسبوکارها و خانوارها کاهش مییابد، به دلیل اینکه قرنطینه باعث کاهش میزان پاسخگویی و افزایش خطای نمونهگیری میشود.
بهعنوان مثال، بر اساس دادههای اداره آمار کار برای ماه مارس، میزان پاسخگویی کسبوکارها و خانوارها نسبت به میانگین اخیر بهترتیب ۹ و ۱۰ درصد کاهش داشته است.
پل داناوان، اقتصاددان ارشد در موسسه مدیریت ثروت جهانی UBS، درباره این مسئله میگوید: «اگر فرمهای نظرسنجی را در شرایط قرنطینه پر میکنید، به این معنی است که در شرایط عادی قرار ندارید و احتمالا نمیتوانید بهدرستی پاسخگو باشید. احساسات روی پاسخگویی به نظرسنجی تاثیر میگذارد. دادههایی مانند تورم قیمت مصرفکننده، دربرگیرنده قیمتهای رستورانها است اما رستورانها تعطیل هستند. وقتی در نظرسنجی درباره موضوعی که وجود ندارد، شرکت میکنید، چه اتفاقی میافتد؟ احتمالا هزینههای آنلاین در قرنطیه افزایش پیدا کرده است. ممکن است هزینههای آنلاین بعد از پایان قرنطینه بیشتر شود. همچنین شاید دادهها بهطور رسمی ثبت نشوند.»
سومین دلیل در مورد تفاوت زیاد الگوها این است که پیشبینیکنندگان اقتصادی برای درک بهتر شیوع ویروس کرونا در هر کشور باید به جهان ناآشنایی سفر کنند که در آن بیماری همهگیر شیوع پیدا کرده است.
با این وجود، این کار حتی برای کارشناسان بهداشت و سلامت نیز مشکل است. پیشبینی دامنه و اثربخشی سیاست آینده در زمینه بهداشت عمومی و یا چگونگی واکنش سیستمهای درمانی و بهداشتی در شرایط تحت فشار، دشوار است، مخصوصا برای کشورهایی که در مراحل اولیه همهگیری قرار دارند. مشخص نیست که درمان و یا واکسن موثر این بیماری در چه زمانی کشف میشود و یا معلوم نیست که احتمال یا میزان شیوع موج دوم همهگیری چقدر است.
کنترل نااطمینانی
واگرایی در پیشبینی اقتصادی باید در آینده تا حدی کاهش پیدا کند. شفافیت بیشتری نسبت به اثربخشی محرک اخیر ایجاد خواهد شد و هر نوع سیاست مالی و پولی قابل قبولتر خواهد بود. لغو تدریجی قرنطینه باعث تسهیل در جمعآوری دادههای اقتصادی خواهد شد.
درباره ویروس و شیوع آن اطلاعات بیشتری را به دست خواهیم آورد. اما برای بازگشت سطح نااطمینانی اقتصادی به میزان دوره پیش از کرونا باید صبر کنیم تا وقتی که یک راهحل پایدار برای بیماری همهگیر –احتمالا به شکل واکسن- پیدا شود.
در حالی که ویروس کرونا به چالش منحصربهفردی برای پیشبینیکنندگان اقتصاد کلان تبدیل شده، این شغل در گذشته نیز شوکهای بزرگی را از سر گذرانده و آبدیده شده است.
اکثر اقتصاددانان آمادگی مواجهه با بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ را نداشتند. اما دانش بهدستآمده در زمینههایی مانند اقتصاد سرایت مالی و تاثیر سیاستهای پولی غیرمتعارف باعث شده تا در حال حاضر الگوهای پیشبینی کیفیت بهتری داشته باشد.
به همین ترتیب، ویروس کرونا (کووید ۱۹) در زمینههایی مانند اقتصاد رفتاری –چطور هزینه مصرفکننده تحت تاثیر ترس از سرایت بیماری قرار دارد- و اثرات اقتصادی سیاست رادیکال مالی تاثیرگذار است. دانش بهدستآمده میتواند شدت نااطمینانی بحرانهای اقتصادی آینده را، در هر زمان و به هر شکلی که اتفاق بیفتند، کاهش دهد.
نویسنده: آرنه پولمن، اولیور رینولدز (Arne Pohlman and Oliver Reynolds)
مترجم: میلاد قزللو
عنوان اصلی مقاله: Why Economic Forecasting Is So Difficult in the Pandemic
نشریه: Harvard Business Review
تجارت نیوز