دولت به جای پرداختن به منشاء مشکلات، به پرداختهای ناچیز نقدی روی آورده است
دکتر محمد خوش چهره در گفت و گو با خبرنگار جماران، در این باره گفت: دولت به جای استفاده از روشهای اصولی و حمایت از طیف گستردهای از مردم که دچار اشکالات جدی معیشتی شدند و جلوگیری از کاهش معنیدار ارزش پول ملی از طریق کنترل عالمانه نرخ ارز و اجتناب از سیاستهای پولی و مالی و ارزی تورم زا که منجر به افزایش هزینههای زندگی شده، با روشهای غالباً آزمون و خطایی در تصمیم گیریها و سیاستگذاریها، به اقدامات حاشیهای و مٌسکن وار روی آورده است.
وی افزود: به عبارت دیگر، دولت به جای پرداختن به سرمنشاهای اختلالات اقتصادی، به جویبارهایی مانند سبدهای حمایتی یا پرداختهای ناچیز نقدی مبادرت میورزد که نه تنها باعث ایجاد تورمهای مزمن و بنیادی در اقتصاد ایرانمیشود، بلکه تا مدت ها گریبانگیر مردم ضعیف و اقشار حقوق بگیر و آسیب پذیر نیز خواهد شد. متاسفانه دولت اول اجازه میدهد تا تورم ایجاد شود و بعد تلاش میکند با پرداختهای جبرانی، توزیع سبد خوراکی یا بستههای حمایتی آن هم به صورت موردی با آن مقابله کند.
روندی که دولت برای مقابله با مشکلات مردم در پیش گرفته، انفعالی است
خوشچهره بیان کرد: روندی که دولت برای مقابله با مشکلات مردم در پیش گرفته، به جای تثبیت قیمتها به ویژه قیمت کالاهای اساسی و استراتژیک که در سبد غذایی مردم نقش دارند، حالتی انفعالی در پیش گرفته و اجازه میدهد این کالاها به راحتی دچار نوسانات ناشی از ضعف نظارت مجلس و ضعف تصمیمات و سیاستهای بعضاً ناپخته و متناقض اقتصادی دولت شوند.
وی ادامه داد: برای مثال در حالت انفعالی دولت، میتوان به بحث دام و بحث خروج گسترده آن و سوداگری لجام گسیخته ناشی از ضعف نظارت و مدیریت اشاره کرد که با اینکه با وقفهای معنی دار و بعد از مشخص شدن عوارض و پیامدهای ناشی از بی دقتی و عدم تشخیص و نظارت، به طور انفعالی به واردات ضربتی گوشت و حتی آنگونه که گفته شده به واردات دام از طریق حمل هوایی روی آورد، اما بازهم نتوانست آثار افزایش قیمت لجامگسیخته گوشت را جبران کند.
بازگرداندن مابه التفاوت ناشی از تخصیص ارز به کالاهای اساسی جنبهای لحظهای دارد
این اقتصاددان با بیان اینکه دولت نباید میگذاشت مشکلات در بحث دام به جایی برسد که تنها با واردات، توزیع کوپن و سهمیه بندی بتوان مشکل را حل و سبد غذایی خانوارها را ترمیم کرد، گفت: بیتردید این نوع نگرش و روش اساساً اشتباه است و به نظر میرسد که تجربه های مکرر دولت قبل و این دولت نیز نتوانسته آموزه ای برای دولتمردان باشد تا دیگر وارد این گونه تجربیات نشوند، بنابراین بازگرداندن مابه التفاوت ناشی از تخصیص ارز رسمی به کالاهای اساسی، حرکتی انفعالی بوده و جبران مافات نیست و مصداق بارز این ضربالمثل است که «مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان»
وی در پایان با بیان اینکه از اساس با این نوع نگرش که ناشی از تصمیمات ناپخته و عدم انسجام بین سیاستها بوده مخالف است، گفت: بازگرداندن مابه التفاوت ناشی از تخصیص ارز رسمی به کالاهای اساسی به مثابه مٌسکنی است که بیشتر جنبهای روانی و آن هم «لحظه ای» دارد. یعنی با اینکه در کوتاهمدت منجر به آرامش روانی جامعه میشود، اما در میان مدت و بلندمدت تأثیری نخواهد داشت.