دولت در زبان انگلیسی معادل واژه state است؛ به معنای مجموعهی تمام قوایی که با بودجه دولتی اداره میشوند. حکومت در انگلیسی معادل واژه Government است؛ در معنای قوه مجریه. در ایران، برداشت از دولت و حکومت، درست برعکس زبان انگلیسی است.
در اینجا، دولت را در همان معنای دنیای انگلیسی زبان در نظر میگیریم. در این معنا، دولت، از سویی بسیار بزرگ و از سوی دیگر بسیار کوچک است. بسیار بزرگ است چون تشکیلات وسیعی دارد؛ با دستگاهای مختلف عریض و طویلی که از بودجه سهم میبرند. در عین حال، بسیار کوچک است چون سهم هزینههای رفاهی اجتماعی و زیرساختی از کل بودجه و تولید ناخالص ملی ناچیز است.
دولت بزرگ است ولی نه در معنای دولت اجتماعی جاری در کشورهای اسکاندیناوی یا حتی ژاین و فرانسه و آلمان. خدمات رفاهی اجتماعی که دولتها در این کشورها ارایه میکنند با آنچه در ایران عرضه میشود، اساسا قابل مقایسه نیست. در این کشورها، نسبت مالیاتها به تولید ناخالص مالی بین ۳۵ تا ۵۰ درصد و متناسب با آن سهم هزینههای رفاهی اجتماعی از بودجه و تولید ناخالص ملی بسیار بالاست. در ایران، برعکس، سهم درآمدهای مالیاتی حدود ۹ درصد و متناسب با آن سهم هزینههای رفاهی و اجتماعی نیز بسیار پایین است.
دلیل بزرگ بودن دولت در این کشورها نقش دولت در پیشبرد پروژه دموکراتیزاسیون است. پروژهای که هدفش تامین نان و کار و مسکن برای همگان است.؛ تامین زندگی با کیفیت مناسب و آبرومند برای آحاد افراد جامعه است.
دولت در ایران باید کوچک شود. ولی نه با راهکار متعارف نئولیبرالی که هدفش کاهش مداخله دولت در امور رفاهی و اجتماعی مردمگرایانه است. چنین راهکاری، در صورت عملیاتی شدن بیشتر، به معنای زدن از هزینههای رفاهی و اجتماعی ناچیز باقیمانده در حوزههای اموزش و بهداشت و درمان و زیرساختسازی جاری رو به صفر است. درست برعکس باید عمل کرد. هزینههای رفاهی و اجتماعی و زیرساختی باید افزایش پیدا کند و به سطح کشورهای مذکور برسد.
چگونه؟ با کوچک سازی دولت از طریق خارج کردن دستگاهها و نهادهای بودجهخوار مختلفی که معمولا باید خوددرآمدزا باشند؛ در اینصورت، سهم هزینههای عمرانی و رفاهی اجتماعی افزایش و سهم هزینههای جاری کاهش پیدا میکند. در حال حاضر، روی کاغذ، سهم هزینههای جاری ۸۵ درصد، و در عمل، گاهی ۱۰۰ درصد است. یعنی چیزی برای تامین اعتبار پروژههای سرمایهگذاری و رفاه اجتماعی و اقتصادی باقی نمیماند.
نیل به هدف افزایش سهم هزینههای رفاهی و اقتصادی اجتماعی، با توجه به قدرت چانهزنی گروههای ذی نفع، بدون رفع تو در تویی نهادی و چالش جدی مراکز قدرت تو در تو امکانناپذیر است. بنابراین، در ابتدا، مشکل تو در تویی نهادی باید رفع شود.
قرائت نئولیبرالی، برنامه رفاه اجتماعی و اقتصادی مردمگرا را بر نمیتابد. بر حداقلسازی دولت از طریق زدن این هزینهها تاکید دارد و آن را به نام دفاع از جامعهی مدنی و آزادی و دموکراسی، جا میاندازد. در حالی که، آنچه انجام میدهد، چشم بستن بر مسالهی اصلی، و کمک به استمرار وضع تو در تویی نهادی با گفتمانسازی نادرست است. وضعی که مانع از دموکراتیزه کردن جامعه میشود.
دولت باید کوچک شود؛ با راهکار سوسیال دموکراسی رادیکال. یعنی، با رفع تو در تویی نهادی و تبدیل دولت به دولت رفاه فعال در کشورهای اسکاندیناوی.
علی دینی ترکمانی
۶ اسفند ۱۳۹۷
https://t.me/alidinee