در افزایش حجم نقدینگی چند نکته مهم مدنظر است. یک نکته اساسی این است که اقتصاد ایران بعد از چند سال سخت و دشوار در مسیر رشد قرار گرفته است، یعنی برخلاف دوره احمدینژاد، رشد اقتصادی در کشور روندی مثبت را آغاز کرده و این معنای روشنی دارد، یعنی تیم اقتصادی حسن روحانی در وضعیت متناسب و معقولی کنار هم قرار گرفتند و توانستند اقتصاد کشور را از حالت رکود ولو به اندازهای اندک رو به جلو ببرند. زمانی که افزایش نرخ تولید و درحالت کلی بهبود وضعیت اقتصادی رخ میدهد، کالا و خدمات بیشتری تولید میشود و مردم درآمدشان بالاتر میرود و میل به خرید کالای بیشتری دارند و بنابراین برای اینکه خرید کنند، پول بهعنوان وسیله خرید باید افزایش پیدا کند و متناسب با نرخ رشد، کالا و خدمات افزایش پیدا کند تا بتوانند همان کالاهای قبلی را خریداری کنند. نکته بعدی اینکه، زمانی که در اقتصاد رشد هم نباشد اما تورم بالاتر رود، قیمت کالا و خدمات بالاتر میرود و بنابراین پول بیشتری نیاز است تا کالاها مبادله شوند. حال اگر مقایسه کنیم، میبینیم در زمان احمدینژاد نزدیک به 40 درصد تورم داشتیم و بنابراین میزان پول باید به اندازه همان تورم بالا تزریق میشد تا مردم بتوانند کالا و خدمات بخرند. البته سرعت گردش پول در آن حالت ثابت میماند.
اما در زمان حسن روحانی نرخ تورم کاهش پیدا کرده و به 15 درصد رسیده و اقتصاد هم نزدیک به 3 درصد رشد کرده است. بنابراین 15 درصد پول بیشتری نیاز داریم تا تورم را جبران کنیم و 3 درصد هم اضافه میخواهیم که کالاهای بیشتر تولید شده را خریداری کنیم. اما باید این را هم مدنظر قرار دهیم که افزایش 300 هزار میلیارد تومانی نقدینگی نسبت به گذشته خیلی زیاد است و با ذکر توضیحات بالا با توجه به تورم 15 درصدی و رشد 3 درصدی، نمیتوان این میزان افزایش پول در جامعه را توجیه کرد. از یکسو بانک مرکزی باید موسسات مالی را در کشور کنترل کند. در حالت کلی نظرم بر این است که افزایش حجم نقدینگی در کشور قابل ملاحظه است و پول زیاد و کالا ثابت، قاعدتا اقتصاد را زمینگیر و تورم ایجاد خواهد کرد. بانک مرکزی باید موارد افزایش حجم نقدینگی را اعلام کند و به سرعت موسسات مالی غیرمجاز را منحل کند تا نتوانند حجم پول در میان مردم را به این شدت افزایش دهند. چون اگر پول بیشتر از تولید افزایش پیدا کند، تورم ایجاد میشود، البته این نظر مطابق نظریههای اقتصادی است، اما شاید اقتصاد ایران شرایط متفاوتی داشته باشد که با نظریه های اقتصادی جهان مطابقت نکند. تقاضای معاملاتی پول و تقاضای سفته بازی پول، دو مقوله کاملا جداست. تقاضای سفته بازی این است که مثلا درحال حاضر که بهره پایین است، یک عده پولها را نزد خودشان نگاه میدارند که اگر مدتی بعد بهره بالا رفت، این پول را با بهره بالا در گردش قرار دهند تا سود بیشتری را کاسب شوند. بنابراین در آن زمان پول ها را نزد خودشان نگاه نمیدارند بلکه بین مردم پخش میکنند واین کار هم باعث افزایش حجم نقدینگی میشود.
منبع: آرمان