در ۹۲ سال گذشته، پیش نیومده که سه سال متوالی تورم زیر ۵٪ باشه، بجز یک استثناء. اون استثناء دهه ۴۰ شمسیه؛ وقتی به مدت ده سال، تورم زیر ۵٪ بود.
همچنین، دهه ۴۰ تنها دههایست که رشد اقتصادی هر سال بالای ۶٪ بود.
بسیاری از برندهای معروف صنعتی کشور، یا در این دهه متولد شدند، یا در این دهه چنان رشدی داشتند که در بازار کشور مطرح شدند.
منتها از سال ۵۰، تورم رفت بالای ۵٪، و پیوسته افزایش داشت تا در سال ۵۶ به ۲۵٪ رسید. از سوی دیگه، رشد اقتصادی سال ۵۶ منفی بود.
دهه چهل رو دهه سیاستگذاری عالیخانی، در هماهنگی با سمیعی و صفیاصفیا می دونند.
اواخر سال ۴۱، در دولت اسدالله عَلَم و درست بعد از انقلاب سفید، وزارت اقتصاد ایجاد شد و علینقی عالیخانی، دکترای اقتصاد از فرانسه، وزیر اقتصاد شد. همزمان محمدعلی صفیاصفیا هم رییس سازمان برنامه شد. دو سال بعد، محمدمهدی سمیعی رییس کل بانک مرکزی شد و هویدا هم که تا اون زمان وزیر دارایی بود، نخست وزیر شد.
عالیخانی به کار کارشناسی و سیاستگذاری علمی معتقد بود، و اهل بله قربان گویی نبود. سمیعی و صفیاصفیا هم کاملاً با عالیخانی هماهنگ بودند. با سیاستگذاری این تیم، اقتصاد کشور یک دهه تورم زیر ۵٪ و رشد اقتصادی بالای ۶٪ رو تجربه کرد.
اما با تحقق رشد اقتصادی دهه چهل، جاه طلبی محمدرضا پهلوی هم گل کرد. چندین سال بود که شاه در سیاستگذاری دخالت میکرد، اما از نیمه دهه ۴۰، بتدریج شاه خودرایتر شد. بعد از مدتی، کار بجایی رسید که شاه به اقتصاددانهای کشور میگفت «شما نمیفهمید».
داستان رابطه شاه و تیم اقتصادی دهه ۴۰ رو از زبان خود عالیخانی بشنوید
از اونجا که تیم عالیخانی زیر بار اوامر غیرعلمی شاه نمیرفتند، در سال ۴۷ صفیاصفیا برکنار شد و در سال ۴۸ عالیخانی و سمیعی کنار گذاشته شدند تا از اون به بعد، کابینه هویدا مجری منویات محمدرضا پهلوی بشه. در نمودار «۹۲ سال تورم ایران»، روند رشد تورم بعد از عزل عالیخانی کاملا مشهوده. افسانههایی که در مورد تثبیت قیمت کبریت و خودکار در طول ۱۳ سال نخست وزیری هویدا گفته میشه واقعیت ندارند. تورم دهه پنجاه خیلی بیشتر از این حرفها بود.
اقتصادی که در دهه ۴۰ با سرعت ولی بدون تورم رشد میکرد، با غیرعلمی شدن سیاستگذاری اقتصادی، به انواع آفات اقتصادی از جمله تورم و بیماری هلندی مبتلا شد، و در سال ۵۶ رشد منفی رو تجربه کرد. از سال ۵۰ تا حالا، اقتصاد کشور نه رشد اقتصادی مثل دهه ۴۰ به خود دیده، نه تورم زیر ۵٪ تجربه کرده.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
وضعیت اقتصادی کشور همیشه به بدی الان نبوده. یک زمانی کشورهای دیگه، از کره گرفته تا ترکیه، حسرت رشد اقتصادی و سیر توسعه صنعتی ایران رو میخوردند. اما جایی در تاریخ، نقطه عطفی رو گذروندیم که بعد از اون، اقتصاد از ریل رشد خارج شد.
اون نقطه عطف سال ۵۷ نبود، بلکه سال ۴۷ بود. اون نقطه عطف تغییر قانون اساسی نبود، بلکه تغییر نگرش حاکمیت به علم بود. مسئله کنار گذاشتن عالیخانی نیست. مسئله کنار گذاشتن نگاه علمی و کارشناسی به سیاستگذاری اقتصادیه. از سال ۴۸، سیاست بر علم غالب شده و الان پنجاه ساله که سیاستمداران علاقهای به تحلیل علمی و کارشناسی ندارند، بلکه بدنبال اطرافیان بله قربان گو هستند.
در تمام دولتهای گذشته جو حاکم بر جلسات کابینه چنان بوده که وزرا عموماً جرات نمیکردند ارزیابی کارشناسی وزارت خود رو منعکس کنند، بلکه بر مبنای منویات رییس دولت رای میدادند.
صفایی فراهانی، در ده دقیقه اول این مصاحبه، چند مورد تجربه خود در این زمینه رو نقل میکنه
۵۰ ساله که سیاستمدارها، از محمدرضا پهلوی تا حسن روحانی، به اقتصاددانها میگن شما نمیفهمید، و نسبت به علم اقتصاد بیاعتنا هستند.
نقطه عطف اقتصاد ما سال ۴۸ بود، اونجا که سیاستمدار علم اقتصاد رو به مسلخ برد.
منبع: کانال تلگرامی دکتر ناظران