عنوان نشریه : اقتصاد انرژی ایران (اقتصاد محیط زیست و انرژی) : تابستان1392 ، دوره2 ، شماره7 ، صفحه171_197
نویسندگان : کریم اسلاملوییان ، جواد هراتی ، علی حسین استادزاد
چکیده:
مقاله حاضر با استفاده از الگوي تعميم يافته استوکي (1998) و دنگ و هوانگ (2009) به بررسي ارتباط پويا بين رشد اقتصادي و پيامد جنبي آلودگي زيست محيطي با تاکيد بر رشد پايدار براي کشور ايران مي پردازد. اين چارچوب به ما اجازه مي دهد که ارتباط ميان رشد و کيفيت محيط زيست را در قالب فرضيه زيست محيطي کوزنتس (EKC) براي اقتصاد ايران مورد بررسي قرار دهيم. به عبارت ديگر، در اين تحقيق ارتباط رشد اقتصادي و آلودگي از دو منظر تئوريک و تجربي مطالعه مي گردد. در اين راستا با توجه به ارتباط بلندمدت بين آلودگي زيست محيطي، سرمايه انساني و رشد اقتصادي مجموعه شرايط لازم براي دستيابي به توسعه پايدار و قرار گرفتن اقتصاد بر روي مسير رشد پايدار (SS) به طور نظري استخراج گرديده است. به منظور تجزيه و تحليل تجربي الگو با بکارگيري نرم افزار متلب (MATLAB) مسيرهاي بهينه متغيرهاي کليدي الگو با استفاده از داده هاي اقتصاد ايران براي دوره زماني (1338 تا 1387) شبيه سازي شده است. نتايج بيانگر آن است که ميزان آلودگي (CO2) سرانه در ايران همراه با افزايش توليد ناخالص داخلي سرانه طي زمان افزايش پيدا نموده است. نتايج نشان مي دهد که اقتصاد ايران بر مسير رشد بلندمدت پايدار قرار ندارد. علاوه بر اين به نظر مي رسد که اقتصاد ايران در مراحل اوليه رشد قرار دارد، به طوري که همراه با افزايش درآمد سرانه، کيفيت محيط زيست کاهش مي يابد. نتايج شبيه سازي نشان مي دهد که بعد از رسيدن اقتصاد ايران به سطح آستانه اين نتيجه معکوس مي گردد. بنابراين شايد بتوان ادعا کرد که فرضيه زيست محيطي کوزنتس ممکن است در آينده براي اقتصاد ايران صادق باشد.