پل کروگمن، نوبلیست اقتصاد، فرجام جنگ تجاری را پیشبینی کرد.
او در تحلیلی در نشریه «نیویورک تایمز» اعلام کرد که دونالد ترامپ تاکنون در جنگ تجاری با چین به هیچ یک از اهداف خود نرسیده و فاز نخست توافق تجاری نیز یک عقبنشینی کامل از سیاستهای مقابلهجویانه رئیسجمهور آمریکا با چین است. این تحلیل نشان میدهد در سطح کلی، وضع تعرفهها کسری تجاری آمریکا با چین را جبران نکرده و هیچ یک از سیاستهای ترامپ به گونهای که قول داده بود، نتیجه نداده است.
پیشبینی کروگمن از فرجام جنگ تجاری
جنگهای تجاری به ندرت برنده دارند، هر چند عمدتا بازندههایی از این جنگها ظهور میکنند. در این رابطه به نظر میرسد در جنگتجاری آمریکا-چین دونالد ترامپ روزافزون خود را بهعنوان یک بازنده میبیند. البته این چیزی نیست که او و تیم تجاری دولتش در فاز اول تجاری با چین مدعی شده باشند. واقعیت این است که دونالد ترامپ تاکنون در جنگتجاری با چین به هیچ یک از اهداف خود نرسیدهاست و فاز نخست توافق تجاری یک عقبنشینی کامل از سیاستهای مقابلهجویانه با چین است. این واقعیت را چین به خوبی میداند. پل کروگمن، نوبلیست اقتصاد در نشریه «نیویورکتایمز» در تحلیلی نوشته است مقامات پکن از اینکه استراتژی رادیکال آنها نتیجه داده است بسیار خوشحال هستند. وی این پرسش را مطرح میکند که به منظور در جریان قرار گرفتن این تحولات، بهتر است از دونالد ترامپ و همکارانش بپرسید تاکنون تا چه حد به اهداف خود در جنگ تجاری رسیدهاند.
یکی از ابتدایی و اصلیترین اهداف ترامپ در اعمال تعرفه بر واردات محصولات چینی، رفع کسری تجاری شدید با این کشور بوده است. در این رابطه اغلب اقتصاددانان میگویند تعرفهها ابزاری مناسب برای رفع کسری تجاری میان دو کشور نیستند. با این حال از دید دونالد ترامپ کشوری پیروز است که حجم فروش بیشتری داشته باشد، و هیچکس نمیتواند نظر او را در این زمینه تغییر دهد. بر این اساس از زمانی که تنشهای تجاری میان دو کشور آغاز شده، کسری تجاری آمریکا در برابر چین به جای کاهش، وخیمتر شده است: این کسری تجاری از ۵۴۴ میلیارد دلار در ۲۰۱۶ به ۶۹۱ میلیارد دلار در ۱۲ ماه منتهی به اکتبر افزایش یافته است. بهعلاوه یکی از خواستههای اصلی ترامپ کاهش کسری به ویژه در تجارت محصولات تولیدی است. تابستان گذشته، او با انتقاد از روابط تجاری کشورش با ژاپن، با تمسخر گفت: «ما برای آنها گندم فرستادیم. گندم. آیا این مبادله خوبی نیست.» در این رابطه به نظر میرسد دولت او با چین به توافق اولیه رسیده باشد، کشوری که یکی از اصول او در مذاکرات تجاری، تضمین خرید بیشتر از محصولات کشاورزی آمریکا بوده است. دولت ترامپ همچنین میخواهد ترمز حرکت چین بهعنوان یک ابرقدرت جهانی را بکشد. سال گذشته، پیتر ناوارو، مشاور تجاری ارشد ترامپ اعلام کرده بود: «چین تلاش میکند آینده را از آن خود کند. اما توافق جدید با این کشور که تضمینهایی پیرامون حفاظت از مالکیت معنوی را در بر خواهد داشت، هسته مرکزی استراتژی آنها را از کار خواهد انداخت.» اما چرا دونالد ترامپ در حال باختن است؟ یک پاسخ کلی به این پرسش این است که او توهم بزرگ بودن دارد. آمریکا هرگز در قلدری برای ملتی بزرگ و مفتخر که در بسیاری از جوانب، اقتصادی از آمریکا بزرگتر دارد پیروز نخواهد شد. این در حالی است که دولت او در پیشبرد فشار حداکثری بر چین در میان سایر اقتصادهای پیشرفته نیز منزوی شده است.
در سطح جزئیتر هیچ یک از سیاستهای او به گونهای که قول داده بود تاکنون نتیجه نداده است. هر چند او اصرار دارد که هزینه تعرفههایی که وضع کرده است را چینیها میپردازند، اما شواهد، واقعیتی دیگر را روایت میکنند: از زمان آغاز جنگتجاری قیمت محصولات صادراتی چین کاهش چندانی نداشته، اتفاقی که حاکی از آن است که تعرفههای دولت آمریکا را مصرفکنندگان این کشور میپردازند. در این رابطه در صورتی که او تعرفههای برنامهریزی شده خود برای تاریخ ۱۵دسامبر را لغو نمیکرد، هزینه تنشهای تجاری بر مصرفکنندگان این کشور بسیار بالاتر میبود. همزمان، تعرفههای تلافیجویانه دولت چین تاکنون به صادرکنندگان آمریکایی به خصوص کشاورزان آسیب زده است. هر چند او ممکن است برخی انتقادات را متوجه کشاورزان صادرکننده آمریکا ساخته باشد، اما در نهایت به رأی این گروه در انتخابات نیاز خواهد داشت. از دست دادن رأی کشاورزان، پیامدهایی مشابه برای او همانند اتفاقی که برای باراک اوباما درخصوص رأی خودروسازان رخ داد به همراه خواهد داشت. در نهایت نااطمینانیهای مربوط به سیاستهای تعرفهای او بر بخش تولیدی کاملا آشکار است، هر چند رشد اقتصادی در مجموع قدرتمند باقی مانده. اما چرا دونالد ترامپ مدعی پیروزی است؟ آیا شکست تجاری او را از لحاظ سیاسی به بنبست خواهد رساند؟ احتمالا نه. بسیاری از آمریکاییها احتمالا هزینه تعرفهها را متحمل خواهند شد، در حالی که جنگتجاری به هیچ وجه مقبولیت عمومی نخواهد یافت. بهعلاوه، نظر رأیدهندگان عمدتا بر مبنای چشمانداز مسیر کلی اقتصاد این کشور شکل میگیرد و نه سطوح جزئی اقتصاد. در این رابطه به نظر میرسد اقتصاد آمریکا در مسیری مثبت قرار داشته باشد. بنابراین شاید بد نباشد برای دورهای کوتاه اقدامات به لحاظ سیاسی احمقانه در دستور کار قرار گیرد.
با این حال جنگتجاری هزینههای بلندمدت به همراه دارد. به یک دلیل نااطمینانیهای مربوط به سیاستهای تجاری دونالد ترامپ جایی نخواهد رفت: با در نظر گرفتن همه جوانب، او استاد توافقات شکستخورده است. فراتر از این، رویکردهای تجاری او به شهرت آمریکا لطمه زده است. از یک طرف متحدان این کشور فهمیدهاند که نباید به آمریکا اعتماد کرد. دولت این کشور نشان داده است به بهانه واهی امنیت ملی، حتی به اصلیترین متحد خود یعنی کانادا نیز رحم نخواهد کرد. از طرف دیگر رقبیان این کشور یاد گرفتهاند از آمریکا نترسند. همانند کرهشمالی که با سرگرم کردن دونالد ترامپ در حال ساخت زرادخانههای هستهای خود است و چین که خود را بهعنوان برنده سیاستهای دونالد ترامپ معرفی کرده. به گزارش «نیویورکتایمز» همه این موضوعات اهمیت دارد. داشتن رهبری که نه متحدان به او اعتماد و نه رقیبان خارجی ترسی از او دارند، بیانگر دورهای از افول اثرگذاری آمریکا بهعنوان ابرقدرت جهانی است. هر چند دونالد ترامپ تاکنون در دستیابی به اهداف خود در جنگتجاری با چین موفقیتی نداشته، اما توانسته است بار دیگر آمریکا را تضعیف کند.
هزینه میلیارد دلاری تنشهای تجاری
پس از یک سال تلاش برای برطرف کردن تنشهای تجاری، توافق موقت میان آمریکا و چین مورد استقبال کسبوکارها و سرمایهگذاران قرار گرفته است. با این حال با توجه به اینکه بخش عمده تعرفهها هنوز به قوت خود باقی هستند و نااطمینانیها پیرامون چشمانداز روابط آینده دو کشور، اثرگذاری اختلافات تجاری بر بزرگترین اقتصادهای دنیا ادامه خواهد داشت. به گزارش بخش بازارهای «بیزینس اینسایدر»، اقتصاددانان برآورد میکنند هزینه این تنشها در سال جاری به تنهایی معادل ۳/ ۰ تا ۷/ ۰ درصد تولیدناخالصداخلی این کشورها باشد. بر این اساس یافته مطالعه اقتصاددانان بلومبرگ نشان میدهد این نرخ از اثرگذاری معادل ضرر ۱۳۴ میلیارد دلاری در تولیدناخالصداخلی تا پایان سال جاری خواهد بود، ضرری که در سال آینده به سطح ۳۱۶ میلیارد دلار خواهد رسید.
به عقیده صاحبنظران این اثرگذاری، تلاشهای مثبت دولت ترامپ در دستیابی به توافق تجاری را خنثی خواهد کرد. این تلاشها شامل خریدهای تأیید نشده پکن از محصولات تولید آمریکا، قوانین محدودکنندهتر در ساختار روابط تجاری دو کشور، و تضمینهای نامشخص پیرامون انتقال اجباری تکنولوژی است. بر این اساس به موجب توافق تجاری به اصطلاح فاز اول دو کشور، تعرفههای ۱۵ درصدی که در ماه سپتامبر وضع شده بود، به سطح ۵/ ۷ درصد کاهش یافته - تعرفههای اعمال شده بر ۱۲۰ میلیارد دلار از واردات چین- و دو طرف موافقت کردهاند از اعمال تعرفههای بیشتر خودداری کنند. با این حال هنوز نیز تعرفه ۲۵ درصدی بر ۲۵۰ میلیارد دلار از حجم واردات آمریکا از چین شامل ماشینآلات و تجهیزات الکترونیک، به قوت خود باقی است.
یان شفردسون، اقتصاددان ارشد شرکت «پانتئون ماکرواکونومیکس» در این رابطه میگوید: «در فاز نخست توافق تجاری میان دو کشور، هنوز نیز اتفاقی برای بخش عمده تعرفهها نیفتاده است. این تحولاتی مثبت برای خردهفروشان، عمدهفروشان و واردکنندگان کالاهای مصرفی خواهد بود، هر چند برای تولیدکنندگان دستاوردی نخواهد داشت. بنابراین ما انتظار داریم این توافق چندان تغییری در نظر کسبوکارها ایجاد نکند.»
در این رابطه یافتههای مطالعه گروه ضدتعرفهای با عنوان «آمریکاییها برای تجارت آزاد» نیز نشان میدهد حدود ۸۰ درصد از هزینه تنشهای تجاری میان دو کشور هنوز نیز ادامه دارد. اوایل امسال نیز محققان فدرال رزرو نیویورک، دانشگاههای پرینستون و کلمبیا در پژوهشی نشان دادند تعرفههای وضع شده توسط آمریکا و چین سالانه ۸۳۱ دلار برای خانوار هزینه به همراه دارد. بهعلاوه در کنار هزینههای بالاتر برای خانوار، تنشهای تجاری میان دو کشور کسبوکارها را در پیشبرد طرحهای خود با چالشهایی مواجه ساخته است. این در حالی است که نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد جریان سرمایهگذاری نیز به طور روزافزون با اختلال مواجه میشود.
منبع: اقتصاد نیوز