در سالیان گذشته وقتی هوای تهران آلوده میشد دلایل مختلف از سوی کارشناسان و دولتهای مختلف اعلام میشد از نبود سیستم حمل و نقل بهرهور و نیاز مردم به استفاده از خودرو شخصی، بهره ور نبودن موتورخانهها، وجود کارخانه ها در کنار شهر های بزرگ تا توسعه منطقه ٢٢ در غرب تهران و مسدود سازی جریان هوا! همه اینها امسال با یک پدیده جدید جا ماندند، سوختن مازوت در نیروگاه ها و کارخانه جات و تشدید آلودگی هوا و رسیدن به رکوردهای روزهای آلوده و ..
من اسم کاری که در حوزه آلودگی هوا افتاده را هنر دفن مشکلات میدانم هنری که دیر یا زود نمایان میشود! هنر قایم کردن مشکلات زیر فرش و عدم حل مشکلات در زمان خود و تبدیل آن به بحران.
سوالی که مطرح است این است که آیا این هنر دفن مشکلات فقط در همین آلودگی هوای شهرها نمایان و جاری و ساری است یا در سایر حوزه ها نیز در جریان است؟ اجازه دهید از حوزه ای که کمی بدان احاطه دارم صحبت کنم: اقتصاد
کسری بودجه دولتها همواره در اقتصاد ایران در جریان بوده است ، اقتصاد نفتی ایران عادت به عدم بهره وری را از سال ١٣۵٢ به آرامی شروع کرد، هر چه نفت بیشتر پول ورودی به اقتصاد بیشتر شد! امروز لایحه بودجه ٣٠٠ هزار تومان کسری دارد و همه ، همه کار میکنند به غیر از کوچک کردن سایز دستگاه حکمرانی و صرفه جویی!
هنر دفن کسری بودجه زیر خروارها اسم اقتصادی!
چندی پیش خبرنگار تلویزیون از رئیس کل بانک مرکزی می پرسد آیا شما با دلار ۴٢٠٠ تومانی موافقید؟
ایشان جواب میدهد من به شخصه با این کار مخالف بودم ولی (ولی هم از آن کلمات مورد استفاده در هنر دفن مشکلات است) نیاز کشور بود و قانون هر طور مکلف کند اقدام میکنیم!
اینجا هم نهادی فنی که باید فصل الخطاب باشد و به همه دیدگاه فنی بدهد در مسیر استحاله خود سعی در انتقال مشکل رشد پایه پولی و نقدینگی به آیندگان! همانطور که سایر روسای بانک مرکزی آن را انجام دادند.
بسیار در باب رشد صادرات در ایران کنفرانس و همایش برگزار شده است ، در ابتدا وقتی سخنرانی آماده میکردم ولع زیادی برای اقناع داشتم و مفید بودن اما امروز میتوانم در روز ملی صادرات به هنر دفن مشکلات در صادرات هم اشاره کنم!
صادرات چیست؟ ارائه محصول و یا خدماتی به خارج از مرزها که بدون صرفه برای خریداران و کیفیت مستمر امکانناپذیر است. برای صادرات محصولات ایرانی که از قدیم بخشی از آن هنر دستی مخصوصا فرش بود و یا پسته و کالاهای فرهنگی بازارهای متفاوتی از محصولات پتروشیمی و معدنی وجود دارد! همه کشورها دنبال بازارهایی با درآمد سرانه بالا هستند، بازار آمریکا با درآمد سرانه بیش از ۵٠،٠٠٠ دلار و اروپا متوسط ۴٠،٠٠٠ دلار اندازه این دو بازار صادراتی بیش از ٢٠،٠٠٠ میلیارد دلار است! ما چه کردیم؟ تمام بازارها را رها کردیم و در حال چیدن استراتژی به بازار ارمنستان هستیم (گرچه در اقتصاد نباید از هیچ بازاری صرف نظر کرد)!
هنر دفن مشکلات در صادرات چگونه روی میدهد!؟
رتبه اعتباری بین المللی ایران در زمان عقد برجام بهبود یافت و به ۵ سازمان همکاری رسید و امروز ٧ است، هم ردیف عراق و افغانستان!
این یعنی ریسک بالا و عدم تامین وام های صادراتی از کشورهای OECD سازمان همکاری و توسعه... و لازم نیست در باب تاثیر FATF و تحریمهای مالی هم اشاره کنیم!
اینها نمونه ای از مشکلاتی است که ما سر وقت حل شان نکردیم و امروز گریبانمان را گرفته اند اما هیچ کدام همانند آلودگی هوا به این روشنی قابل رویت نیستند!
ابتکار