این اوراق سالهاست در دنیا متداول است و در آمریکا هم با نام TIPS شناخته میشود. بانک مرکزی خودمان هم هر از چندی این اوراق را تحت عناوین مختلف از جمله اوراق ودیعه مطرح میکند و مجددا موضوع به محاق فراموشی میرود. در این اوراق، سود ثابت نیست و شناور است؛ این اوراق متناسب با تورمی که در اقتصاد بهوجود میآید، به شما سود میدهد. مثلا اگر تورم در یکسال آینده ۵۰درصد باشد، باید به دارندگان اوراق ۵۰درصد سود پرداخت شود و در مقابل اگر تورم ۱۰درصد باشد، ۱۰ درصد سود تعلق میگیرد. این اوراق چند ویژگی خوب دارند: اولین حسن آن است که مردم با خرید این اوراق اطمینان پیدا میکنند که قدرت خرید پولشان حفظ میشود و لذا لازم نیست هرروز به یک بازار از قبیل ارز، طلا، خودرو، ملک، سهام و... هجوم ببرند. دومین و مهمترین ویژگی این اوراق آن است که انگیزه افزایش تورم را از دولت میگیرد؛ چون تورم بالاتر به معنی پرداخت سود بالاتر از سوی دولت خوهد بود.
با این حال عدهای این انتقاد را مطرح میکنند که این اوراق، هزینه بالایی را به دولت تحمیل میکند و در شرایطی که دولت میتواند اوراق بدهی مثلا با نرخ ۲۵درصد منتشر کند، چرا باید زیر بار اوراقی با هزینه مثلا سی، چهلدرصد برود؟ در پاسخ باید به دو نکته توجه کرد: اولا باید دقت کرد که در کشوری مثل ایران، اوراق معمول بدهی به تنهایی تورم را درمان نمیکنند و برعکس اتفاقا دولتها را تشویق میکنند که هر سال با ایجاد تورم، ارزش واقعی بدهیهایش را کم کنند. درواقع یکی از برتریهای اوراق مصون از تورم نسبت به اوراق معمولی آن است که به دولتها انگیزه واقعی - و نه شعاری- میدهد تا تورم را کاهش دهند. اما در مقابل در اوراق معمول بدهی، دولتها انگیزه دارند که تورم را افزایش دهند تا نرخ بهره حقیقی منفی شود!
ثانیا اوراق مصون از تورم لزوما هزینه بالاتری را به دولت تحمیل نمیکند. توضیح از این قرار است که این اوراق بهدلیل جذابیتی که برای خریداران دارد قاعدتا با مازاد تقاضا مواجه میشود و اگر دولت آن را در یک مکانیزم حراج به فروش برساند قیمتی که در بازار فروخته میشود، بالاتر از قیمت پایه هم خواهد بود، بهنوعی که نرخ بازدهی آن برای خریدار و در نتیجه هزینهاش برای دولت خیلی بالا نخواهد بود. از اینرو جذابیت این اوراق موجب میشود که هزینه کمتری هم به دولت تحمیل شود.
بهطور مثال فرض کنید قیمت اسمی و پایه این اوراق (face value) ۱۰۰ تومان باشد. حالا اگر از نظر شما بهعنوان خریدار، تورم انتظاری مثلا ۴۰درصد باشد و به حرف دولت هم اعتماد داشته باشید که تورم واقعی را اعلام کند، در این صورت انتظار دارید که با خرید این اوراق، دولت سال آینده به شما ۴۰درصد سود پرداخت کند؛ چون کوپن سود سالانه این اوراق به اندازه نرخ تورم است. از طرفی بازارهای موازی مثل بورس، سکه، ارز و خودرو اولا بسیار پرریسک هستند و ثانیا تا حد زیادی تورم آتی را پیشخور میکنند. بنابراین منطقی است اگر وارد آن بازارها شوید، لزوما این ۴۰درصد سود نصیب شما نشود؛ ضمن اینکه آن بازارها همگی با ریسکها و هزینه معاملاتی خود روبهرو هستند. در اینصورت قابلتصور است که تقاضا برای این اوراق بالا برود و در عرضه اولیه به شکل حراج چنین اوراقی حتی با قیمتهای مثلا ۱۲۰تومان هم فروخته شود. (market value) یعنی لزوما هزینه زیادتری را به دولت تحمیل نخواهند کرد. به بیان دیگر ارزش بازاری این اوراق با افزایش تورم افزایش مییابد.
البته انتشار اوراق مصون از تورم نیاز به آن دارد که سیاستگذار در درجه اول، اعتمادسازی کند. در غیر این صورت انگیزه خرید این اوراق بهواسطه عدماعتماد به دولت از سوی فعالان اقتصادی کاهش پیدا میکند. همچنین باید به این نکته مهم توجه داشت که مشکلات اقتصاد ایران از جمله تورم، ساختاری و ریشهای است و نمیتوان صرفا از طریق بازی با چند متغیر اسمی یا حتی با ابزاری چون اوراق مصون از تورم، این مشکلات را بهصورت ریشهای حل کرد. اما بهطور خلاصه اگر سیاستگذار پولی چنین اوراقی منتشر نکند یعنی خودش هم اعتقادی به وعدههایش ندارد و این همان چیزی است که مردم به آن میگویند «حرف مفت»!
منبع: دنياي اقتصاد