♦️در تحلیل هایی که از سوی همکاران اقتصادی اعم از اساتید و دیگران صورت میگیرد، بعضا گفته میشود باید از تحلیل و حرفهای تکراری پرهیز کرد. مثلا یکی از تحلیلها بحث گسترش نقدینگی و بازارهای موازی است.و نیز تسری نقدینگی به بازارهای با سوددهی بالاتر که در دو ساله اخیر اقتصاد ایران درگیر آن بوده است.
♦️یا بحث کنترل قیمت ها و قیمت گذاری بر کالاهای اساسی و مهم، که همکاران اقتصادی در دو سوی مخالف و موافقت با این نظر تحلیلهای مختلفی را ارایه میکنند. بعنوان مثال نرخ بنزین، نرخ ارز، نرخ سکه، قیمت مسکن، نرخ اجاره و امثال آن. کنترل و یا آزادسازی قیمت ها همواره مورد بحث اساتید اقتصاد بوده و هست که مبانی نظری خود را در محتوای کتب اقتصادی در بر گرفته است.
♦️یا بحث پرداخت یارانه به برخی کالاها و خدمات و گرفتن مالیات از برخی دیگر، که بعنوان دخالت در بازارهای مختلف مطرح میشود و اساتید اقتصاد (به تبع آن در متون اقتصادی) مباحثی در تایید و یا رد آن مطرح میشود.بعنوان مثال مالیات بر عایدی سرمایه هماکنون مطرح است.
♦️بحث مهمتر الگوی توسعه و اجرای آن هست که رشدمحور باشد یا عدالت محور باشد.نگاه به منابع داخلی بیشتر داشته باشد و یا اینکه از منابع و امکانات بیرونی بهره گیرد. شامل استفاده از منابع مالی خارجی باشد یا خیر؟ که در این مسیر نیز اساتید اقتصاد (به تبع متون اقتصادی) اختلاف نظر دارند. البته اگر الگوی توسعه مدون شود و ما مقید به آن گردیم بسیاری از سوالات و اختلاف نظرها حل خواهد شد.
♦️سوال اینست آیا این تحلیل ها که بنظر میرسد هر از گاهی تکرار میشود مجددا تکرار شود اولا. و ثانیا چکار باید کرد تا اتفاق نظر حاصل شود. اولا متاسفانه با یک بررسی سرانگشتی میتوان پی برد در حال حاضر بسیاری از مدیران بالا دست (با پست اقتصادی) و مدیران میانی اقتصاد خوانده نیستند و گاها اطلاعی از اصول اولیه و مباحث بیس علم اقتصاد ندارند ولی در تصمیمات اقتصادی دخیل هستند. ثانیا با اجرای نظام انتخاباتی هر از چند مدت پست های مدیریتی دچار تغییر و تحول شده و بعضا تجارب مدیریتی منتقل نمی شود. لذا ارایه این تحلیل ها برای آنان تکراری نیست‼️
♦️لذا به نظر میرسد تحلیلها باید تکرار شود و با فروض قبلی و یا فروض جدید پردازش و ارایه شود. شاید بخشی از وظایف اساتید اقتصاد این باشد. هم چنین به نظر میرسد باید محتواهایی اقتصادی نشات گرفته از علم اقتصاد (علمی و تحلیلی با مثال کاربردی) در رده مدیران تدوین گردد و الزام به یادگیری و فراگیری آنها باشد. این کاری است که در برخی کشورهای پیشرفته در سطح دکتری عملیاتی شده است. هم چنین مکانیزمی طراحی شود تا انتقال تجارب مثبت و منفی مدیران قبلی به مدیران جدید در آن طراحی و به اجرا درآید. در بعضی از کشورها دولت در سایه وجود دارد که این موضوع را طراحی کرده اند.
کانال تلگرامی دکتر منجذب