سه شنبه, 10 مهر 1397 06:27

عليرضا سلطاني: از مذاكره تا نشست شوراي امنيت

نوشته شده توسط

عليرضا سلطاني

برگزاري نشست ويژه شوراي امنيت سازمان ملل همزمان با نشست ساليانه مجمع عمومي به پيشنهاد رييس‌جمهور امريكا و با هدف تقابل با ايران، اين سوال را مطرح كرد كه ترامپ تا چه حدي توانسته به اهداف خود دست يابد؟ البته در داخل ايران تلاش شد گفته‌شود كه ترامپ در پروژه خود در شوراي امنيت با توجه به مخالفت تقريبا همه اعضاي دايم و غيردايم شوراي امنيت (كه بعضا با مخالفت‌هاي علني و رسمي از سياست‌هاي امريكا و شخص ترامپ همراه بود)، شكست خورد. اما شوربختانه بايد اذعان كرد كه نشست شوراي امنيت با ميدان‌داري شخص ترامپ آن هم در شرايطي كه نيويورك به كانون توجهات بين‌المللي تبديل شده بود، بخش هدفمندي از پازل ترامپ براي تشديد فشارها به ايران بود و رييس‌جمهور امريكا به خوبي از اين ظرفيت به سود سياست‌هاي ضدايراني خود بهره برد.

برخلاف تصوري كه نسبت به شخصيت ترامپ و ويژگي‌هاي شخصي، سياسي و مديريتي وي وجود دارد، بايد اعتراف كرد كه وي به صورت هدفمند و آگاهانه سياست‌هاي خود را به‌ويژه در قبال ايران دنبال مي‌كند و اين شرايط از زماني كه تغييراتي در كابينه وي صورت گرفت و افرادي مانند پمپئو و بولتن به كاخ سفيد راه يافتند، تقويت شد. ترامپ و تيم ضدايراني وي از قبل كاملا بر اين مساله اشراف داشتند كه در نشست شوراي امنيت، هيچ يك از كشورهاي عضو از سياست‌هاي يكجانبه امريكا در قبال ايران حمايت نخواهند كرد و چه بسا ايالات متحده كه رياست نشست را برعهده دارد، تنها خواهد بود اما با وجود اين بر برگزاري اين نشست تاكيد داشتند. سوال اين است كه چرا اين اصرار وجود داشت باتوجه به اينكه اين نشست مي‌توانست مهر تاييد و تاكيدي بر تنهايي امريكا در عرصه سياسي بين‌المللي عليه ايران باشد؟ پاسخ اين است كه هدف ترامپ از برگزاري اين نشست، تاثيرگذاري نه بر فضاي بين‌المللي بلكه بر فضاي داخلي ايران بود كه از ماه‌ها پيش در التهاب قرار داشت. هيات حاكمه امريكا به خوبي واقف است كه نمي‌تواند از ظرفيت‌هاي سياسي بين‌المللي براي تشديد فشارها عليه ايران استفاده كند با اين حال مصمم است تا از ظرفيت‌هاي در اختيار بين‌المللي نهايت استفاده را براي تحت‌تاثير گذاشتن فضاي رواني داخل ايران داشته باشد.

نفس برگزاري جلسه شوراي امنيت با موضوع تقابل با ايران براي فضاي پرالتهاب ايران، مي‌توانست اثرگذار باشد كه بود به‌گونه‌اي قيمت ارز در حالي كه انتظار مي‌رفت با حضور تيم ديپلماسي ايران در سازمان ملل در بالاترين سطح سياسي، روند كاهشي را تجربه كند، نرخ‌هاي جديد و بي‌سابقه‌اي را تجربه كرد. هدف ترامپ نيز از بازي شوراي امنيت و سخنراني در مجمع عمومي، كاهش قدرت مانور سياسي ايران در سازمان ملل و در حاشيه قراردادن تحركات ديپلماتيك ايران و مهم‌تر از آن تشديد التهابات اقتصادي در ايران از طريق وارد كردن شوك‌هاي مقطعي بود. موفقيت ترامپ اما در ماجراي ايران فقط محدود به نشست شوراي امنيت نبود بلكه وي در نشست سالانه مجمع عمومي ميوه درختي را كه از مدت‌ها پيش كاشته بود، چيد و آن عدم مذاكره با ايران بود. برخلاف سياست‌هاي اعلامي ترامپ در علاقه‌مندي به مذاكره مستقيم با ايران و پافشاري بر امر مذاكره، بايد اين واقعيت را بيان كرد كه ترامپ اصولا اعتقادي به مذاكره با ايران ندارد. سياست تاكيد بر مذاكره، بخش مهمي از پازل سياسي امريكا عليه ايران است. ترامپ با اطمينان كامل از اينكه تهران پس از خروج امريكا از برجام و اعمال مجدد تحريم‌ها، قطعا به ميز مذاكره برنمي‌گردد، بر مذاكره با ايران با هدف اعمال فشار سياسي بيشتر بر تهران و بالا بردن انتظارات داخلي از حكومت براي انجام مذاكره، تاكيد دارد. مانور شخص ترامپ و نه دولت امريكا بر امر مذاكره، صرفا به قصد بالاتر هزينه‌هاي تصميم‌گيري هيات حاكمه ايران و تزريق شوك‌هاي مقطعي به بازارهاي اقتصادي ايران است. مذاكره تنها ملعبه‌اي دست ترامپ براي مديريت شرايط داخلي ايران به نفع خود است. سياستي كه تاكنون آن را پيش برده است. ترامپ اگر به مذاكره با ايران علاقه‌مند بود چرا قبل از خروج از برجام، بر آن اصرار نداشت؟ براي ترامپ اگر زماني هم ايران به مذاكره با امريكا روي آورد، مذاكره ابزاري براي اعمال فشار بيشتر بر اين كشور است. ترامپ برخلاف تصور غالب به صورت هدفمند در حال استفاده از همه ظرفيت‌هاي در اختيار براي تشديد فشارهاي سياسي و اقتصادي عليه ايران است. آنچه ترامپ و تيم ضدايراني وي در كاخ سفيد دنبال مي‌كنند، بهره‌گيري حداكثر از فضاي رواني عليه نظام سياسي ايران و با تكيه بر شرايط داخلي است. ترامپ بازي تقابلي با ايران را از سطح بين‌الملل به دو سطح منطقه‌اي و مهم‌تر از آن داخل ايران تغيير داده است. اين درحالي است كه در گذشته ميدان بازي هيات حاكمه امريكا عليه ايران در سطح بين‌المللي و در مناسبات و تعاملات با اروپا، امريكاي لاتين، شرق آسيا و بعضا روسيه، گسترده بود. در حال حاضر ميدان بازي امريكا عليه ايران در درجه اول، ميدان داخلي ايران و در سطح دوم منطقه خاورميانه با بازي كشورهاي جنوبي خليج‌فارس، اسراييل و گروه‌هاي شبه‌نظامي و تروريستي فعال در اطراف ايران است. شرايط داخلي به‌خصوص شرايط اقتصادي ايران، شاخصي خوب براي سنجش شكست يا پيشبرد سياست‌هاي امريكا عليه ايران است.

منبع: اعتماد

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: