دکتر محسن رنانی براین باوراست که سیاست های دولت گذشته منجر به کاهش رشد طبقه متوسط فرهنگی شده است. به گفته او اتفاقا همین طبقه متوسط فرهنگی عامل پیش برنده سیاست، اقتصاد و فرهنگ در کشور خواهد بود. در جریان ثبت نام دریافت یارانه نقدی، طبقه اندازه طبقه متوسط فرهنگی تا حدود بسیاری نمایان شد.
محسن رنانی در این رابطه گفت: در حال حاضرما دستکم ۵ تا ۶ میلیون نفر شاغل بخش عمومی (شامل کارمندان و نیروهای نظامی و بخش های عمومی وابسته به حکومت) داریم، اما عملا نمی توان بخش وسیعی از انتظاری که از طبقه متوسط داریم، از این گروه داشته باشیم. از سوی دیگر در طبقه متوسط غیر متصل به دولت، می توان یک تقسیم بندی دیگری شامل؛ مدیران، سرمایه داران، کارشناسان و تکنسین ها، خویش فرمایان بخش خدمات و بعد کارگران و حاشیه نشینان و روستاییان، داشت.
وی بیان داشت: کارگران، حاشیه نشینان و روستاییان یک طبقه را تشکیل می دهند و سرمایه داران طبقه دیگر را. در این میان می ماند مدیران، خویش فرمایان و کارشناسان و تکنسین ها که طبقه متوسط مستقل از دولت و حساس را تشکیل میدهند. اگر نگاه کنید، ملاحظه میشود که تقریبا همه اینها طبقه متوسط هستند اما در میانشان آنهایی که واقعا شرایط لازم برای قرار گرفتن در طبقه متوسط را دارد، بخش کوچکی از آن مجموعه را شامل میشوند.
رنانی در مورد تفکیک میان طبقه متوسط فرهنگی و اقتصادی نیز بیان داشت: باید میان طبقه متوسط اقتصادی و اجتماعی تفکیک قائل شد، قاعدتا افراد ابتدا وارد طبقه متوسط اقتصادی میشوند و بعد از آن به طبقه متوسط فرهنگی و اجتماعی می پیوندند. در خلال سالهای اخیر ما شاهد رشد سریع طبقه متوسط اقتصادی بودیم اما در عین حال رشد طبقه متوسط فرهنگی ما کند بوده است. این امر بیانگر آن است که طبقه متوسط اقتصادی به تناسب تبدیل به طبقه متوسط اجتماعی و فرهنگی نشده است. کمااینکه همین طبقه متوسط نیز در حال تخریب است؛ هر دو طبقه اقتصادی و فرهنگی. در هنگام رشد، ابتدا طبقه متوسط اقتصادی ایجاد می شود و بعد بخشی از همین طبقه به متوسط فرهنگی هم تبدیل میشود اما در زمان تخریب؛ هر دو با هم تخریب میشوند.
بنابراین بازهم طبقه متوسط اجتماعی و فرهنگی بازنده است، زیرا زمانی که تخریب آغاز میشود این گروه کوچک سریعتر تخریب میشود. آنچه که در مسئله ثبت نام هدفمندی از طبقه متوسط منعکس شد آن بود که عملا طبقه متوسط فرهنگی و اجتماعی بسیار ناچیز است و اگر بخشی وجود دارد، تنها مربوط به طبقه متوسط اقتصادی است. طبقه متوسط اقتصادی هم محاسبه گر است و برای هر چیزی چرتکه می اندازد. ما در این جریان نیاز به طبقه متوسط اجتماعی داشتیم که به جای محاسبه گری، بخشی از منافع خود را در گرو منافع جامعه ببیند. این طبقه متوسط فرهنگی اینگونه به مسائل نگاه میکند که مثلا ؛ اگر هوا پاک باشد من هم سود می برم، اگر صداقت در جامعه باشد من هم سود میبرم. به عبارتی اینها مولد سرمایه اجتماعی هستند. بنابراین می توان گفت که ما طبقه متوسط اقتصادی داریم اما عملا طبقه متوسط فرهنگی مان تحلیل رفته است.
او تاکید کرد: تمام اجزای طبقه متوسط، هم کارکرد مثبت دارند و هم کارکرد منفی، منتها اگر طبقه متوسط خیلی آرام و تدریجی شکل بگیرد کارکرد مثبت آن بر وجه منفی اش غلبه میکند. بدون شک در عبور از سنت به مدرنیزم، یک هزینه هایی تحمیل می شود که کارکردهای منفی به حساب می آید. به عنوان مثال برای مدرن کردن خانه خود، آن را تخریب میکنیم در حالی که می شد با یک بازسازی باز هم در همان خانه زندگی کرد؛ مشابه اتفاقی که در تهران به کرات دارد اتفاق می افتد. آن کارکردهایی که ما برای توسعه به دنبال آن هستیم و توسعه ای می خواهیم که حامل دموکراسی هم باشد، بیشتر در گرو گستردگی حضور طبقه متوسط فرهنگی است.
منبع: خبرآنلاین