دکترمحمدرضا فرزین
استاد اقتصاد گردشگری
طی دهههای گذشته گردشگری از رشدی پایدار برخوردار بوده است و توانسته سریعترین نرخ رشد در بین فعالیتهای اقتصادی را به خود اختصاص دهد. تحولات فناوری در حوزههای حملونقل، فناوری اطلاعات، فرآیند جهانی شدن و کاهش محدودیتهای سفر به سایر کشورها و افزایش رفاه جامعه جهانی از مهمترین عوامل این نرخ رشد سریع در تجارت گردشگری بوده است.
در سال 2013 تولید ناخالص داخلی کلی صنعت گردشگری برابر 6990 میلیارد دلار (5/9 درصد تولید ناخالص داخلی جهان) بوده است و پیشبینی میشود که با متوسط نرخ رشد 2/4 درصد سالانه، این عدد در سال 2024 به 10965 میلیارد دلار برسد (3/10 درصد تولید ناخالص داخلی جهان).
در این سال سهم کل اشتغال صنعت گردشگری برابر با 265 میلیون شغل بوده است (9/8 درصد کل مشاغل) و پیشبینی میشود این تعداد در سال 2024 به 901 میلیون شغل برسد (2/10 درصد کل مشاغل).
ایران در سالهای پس از انقلاب مسیر پر فراز و نشیبی را در این حوزه پیموده است و در حوزه خاورمیانه و آسیای جنوبی از پیشروترین کشورها در سازماندهی و طراحی ساختارهای مناسب برای جذب گردشگران خارجی بود و در حال حاضر از وضعیت نامناسبی در منطقه برخوردار است. اگرچه در حوزه گردشگری داخلی از موفقیتهایی برخوردار بوده است.
در سال 2012 مخارج مسافرتهای داخلی 18/3 درصد تولید ناخالص داخلی مستقیم گردشگری در ایران را تشکیل داده و رشد این بخش در دهه اخیر بسیار مناسب بوده است. از عمدهترین دلایل رشد گردشگری داخلی در دهه اخیر را میتوان افزایش درآمد سرانه، افزایش سرانه برخورداری مردم از خودرو، بهبود وضعیت جادهها و وسایل حملونقل و توسعه شهری نام برد.
البته یکی از مشکلات مدیریت اقتصادی کنونی سفرهای داخلی، عدم بهرهبرداری از تمامی امکانات سرزمینی کشورمان و تمرکز زمانی محدودی برای سفرهای داخلی است که به این علت نیز بر مناطق خاصی محدود شده است. مدیریت تعطیلات و اوقات فراغت در این خصوص سهم بزرگی دارد. مردم در تعطیلات سفر میکنند و تعطیلی ادارات، مدارس و استفاده کامل از کل مرخصیها میتواند منجربه ایجاد الگوهای جدیدی در سفرها شود. برای مثال تعطیلات زمستانی در مناطق سردسیر کشور (مانند شمال غرب) میتواند فرصتهای سفر مناسبی برای سفر به شهرهای جنوبی کشور مانند چابهار، اهواز، آبادان و خرمشهر بهوجود آورد و این سفرها در زمان غیر اوج سفری کشور صورت خواهد پذیرفت که منجر به افزایش بهرهوری منابع و امکانات موجود گردشگری کشور میشود.
در مجموع صنعت گردشگری و مسافرت حدود 6/5 درصد از اقتصاد کشور ایران را با احتساب کلیه آثار مستقیم و القایی تشکیل میدهد و این نسبت تقریبا 3 برابر سهم مستقیم آن (سال 2012) و سهم آن در صادرات کشور حدودا 8/2 درصد است.
در ارزیابی عوامل توسعه نیافتن مطلوب این صنعت در کشورمان اولین نکاتی که به ذهن هر محققی خطور میکند، ناآرامیهای سیاسی منطقه و کشورمان در برخی سالهای دوره مورد بررسی و همچنین محدودیتهای فرهنگی اعمال شده بر گردشگران ورودی است. اگرچه این عوامل از اهمیت زیادی برخوردارند، اما از منظر اقتصاد گردشگری عوامل مهم دیگری وجود دارند که شایسته توجه و برنامهریزی هستند.
برآوردهای جهانی در سال 2012 نشانگر آن است که سهم سرمایهگذاری در صنعت گردشگری کشورمان به کل سرمایهگذاری برابر 9/2 درصد بوده است، درحالی که متوسط جهانی این شاخص 1/8 درصد است. بهعبارت دیگر سرمایهگذاری اندک در این صنعت باعث شده که توان عرضه محصولات مناسب گردشگری را نداشته باشیم. برخورداری از منابع گردشگری (مانند تاریخ، دریا، وسعت و...) تنها عوامل بالقوهای هستند که تا به محصول گردشگری تبدیل نشوند، قادر به جذب گردشگر خارجی نخواهند شد.
اقتصاد گردشگری شاخهای جدید از علم اقتصاد نیست، بلکه یک محیط جدید از عملکردهای علم اقتصاد است و از این منظر، اقتصاد گردشگری شبیه اقتصاد حملونقل است؛ چرا که موضوعات زیادی در اقتصاد گردشگری مطرح است که از لحاظ اهمیت و مشخصات شبیه اقتصاد حملونقل است. ساختار مدیریت اقتصادی کلان این صنعت در کشورهای اروپایی به حوزههای بازرگانی و تجارت (وزارت تجارت و گردشگری) و در کشورهای آسیای شرقی به حوزههای حملونقل (سازمان یا وزارت حملونقل و گردشگری) نزدیک است. اما در کشورمان ادغام با سازمان میراث موجب دوری این سازمان از حوزههای تجارت و بازرگانی و حتی حملونقل در عرصههای برنامهریزی و عملیاتی شده است.
از دیگر مشکلات این صنعت عدم برخورداری از بنگاههای بزرگ مقیاس است. بخشی از این عدم شکلگیری نیز متاثر از سیاستهای اقتصادی و تجاری نامناسب بوده است. کشورها میزبان موسسات و شرکتهای بزرگ بینالمللی گردشگری هستند و عمده تجارت گردشگران بینالمللی متعلق به این شرکتهای بزرگ است. متاسفانه طی سالهای گذشته هیچگاه نتوانستهایم فرصت مناسبی برای حضور شرکتهای بزرگ چند ملیتی در صنعت گردشگری و مسافرت کشور فراهم کنیم. ایران واجد فرصتهای سرمایهگذاری مناسبی برای این شرکتها در حوزههای هتلداری، حملونقل هوایی و ریلی، تورگردانی، بازی و سرگرمی است که با برنامهریزی مناسب در قالب قوانین برنامه میتوان شرایط لازم را برای حضور آنها فراهم کرد. تجربه توسعه صنعت گردشگری در سایر کشورها (چین و ترکیه) نشانگر آن است که حضور این شرکتها در یک کشور عموما به عنوان نمادی از توسعه صنعت در مراحل اولیه بوده است. در حال حاضر عموم شرکتهای فعال در عرصه گردشگری از مقیاسهای کوچکی برخوردارند و از قابلیتهای لازم برای حضور در کشورهای گردشگر فرست بهمنظور تبلیغ و جذب گردشگران آنها و همچنین ارائه یک زنجیره کامل قابل اعتماد (برند) برخوردار نیستند.
در برنامه چهارم توسعه مطالعات زیادی روی مناطق نمونه گردشگری صورت پذیرفت و عموم استانها و مناطق گردشگرپذیر کشور نسبت به تهیه برنامههای جامع اقدام کردند که میتوانست، بستر مناسبی برای توسعه گردشگری مناطق در قالب یک برنامه مشخص و مدون باشد. بیشک پیگیری آنها توسط مسوولان کنونی این صنعت نیز ضروری است.
امیدوارم برنامه ششم توسعه فرصت بسیار مناسبی برای توسعه بخش گردشگری در سالهای آینده را فراهم کند.
منبع:روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۲۶۱