ژاپن تا سال ۱۸۵۳ برای بیش از دو قرن، به علت سیطره حکومت استبدادی با روحیه خارجی ستیزی، سیاست ساکوکو را اعمال میکرد. طبق این سیاست هرگونه رابطه و دادوستد با خارجیها ممنوع بود.بیش از دو قرن، سیاست درهای بسته، خودکفایی کامل، انزواگرایی بر ژاپن حاکم بود. حتی در سال ۱۸۲۵ حکومت ژاپن دستور داده بود که هر کشتی خارجی که به سواحل این کشور نزدیک شود مورد هدف قرار گیرد. در سال ۱۸۵۳ رئیس جمهوری آمریکا ناوگان تجاری آمریکا را با چهار کشتی سیاه توپدار جنگی همراه با «فهرست خواستههای آمریکا» روانه ژاپن کرد. ژاپنیها نخست نامه رئیسجمهور را تحویل نگرفتند هشت کشتی جنگی در بندر یوکوهاما پهلو گرفت.
ژاپنیها که از کشتیهای پیشرفته جنگی آمریکایی دچار حیرت و ترس شده بودند و باوجود آن که تمایل به مصالحه نداشتند، نهایتا تن به مصالحه دادند.با این واقعه بود که ژاپنی ها به عمق عقب ماندگی کشور خود نسبت به جهان خارج پیبردند و زمینههای سیاسی و اجتماعی برآمدن امپراتور میجی و شروع عصر اصلاحات مدرن در ژاپن شکل گرفت.
ایران امروز نه تنها از جنبه اقتصادی یا در «عدم تعادلهای پایدار» یا در مواردی در «دام تعادل سطح پایین» قرار گرفته است بلکه در حوزههای سیاسی و اجتماعی نیز به علت کاهش شدید ظرفیتهای کشور ما گرفتار یک فروبستگی یا «درماندگی آموخته شده» هستیم. ما نیازمند یک شوک درونزا یا برونزا هستیم تا ما را از این تعادلهای سطح پایین و درماندگیهای آموخته بیرون ببرد.
مهم ترین پیامد کرونا این خواهد بود که نظام سیاسی ما را از «حالت تعلیق» بیرون خواهد آورد.به زبان ساده یعنی لاپوشانی و سکوت در مورد هر مساله یا معضل یا چالش، تا جامعه دوباره وارد چالشی دیگر شود و چالش پیشین را فراموش کند. نمونه های تعلیق فراوانند:از سکوت در مورد گم شدن فلان مقدار از دلارهای کشور یا سکوت در مورد اتهام فساد فلان مقام؛ از سکوت در مورد نرخ واقعی بیکاری در کشور و عدم ارایه اطلاعات دقیق تا عدم اعلام کشتگان اعتراضات آبان ۹۸؛ از رها کردن الگوی مصرف بیضابطه آب و انرژی در ایران (دو تا سه برابر میانگین جهانی)، تا مصرف سرانه دارو در ایران (سه برابر استاندارد جهانی)
کرونا چالشهایی که تاکنون در ایران در مرز بحران بودند و معلق شده بودند را فعال خواهد کرد.در حوزه اجتماعی از یک سو انعطاف پذیری حکومت پایین آمده است، یعنی گشت بانوان میگذاردو تلگرام را فیلتر میکند، و با قاچاق و مصرف مشروبات الکلی مبارزه میکند، و کنسرتها را محدود و لغو می کند، و کتابها را سانسور می کند، و فلان امام جمعه اش دوچرخه سواری بانوان را حرام اعلام می کند از سوی دیگر کنترل پذیری او هم پایین آمده است یعنی دیگر کنترل پوشش زنان و دوچرخه سواری دختران برایش نا ممکن شده است؛ کنترل تلگرام و شبکههای مجازی ناممکن شده است؛ کنترل اعتیاد و مصرف مشروبات ناممکن شده است؛ کتابهای غیرمجاز به صورت گسترده در اینترنت پخش می شود و نظایر این ها.
جمهوری اسلامی دستکم در دو دهه اخیر روشی را در پیش گرفته است که روزبه روز تاثیر متغیرهای بیرونی بر پایداریاش افزایش یافته و از تاثیر متغیرهای درونی کاسته شده است. مثلا امروز را که با ده سال پیش مقایسه میکنیم میبینیم چقدر تاثیر تصمیمات آمریکا، یا روسیه یا چین بر زندگی ما ایرانیان شدید شده است؛ یعنی پایداری زندگی امروز ما خیلی وابسته به تصمیمات آنها شده است.
همچنین در اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ خود حکومت مکررا اعلام کرد که این اعتراضات به تحریک رسانههای خارج از کشور رخ داده و از آنجا هدایت میشود. یا تصورش را بکنید، در قضیه ترور شهید سلیمانی به راحتی ممکن بود یک تصمیم عجولانه از سوی طرفین ما را وارد یک برخورد خطرناک با آمریکا بکند. در همین قضیه کرونا، قیمت نفت سقوط کرد و فعلا هم چشماندازی نیست که طی یکی دو سال آینده به وضعیت قبل برگردد و این در شرایطی است ما چنان گرفتار کمبود دلار هستیم که از صندوق بین المللی پول تقاضای وام کرده ایم و سرنوشت همین وام هم بستگی به رفتار آمریکا و سایر متحدانش در صندوق خواهد داشت.
بنابراین یکی دیگر از خدمات کرونا این است که نظام تدبیر را متوجه میکند که متغیرهای کنترلگر درونیاش به غایت ضعیف شده اند و بنابراین عوامل بیرونی به راحتی میتوانند پایداری آن را مخدوش کنند.نظام تدبیر باید بین ادامه مسیر کنونی یا حرکت به سوی تحولات افقگشایانه، تصمیم بگیرد.
https://t.me/Business_News