میثم موسایی
در چند روز گذشته قیمت طلا و ارز در بازار داخل بازهم بالا رفت تا جایی که قیمت هر دلار به 3560 تومان و هر گرم طلا به بیش از 101 هزار تومان رسید. همزمان با این تغییرات بازار ارز و طلا جریان دیگری در سرمایه گذاریهای داخل شکل گرفت. برخی از سپردهگذاران بانکی سپردههای خود را از بانکها خارج کردند و به امید سود دهی بیشتر بازار ارز و طلا در شرایط کنونی اقتصاد کشور سرمایه خود را به سوی این بازار سوق دادند. اما بیش از آنکه این رویکرد جدید سرمایهگذاران واقع بینانه باشد هیجانی است و به طور قطع این بار روند صعودی قیمت دلار و طلا و سکه ادامه دار نخواهد بود و سرمایهگذاران این بازار در آینده ضرر خواهند کرد. البته آنچه قیمت طلا و ارز را در این برهه از زمان بالا برده است از چندین دلیل پیروی میکند که شاید مهمترین دلیل را بتوان نشأت گرفته از شرایط اقتصاد کنونی ایران دانست. وقتی اقتصاد کشور با کاهش قیمت نفت و تحریم دست و پنجه نرم میکند و از بابت آینده اقتصاد نگرانی وجود دارد در مردم انتظاراتی مبنی بر کاهش عرضه ارز در اقتصاد و بدتر شدن شرایط اقتصاد شکل میگیرد که این انتظارات تقاضا برای ارز و طلا را بالا خواهد برد. اما در واقعیت هنوز تغییری در اقتصاد کشور و وضعیت عرضه ارز رخ نداده است. به عبارت دیگر وقتی در 6 ماه گذشته هیچ اتفاق خاصی در اقتصاد نیفتاده و حجم عرضه ارز در بازار نیز کم نشده اما ما شاهد افزایش قیمت ارز و به تبع آن طلا هستیم قطعاً بخشی از این رفتار بازار هیجانی قلمداد میشود.
ضمن آنکه آمار نشان میدهد در این 6 ماه دولت توانسته است عرضه ارز از محل صادرات غیر نفتی و جذب توریست را افزایش دهد. در نهایت اکنون رفتار بازار با شرایط موجود به هیچ وجه همخوانی ندارد. اما میانگین نرخ تورم در 6 ماه گذشته حدود 10 درصد و در 20 سال گذشته حدود 20 درصد بوده است. از این رو شاید بتوان افزایش 10 درصدی قیمت ارز و رسیدن قیمت دلار به سقف 3300 تومان طی 6 ماه اخیر را موجه دانست اما رشد دلار به بیش از این قیمت کاملاً هیجانی و نشأت گرفته از تغییر انتظارات قیمتی است. همان طور که اشاره شد در شرایط فعلی قیمت طلا نیز در بازار داخل به تبعیت از قیمت دلار و سایر ارزهای خارجی بالا رفته است چرا که میبینیم قیمت طلا در بازار جهانی روندی کاهشی در پیش گرفته اما در ایران قیمت طلا هر روز بالا میرود. به این ترتیب قیمت طلا در ایران بیش از آنکه از ترکیب داراییهای سرمایهگذاران در جهان پیروی کند از نرخ برابری دلار با ریال تبعیت میکند.
ضمن آنکه تقاضا در بازار و حجم عرضه طلا نیز در این 6 ماه تغییر محسوسی نداشته است. به این ترتیب آنچه اکنون میهمان بازار ارز و طلا شده است رفتار هیجانی سرمایهگذاران است. خروج سپردهها و حرکت آنها به سمت بازار ارز و طلا از هیچ منطق و واقعیتی پیروی نمیکند. از این رو اکنون با توجه به اینکه بانک مرکزی نرخ سود سپردههای بلند مدت را 22 درصد اعلام کرده است میتوان با قاطعیت گفت که سرمایهگذاران این بار مسیر درستی را برای سرمایههای خود انتخاب نکردهاند چراکه انتظار میرود در چند ماه آینده اقتصاد ایران با توافقات هستهای و لغو تحریمها به سمت بهبود برود و اگر چنین اتفاقی رخ دهد بخش عمدهای از ذخایر ارزی ایران آزاد خواهد شد و افزایش عرضه ارز قیمت ارز را بشدت کاهش خواهد داد. در آخر باید توجه کرد در اقتصاد تغییرات در عرضه و تقاضای ارز بخصوص تقاضا چسبنده است و یک شبه قیمتها دوبرابر نخواهد شد و لذا آنچه اکنون بازار ارز و طلا را در دست گرفته است هیجانات است نه واقعیت. رفتار هیجانی عاملی مخرب برای اقتصاد محسوب میشود. از این رو بانک مرکزی و دولت موظفند که این رفتار را با استفاده از ابزارهای پولی و مالی کنترل کنند.