بانك مركزی با قانونهای مختلفی اداره میشود و به عبارتی این بانك غیرمنسجم تابع قوانین است و این در نظام بانكی كشور ما یك اشكال پایه است. یكجا باید بانكها خصوصی شوند و یكجا قانون دیگری وجود دارد كه بانك مركزی اختیار دارد سهمیهبندی كند و تمام وظایف و اختیارات بانكها را دراختیار خود بگذارد و این با بعضی از ویژگیهای خصوصیسازی همساز نیست. از طرف دیگر به علت دخالتهای مختلفی كه برخی نهادها در سیستم پولی و بانكی كشور میكنند بانك مركزی نمیتواند خیلی خوب سیاستگذاری كند. البته مشكلات درونی بانك مركزی هم هست كه با این سیستم خو گرفته و دنبال این نیست كه سیاستگذاری پایهای كند، درحالی كه این نهاد یك مقام پولی كشور است و باید تمام سیاستهای پولی و موارد مرتبط با آن از كانال آن بگذرد درحالی كه میبینیم خیلی نهادهای دیگر بدون هماهنگی بانك مركزی لایحه و قانون و... را میبرند و بخشی از آن را به تصویب میرسانند. اینها بخشی از مشكلاتی است كه بانك مركزی دچار آن است و از آنجا كه بانك مركزی به روزمرگی افتاده، طبیعی است كه به آن كارهای اساسی نمیرسد.
در كنار این ما مشكلات اقتصاد را داریم كه این مشكلات هم به این نابسامانیها دامن زده است و نمیتواند اصلاح امور با كنترل و نظارت دقیق باشد. بهصورت خیلی كلی سیستم نظارتی در كشور ما چندان قدرتمند نیست و با وجود اینكه در دنیا سیستمهای آنلاین نظارتی بسیار پیشرفت كردهاند اما در ایران این سیستمهای نظارتی تا حدی ضعیف است و دلایل مختلف دیگری باعث این موضوع شده است. همینطور در بخشهای دیگر اقتصادی به علت مشكلاتی كه اقتصاد با آن مواجه است، برخی سعی بر این دارند موسسات را حداقل بهصورت ظاهری هم كه شده نگذارند اعلام ورشكستگی كنند و نگذارند رسما از چرخه اقتصاد خارج شوند و فكر میكنند این به اقتصاد كشور آسیب میزند و جو روانی ركود را توسعه میدهد كه به نظر نمیرسد كه این خیلی خوب باشد. برخی نیز بهمنظور جلوگیری از ركود و مسائل و تبعات آن بقیه سیستم بانكی را وادار به حمایت از برخی از این موسساتی كه واقعا صلاح نیست در اقتصاد فعال باشند (درست كار نمیكنند) میكنند كه این خود مشكل دیگری است كه در اقتصاد وجود دارد. اما مشكل پایهای اقتصاد ما به بخش تولید واقعی برمیگردد چراكه سیاستهای حمایتی خوب از تولید وجود ندارد و در مقابل سیاستهای تهدیدكننده تولید اعمال میشود، ناامنی برای سرمایهگذار و مسائل حاشیهای دیگر باعث میشود كه بعضا صاحبان پول و سرمایه و حتی كسانی كه میخواهند فعالیت اقتصادی كنند، ترجیح دهند كه در بخش تولید واقعی نروند. این عامل و سیاستهایی كه اشاره شد باعث شده امنیت و سود تولید واقعی پایین بیاید و از نظر اقتصادی بهصرفه نباشد.
منبع: آرمان