در تحلیل پیشین با عنوان «یارانه سیاه ۱۶۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ تومانی و فرمول توقف آن» (متن کامل) سه نکته را مطرح کردم:
اول: بهعنوان فردی که در انتخاباتهای ۹۲ و ۹۶ جمع بسیاری را به رای به آقای روحانی تشویق کردهام، خود را عمیقا نسبت به توزیع نجومی #یارانه_سیاه در قالب اعطای دلار دولتی به نورچشمیها، مسئول میدانم. از مدیران اقتصادی ارشد دولت میپرسم که بجز «ایران» و «ونزوئلا» و «کره شمالی»، آیا میتوانید فقط یک کشور دیگر را بیابید که در آن ۲ نرخ همزمان برای دلار وجود داشته باشد؟
دوم: بسیار تاسفبار است که #یارانه_سیاه حدودا ۱۶۰ هزار میلیارد تومانی، از مرداد ۹۲ تا مرداد ۹۷ بین نورچشمیها توزیع شده تا بانک مرکزی به پافشاری خود بر اختلاف چشمگیر بین قیمت واقعی دلار با قیمت دلار دولتی ادامه دهد. تاسف مضاعف آنکه اکثریت مقامات دولت مدام روضه کسری بودجه میخوانند و برای صرفهجویی رقمی ۳۰۰ میلیارد تومانی (حدود یکپانصدم رقم توزیعشده بین نورچشمیها در قالب دلار دو نرخی)، از سال گذشته توزیع شیر در مدارس مناطق محروم را به حداقل ممکن رساندهاند.
سوم: فرمول تبدیل یارانه سیاه ۱۶۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ تومانی بازار ارز و تبدیل آن به یارانه سپید، آن است که عرضه دلار دولتی (در همه اشکال آن) متوقف شده و مازاد درآمد ایجادشده برای دولت، بهطور کامل صرف افزایش یارانه نقدی و نیز ارائه تغذیه رایگان در ۳۰ % مدارس محرومتر کشور شود.
پس از انتشار تحلیل فوق، نقدهایی دریافت کردم که منتخبی را به همراه پاسخهای خودم، ذکر میکنم:
نقد اول (از طرف یکی از دستاندرکاران اقتصادی دولت اصلاحات): سیاست ۲ نرخی دلار یک سیاست فسادآور است و ما در دولت اصلاحات تلاش زیادی کردیم که بازار ارز را تکنرخی و شفاف کنیم. سیاست ارزی دولت آقای روحانی از فروردین ۹۷ تا به امروز هم قطعا قابل دفاع نیست. اما در ۴ و نیم سال اول آقای روحانی و تا قبل از اعلام سياست جديد ارزي، اختلاف قیمت دلار دولتي با قیمت تعادلی دلار در حدود ۲۰ % بود و آن دلار دولتی هم صرف وارادت كالاهای اساسی از قبيل برنج و دارو ميشد. در نتیجه يارانه نهفته در آن به همه مردم میرسيد.
پاسخ هاشم خانی: براساس جمله آخر توضیح جنابعالی، برای «رسیدن منافع به همه مردم» کافیست از دریافتکنندگان دلار دولتی قول بگیریم کالاهایی که به آنها ابلاغ میکنیم را وارد کنند و بعد هم از آنها قول بگیریم آن کالاها را به قیمتی که ما مشخص میکنیم بفروشند! بعد هم دریافتکنندگان دلار دولتی میگویند «چشم» و ما هم خیالمان کاملا راحت میشود!
حالا این سوال مطرح میشود که چرا در دنیا فقط ایران و کره شمالی و ونزوئلا به فکرشان رسیده که دلار را همزمان به ۲ نرخ بفروشند؟ چرا بقیه کشورها به مخیلهشان هم خطور نکرده که چنین سیستم پرفساد و ظالمانهای را به نام «رسیدن منافع به همه مردم» راه بیاندازند؟!
نقد دوم (از طرف یکی از اقتصاددانان جوان): بزرگترین کمک به سیاستگذاران اقتصادی کشور، توضیح بازار مواد مخدر برای آنها است! نتیجه ۴۰ سال مبارزه با مواد مخدر، آن بوده که یکی از بهترین سیستمهای تحویل کالا در هر زمان و مکانی و با کمتریننوسان قیمت در این بازار شکل گرفته است. اگر اینموضوع را بفهمیم، دیگر زمان را برای مباحثی مثل دلار ۴۲۰۰ تومانی، حضور محدود یا آزاد افراد در بازار ثانویه، کوپن الکترونیک و کارت سوخت و امثالهم تلف نمیکنیم.
پاسخ هاشم خانی: متاسفانه باید بپذیریم که وقتی حجم کل انواع #یارانه_سیاه در کشور از حجم کل بودجه رسمی دولت (بدون شرکتهای دولتی) بیشتر است، لابیهای ذینفع در این یارانههای سیاه، صدها برابر اقتصاددانان بر رسانهها و بر ذهن سیاستگذاران تسلط دارند . . .
نقد سوم: بخش اول تحلیل شما یعنی فوریت حذف #یارانه سیاه بازار ارز، کاملا بدیهی هست. اما درباره پیشنهادهای بخش دوم (اختصاص درآمد ایجادشده برای دولت به افزایش یارانه نقدی و تغذیه رایگان در مدارس محروم)، فکر میکنم اطمینان از درست بودن چنین سیاستهایی، به مطالعات جزئیتری نیاز دارد.
پاسخ هاشم خانی: هر ۲ سیاست پیشنهاد شده (افزایش یارانه نقدی و ارائه تغذیه رایگان در مدارس محروم)، از وضعیت فعلی خیلی خیلی مطلوبتر هستند.
اما نکته مهمتر این است که اگر دولت دلارهای نفتی را به قیمت بازار بفروشد و هیچ مسیر شفافی برای هزینه مازاد درآمد دولت تعیین نشود، یعنی یک درآمد بادآورده بزرگ برای دولت که طبق رویه دولتهای ۳۰ سال اخیر، قاعدتا بخش بزرگی از آن مجددا صرف سایر انواع یارانه سیاه میشود؛ از وامهای بدون بهره به نورچشمیها گرفته تا بزرگتر کردن هیولای بوروکراسی دولتی (بیشاستخدامی در سازمانها و شرکتهای دولتی)
کانال اقتصاد اجتماعی
https://t.me/social_Economics