فرض کنیم دلار ۴۲۰۰ تومانی را به جای تجار سودجو! به فرشته ها (با پرستوها اشتباه نشود) بدهیم که ارزاق و اجناس ضروری را وارد کنند و دغدغه فساد و زیرآبی رفتن آنها و صادرات مجدد و ... را نداشته باشیم، آیا در این حالت ادامه پرداخت دلار ارزان سیاست خوبی است؟ پاسخ به دلایل زیر یک نه بزرگ است:
۱. تولیدکنندگان داخلی توان رقابت با اجناس وارداتی ارزان (دلار ۴۲۰۰ تومانی) را ندارند، فروش و سهم بازار داخل آنها کاهش می یابد و مجبورند به تدریج دکان را تخته کنند.
۲. دولت مبتلا به کسر بودجه دائمی از درآمدی سرشار محروم می شود و برای تامین هزینه ها تورم را به اقتصاد تحمیل می کند؛ تورم که در واقع سرقت اشکار ثروت همه شهروندان اعم از فقیر و غنی است.
۳. چوب حراج زدن به منابع ارزی (دارایی همه شهروندان) نقض حق مالکیت آنها به شمار می آید. ارز را یا صادر کننده به کشور می آورد یا از صادرات دارایی های ملی/عمومی به دست می آید، ارزان فروشی ارز در هر دو حالت چیزی جز نقض حقوق مالکیت افراد نیست.
۴. تخصیص منابع در اقتصاد مخدوش می شود، در این حالت تقاضا برای کالاهای با قیمت ارزان بیشتر می شود و مصرف و سرمایه گذاری برای تولید بقیه کالاها کاهش می یابد؛ رشد بی قواره در یک بخش باعث رشد نکردن بخش های دیگر می شود.
دیدم یکی از مقامات دولتی سابق در مصاحبه ای با یاد از تجربیات درخشان! دوران جنگ ۸ ساله، از ضرورت اعدام ارزبگیران فاسد و ضرورت به کارگیری داغ و درفش برای اداره اقتصاد در شرایط حساس کنونی گفته بود؛ واقعیت اینست که دلار ۴۲۰۰ تومانی را حتی اگر به جای نورچشمی های سودجو دست فرشته ها هم بدهیم که مطمئن باشیم خطا نمی کنند، نتیجه باز هم واویلاست. اقتصاد نیت خوب بر نمی دارد، قانون هایی دارد که تن ندادن به آن نتایج مشخصی به بار می آورد.
اما بسیاری از اهالی دولت در ایران متاسفانه نه تنها خیلی از اقتصاد سر در نمی آورند، بلکه از فهم ماهیت و منطق عمل دولت و محدودیت های آن هم عاجز اند و این مصیبت کمی نیست، والله اعلم.
منبع: کانال تلگرامی راهبرد