سلسله جلساتی با موضوع مبارزه با فساد و رانت بعد از دولت نهم و دهم بهطرز معناداری در مراکز و مؤسسات آموزشی و پژوهشی افزایش پیدا کرده است. کارشناسان و مسئولان اقتصادی بهخوبی میدانند که اگر بهترین نسخه و برنامههای توسعه، برای رونق اقتصاد و دستیافتن به توسعه پایدار نوشته شود، در چنین ساختار رانتگونه و فسادآلودی، فلج و خنثی خواهد بود. این در حالی است که کارشناسان نسبت به تبعات و پیامدهای افزایش فساد در اقتصاد از جمله فروپاشی جامعه و انقلاب هشدار دادهاند؛ اما تاکنون اقدام مؤثری در این زمینه صورت نگرفته است. به اعتقاد محمدامین قانعیراد، جامعهشناس با سیستمیشدن فساد، حتی افراد سالم هم به فساد آلوده خواهند شد. «فساد سیستمی در ایران، روندها، زمینهها، علل و پیامدها» با حضور احمد توکلی، نماینده مجلس، حسین راغفر، عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا، عابد جعفری و محمدامین قانعیراد، جامعهشناس بررسی شد که در ادامه میخوانید.
تجارت نفوذ، بُعد دیگری از فساد
احمد توکلی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه
هیچچیز به اندازه ستمکاری، یک دولت را ساقط نمیکند، فساد سیاسی آثار مختلفی در اقتصاد، سیاست و فرهنگ دارد که نخستین مورد آن نقض شایستهسالاری و کاهش بهرهوری است. رفیقبازی، تبارگرایی، قوم و خویشگرایی و سپردن امکانات و دادن امتیازات به اعضای خانواده، حمایت ویژه و پارتیبازی و ویژهخواری از جمله ابعاد فساد است.
تجارت نفوذ، بُعد دیگری از فساد است که شهرام جزایری، مهآفرید امیرخسروی و بابک زنجانی نمونهای از آن بودند و در آینده معلوم نیست چه کسی محصول این تجارت نفوذ باشد. کاهش بهرهوری و شایستهسالاری و کاهش تولید نیز از دیگر تبعات فساد است؛ بنابراین نقض شایستهسالاری سبب افزایش فساد و کاهش سرمایهگذاری میشود. کاهش اعتماد عمومی، کاهش اعتبار دولت، کاهش نرخ رشد اقتصادی و کاهش سرمایهگذاری نیز ماحصل افزایش فساد در جامعه است. ضعف حقوق مالکیت، موانع گمرک و فساد، سه مانع مهم جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی است، بین سالهای ٢٠٠٧ تا ٢٠١١ سرمایهگذاری مستقیم خارجی بیشتر از ٤٠٠ میلیون دلار نبوده و سهم جذبشده سرمایهگذاری خارجی وضعیت مناسبی نداشته است. دیگر تبعات فساد سیاسی تجملگرایی و اشرافیگری است، در دوره هاشمی رفسنجانی، وی در خطبههای نماز جمعه بارها از ثروتاندوزی انتقاد میکرد؛ اما تجملگرایی را در این دولت شاهد بودیم که البته هاشمی رفسنجانی خاطراتی در این زمینه داشته که بیان نکرده است. کاهش قدرت خرید توده مردم، افزایش تجملگرایی عمومی، کاهش تولید نسبی کالای ضروری، تشدید فردگرایی و مالدوستی از دیگر پیامدهای فساد سیاسی است. با تجملگرایی دردمندی و درک نیازمندیهای جامعه از سوی مسئولان کمرنگتر میشود و توزیع درآمد نیز با افزایش فساد، نابرابرتر و از سوی دیگر نقش هدایتگری دولت کمتر میشود. به دولتیکردن اقتصاد از دهههای گذشته اعتقادی نداشته و ندارم، اما به رهاکردن اقتصاد به دست بازاری بیرحم و فاسد نیز اعتقادی ندارم. اگر خواهان جانگرفتن اقتصاد هستیم، باید به بخش خصوصی بها دهیم و اقتصاد را به مردم واگذار کنیم تا شاهد افزایش حس رقابتپذیری و توسعه پایدار در اقتصاد باشیم. همچنین درباره تحقیقوتفحصها در زمینههای مختلف باید گفت که خروجی و گزارشات تحقیقوتفحصها محرمانه نیست؛ بلکه نتیجه آن به مجلس ارائه میشود و بخشی از اسناد این فرایند حتی در اختیار دانشجویان و محققان قرار میگیرد. مسئولان باید پنج مشکل اصلی کشور را بهصورت جدی پیگیری و حل کنند، برای مثال در حوزه کشاورزی و افزایش بهرهوری میتوانند اقدامات مؤثر و خوبی انجام دهند، با این اقدام مشکل اشتغال و امنیت غذایی و... حل میشود. بنده از اقدامات و کارهای صورتگرفته در دولت احمدینژاد حمایتی نکردهام.
راغفر: جوان توهینکننده به نمایندگان مجلس آزاد شود
بهتازگی یکی از جوانان تصویری از نمایندگان مجلس کشیده که حالا اشتباه کرده است، اما این امر یک واکنش طبیعی بوده زیرا این فرد قربانی سیاستهای اقتصادی و تفکر نئولیبرالیستی است. بههرحال انتظارها بر این است که نمایندگان مجلس وقتی سیاستهای اقتصادی را ذبح میکنند، فقط به فکر خودشان و اقوام نزدیک خود نباشند، به فکر جوانان مردم هم باشند. تبعات و اقدام بعدی جهانیشدن این تفکر، بعد از اجتماعیکردن، فرد را مجرم میکنند و سپس رفتار کیفری میکنند بنابراین عوامل اجتماعی، قربانیانی را تحویل جامعه میدهد و اکنون جوانان، قربانی این تفکر هستند که نمونه آن حبس ١٣ ساله یک جوان است. متأسفانه قربانیان این تفکر و سیستم متهمان این تفکر هستند. این راه بخشی از یک فرایند جهانیشدن و سیاستهای غلطی است که بر جوامع جهانی از جمله ایران حاکم شده. برای مثال اکنون در ایران شاهد ١٥ میلیون پرونده قضائی هستیم که در این فرایند تفکر ایجاد شده است.
یک نفر خودش قربانی این سیستم است اما محاکمهاش میکنند، برندگان این تفکر چه گروههایی هستند.
از احمد توکلی میخواهم این مسئله را با رئیس مجلس مطرح کنند و اگر، اتهام این جوان فقط توهین به نمایندگان بوده است او را بهعنوان قربانی تفکر نئولیبرالیسم ببینند و از سر تقصیر این جوان بگذرند.
توکلی: مجازات توهین، حداکثر شش ماه است، ممکن است موارد دیگری نیز در پرونده این فرد وجود داشته باشد که باید به آن رسیدگی شود.
تشدید فساد با بستهشدن فضای سیاسی کشور
حسین راغفر، عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا
بستهشدن فضای سیاسی و بهدنبال آن افزایش درآمدهای نفتی و انحصار آن در اختیار گروه خاص و شیوه استفاده از آن، سبب تشدید معضل فساد در جامعه شد. در کنار این امر در سالهای گذشته شاهد قاعدههای عجیب و غریب در قوانین بودجه بودیم، محیطی که دولت وقت آن را ایجاد کرد تا به نحو دلخواه از آن استفاده کند. ضمن اینکه شاهد همسویی سیاسی دولت و مجلس بودیم و در این دوره همین مجلس بسیاری کاستیها و نقض قوانین دولت را نادیده گرفت. بهطورکلی موضوع انحصار تمرکز قدرت و شیوه دلبخواهی و مصلحت شخصی عناصر داخل قدرت، این دو معادله فساد را میسازد. ضمن اینکه با توجه به همدلی و همسویی بین رفتار دولت و مجلس، فضای بستهای ایجاد کردند تا بهانهای دست طیف رقیب ندهند و تهدیدهایی که از گوشهوکنار متوجه گروه رقیب و موازی میشد، سبب شد تا پاسخگویی نیز وجود نداشته باشد. در سالهای آخر دولت دهم مجلس و گروههای دیگر برای متمایزکردن خودشان از فساد شکلگرفته در دولتهای نهم و دهم، حتی طرح مسئله از نمایندگان و وزرا را به بهانههای مختلف متوقف گذاشتند؛ بنابراین این معادله فساد کاملا در مقیاس خرد و کلان جواب میدهد. شکلگیری فساد، آمیزهای از فساد و قدرت بدون پاسخگویی است. بهترین شرایط برای شکلگیری فساد، انسداد سیاسی در جامعه است اما ای کاش هزینه و مشکلات این فساد به همین دوره متمرکز میشد ولی در سالهای گذشته شاهد پدیدآمدن گروههای فشار ثروت و قدرت بودیم که بهدنبال آن منابع عمومی غارت شد و فرصتهای بسیار بزرگی برای ادامه حیات فساد به وجود آمد. اصلاح این مسئله اگرچه پرهزینه اما امکانپذیر است، منتها تحقق این امر نیازمند یک عزم سیاسی است و این را باید بدانیم که بدون حل مسئله فساد، امکان هیچ اقدام و اصلاحی وجود ندارد.
فساد در کشور در حال سیستمیشدن
حسن عابدیجعفری، اقتصاددان
برای مبارزه با فساد باید ریشههای آن شناسایی و بررسی شود. بهطورکلی کارگزار در این میان نقش بسیار زیادی دارد و حتی میتواند ساختارها را نابود کند؛ کارگزار منفعل نیست بلکه فعال است و میتواند سبب دگرگونی در محیط شود. فساد در کشورهای مختلف تعاریف متفاوتی دارد، اما عارضهای که اکنون شاهد آن هستیم، این است که فساد در حال سیستمیشدن است. بهعنوان مثال یک نماینده مجلس همراه فردی برای دریافت مجوز به وزیری مراجعه میکند اما در صحبتهای خصوصی مشخص میشود فرد دریافتکننده مجوز قرار است هزینه انتخابات نماینده مجلس را پرداخت کند. اینچنین مواردی نشاندهنده سیستمیشدن فساد در جامعه است. همچنین ٣٤ دستگاه نظارتی در کشور وجود دارد که اگر این نهادها به فساد آلوده شوند نشانه سیستمیشدن فساد است. یا مورد دیگر از فساد، فساد یقهسفیدهاست؛ افرادی که به خوبی میدانند چگونه فساد کنند تا گرفتار قانون نشوند و راه و چاه فسادکردن را میدانند. با سیستمیکشدن فساد و جاخوشکردن آن در بدنه جامعه، همانند بیماری با وخیمترشدن شرایطش هزینه درمان افزایش پیدا میکند. فساد پیامدهای بسیار زیادی برای یک جامعه بهدنبال دارد که نخستین مورد آن، این است که فرایند توسعه فلج میشود. فساد اجازه نمیدهد برنامهریزیها از جمله برنامههای توسعه اجرائی شوند و بهطورکلی تمام برنامهریزیها و طرحها را خنثی و فلج میکند. اینروزها سرمایهگذاران وقتی میخواهند در کشور سرمایهگذاری کنند، ابتدا نرخ و شدت فساد را در کشور مقصد بررسی میکنند. پیامدهای دیگر فساد در یک جامعه، افزایش بیعدالتی و از بینرفتن رقابت است. زمانی که ارزشهای یک نهاد به نهاد دیگر منتقل میشود و استقلال آن نهاد از بین میرود، شاهد بروز فساد خواهیم بود. امروزه بانکها به مؤسسات و بنگاههای اقتصادی تبدیل شدهاند که شرکتهای مختلفی دارند و با افتخار میگویند این شرکتها سودآور هستند. درحالحاضر بانکها رقیب بخش خصوصی شدهاند و منابع و سپردههای مردم را به جای اینکه به تولید و خود مردم دهند، برای فعالیتهای خود مصرف میکنند. بههرحال، اکنون وزارت علوم و دانشگاه متهمان ردیف اول فساد هستند، در صورتی که میتوانند بهعنوان کانون فکری جامعه، حلال مشکلات باشند. دانشگاه میتواند همچون طبیب درمانگر بیماریهای اقتصادی، اجتماعی کشور باشد؛ بنابراین بازیگران اصلی در کشور میتوانند نقشآفرین باشند. همه رئیسجمهورهای دنیا از جمله در ایران وقتی سه شعار اصلیشان مبارزه با فساد بوده است، شاهد دستگیری اعوان و انصار رئیسجمهور به جرم فساد بودهایم. در جهان امروزی سالی یکبار اندیشمندان حوزه اجتماعی و اقتصادی گرد هم میآیند و برای مبارزه با فساد تبادلنظر میکنند، بنابراین عزم مبارزه با فساد باید از دانشگاهها آغاز شود.
استفاده ابزاری از فساد
محمدامین قانعیراد، جامعهشناس
در موضوع فساد باید دلایل و چگونگی برخورد با آن شناسایی و بررسی شود و رسیدگی و پرداختن به مسئله فساد نیازمند پشتسرگذاشتن یک دوره سیاسی است. مسئله فساد همواره بهعنوان «مارک» در عرصه و رقابتهای سیاسی برای محکومکردن طرف مقابل بهکار گرفته شده است. تاکنون موضوع فساد با فرایند توسعه از لحاظ ساختاری پیوند خورده است؛ بنابراین در این مسیر باید توانا باشیم و فرایند توسعه بهنحوی دنبال و محقق شود که از فرایند فساد فاصله بگیرد. بهطورکلی معضل فساد از زمانهای گذشته تاکنون بهصورت سیستمی وجود داشته است. با سیستمیشدن فساد، هر فردی که درون سیستم باشد، آلوده آن میشود؛ بنابراین فساد بحثی فراگیر و گسترده است. در بحث فساد سیستمی از درون سیستم، ساختار نشئت میگیرد که در این پدیده بحث فسادآلودبودن افراد مطرح نیست بلکه بهنوعی همه افراد درگیر آن هستند. با فراگیرشدن هر معضلی، علتهای آن بیشتر هویدا میشود و موردتوجه قرار میگیرد؛ بهعنوان مثال با تشدید و گسترش فقر در جامعه، علتهای آن مورد بحث و بررسی قرار میگیرد یا در موضوع خودکشی که اکنون در هر جامعهای شاهد آن هستیم، زمانی که نرخ خودکشی در جامعهای افزایش پیدا میکند، باید ریشه مشکلات را در بخشهای مختلف جامعه جستوجو کرد. یکی از پیامدهای فساد این است که همه مردم درگیر آن میشوند؛ بهعنوان مثال در دستگاهها افرادی که نباید آلوده فساد شوند، رشوه میگیرند یا در نهادهای مختلف شاهد کارچاقکنها هستیم. با مشاهده سابقه تاریخی، واکنش مردم در برابر پدیدهای به نام فساد، آلودهشدن خود مردم به این معضل است. بهطورکلی، باید گفت نتیجه مستقیم فساد، بیعدالتی است و زمانی که فساد سیستمی شد، این افراد نیستند که فساد میکنند بلکه شرایط و سیستم بهگونهای فسادخیز میشود؛ بنابراین فساد سیستماتیک نیازمند راهحل سیستمی، نهادی و ساختاری است. بهعنوان مثال، اکنون در حوزه آموزش و دانشگاه با فساد آکادمیک مواجه هستیم، مراکزی که بهصورت علنی پایاننامه و پروژه دانشجویان ارشد و دکترا را انجام میدهند، در ضمن تضمین نمره بالای ١٨را نیز به دانشجویان میدهند. البته این موضوع استاد و دانشجو را دربر گرفته است. در حوزه آموزش عالی، باید گفت منشأ فساد از وزارت علوم و دانشگاه آزاد است و این دو بخش در جامعه فساد میکنند. سیستم آموزشی پولدوست شده و به پول نیاز پیدا کرده است؛ بهعنوان مثال از ١٠ دانشجوی دکترایی که دارم، شش نفر از آنها میگویند استاد اگر نمره کمتر از ١٦ به ما بدهید، بیش از پنج میلیون تومان ضرر خواهیم کرد. اکنون مجموعهای از آییننامه، قوانین و ضوابط دانشگاهها در حال نهادینهکردن فساد است. برای مقابله با فساد دو راهکار وجود دارد؛ نخستین راهکار مقابله تند و دومین مورد آن آموزش است، اگر مسیر آموزش در جامعه کور و گرفته شود، نهایت فساد، فروپاشی جامعه است. یکی از نهادهای اصلاح جامعه و مبارزه با فساد، دانشگاه است؛ این نهاد برای مقابله با فساد طراحی شده است. دانشگاه مدل و نمونهای برای جامعه است که البته باید الگویی برای سایر نهادها نیز باشد. متأسفانه امروزه ظرفیت دانشگاه با آلودهشدن به فساد در حال ازبینرفتن است. بهعنوان مثال برای اساتید دانشگاه، بندی به نام بند امور تربیتی تعریف شده است، یعنی آقایان باید تشخیص دهند که یک استاد باتربیت است یا خیر! درحالحاضر عوامل مختلفی سبب تشدید فساد آموزش عالی شده است که نمونه آن پولیشدن آموزش و تحصیل است؛ یعنی هر فردی که پولدار است، میداند بهراحتی میتواند مدرک دکترای خود را تضمینشده دریافت کند. دومین عامل فساد آموزش عالی، سیاسیشدن آموزش عالی است؛ یعنی افراد از دانشگاه بهعنوان رانت استفاده میکنند، در موضوع بورسیهها، شاهد اعزام سه هزار نفر برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بودیم، همین افراد فردای روزگار رئیس میشوند. یا موضوع دیگر وجود بندی در مجلس مبنی بر اینکه نماینده مجلس ملزم به داشتن فوقلیسانس است، چنین سیاستی یعنی قاطیشدن سیاست با آموزش عالی. بنده اطلاعی ندارم این شیوه در کجای دنیا مرسوم است؛ با چنین روندی دانشگاهها به فساد کشیده میشوند. در دولت گذشته رئیسجمهور ادعا داشت اکثر اعضای کابینهاش عضو هیأت علمی دانشگاه هستند، درصورتیکه چنین مواردی سبب فسادآلودشدن دانشگاهها میشود. موضوع دیگر آییننامه و افزایش پذیرش دانشجو بیش از ظرفیت دانشگاهها نیز از دیگر عوامل بروز فساد در حوزه آموزش عالی شده است. فساد به معنای دیگر این است که نهادهای اجتماعی قادر به انجام وظایف خود نیستند، عامل دیگری که سبب افزایش فساد در دانشگاهها شده است، پیوند دانشگاه با قدرت، پول، بازار و تجارت است که این عامل سبب افزایش فشار بر آموزش عالی شده است.
نهاد دانشگاه با ایدهورزی و آموزش میتواند از بروز فساد در جامعه جلوگیری کند اما آموزش عالی هر روز در حال فاسدترشدن است. تاکنون وزیرهای زیادی جابهجا شدهاند؛ آیا مشکل فساد آموزش عالی حل شده است؟ این روزها همهجوره شاهد فساد در حوزه آموزش عالی هستیم، همین سالن گرم و کوچکی که در آن نشست تخصصی برگزار شده است، بهنوعی نشان از پولیشدن آموزش عالی ما دارد، این دانشکده دارای بهترین سالن همایش است، اما بهدلیل اینکه سه میلیون تومان از ما بابت برگزاری این نشست پول میخواستند، نداشتیم پرداخت کنیم و مجبور شدیم به این سالن بیاییم؛ این پدیده یعنی پولیشدن آموزش عالی.
منبع: شرق - دانیال دهقان