سیداحمد حبیب نژاد
حقوقدان
چندین سال است برای دانشجویان مخصوصا دانشجویان دوره دکتری از نظریه انتخاب عمومی(Public Choice) میگویم و البته علاقه قلبی هم به آن دارم. این نظریه معتقد است رفتار مدیران سیاسی مانند رفتار فردی بازاری است. منافع خصوصی تنها و تنها انگیزه رفتارهای کارگزاران دولتی است و تصدی مناصب سیاسی نمیتواند طبع و ذات بیشینه خواه او را به یک انسان خیرخواه عمومی تبدیل نماید. مهم برای مدیران سیاسی و تصمیمگیران حکومتی منافعی است که از تصمیمسازیها و تصمیمگیریها نصیب میبرند و انتظار خیرخواهی عمومی شوخیای بیش نیست. آنان زندگی خود را فدای دیگران(شهروندان) نمیکنند و تا موضوعی نفعی برایشان نداشته باشد در مسیر آن گام بر نمیدارند. تئوری خیرخواه بودن دولت با این نظریه ضربه سنگینی متحمل شد و از پسِ آن، این فرض که دولت در مواقع شکستِ بازار ناجی شهروندان است، به شدت آسیب دید. سیاست به مثابه مبادله باعث گردید تا این اندیشه قوت گیرد که سیاست فقط ابزاری برای کسب منافع است و دیگر هیچ. بوکانان در مصاحبهای گفته است به نظرم مهمترين دستاورد انتخاب عمومي تغيير نگاه مردم به سياستمداران بوده است. گاهي به من ميگويند آيا در طي 40 سال گذشته انتخاب عمومي باعث كاهش اعتماد به نفس سياستمداران شده است؟ جواب من اين است: بله و نه. از زماني كه دولتها در دهه شصت و هفتاد شروع به تجاوز از حدود خود كردند و پروژههايي را شروع كردند كه نهايتا شكست خورد، اين امر نه تنها در كشورهاي سوسياليستي بلكه در كشورهاي دمكراتيك غربي نيز رخ داد، انتخاب عمومي به راه افتاد و روشي نظاممند براي تحليل اين شكستها ارائه نمود. لذا انتخاب عمومي عامل بياعتمادي به دولتها نبود بلكه به ما كمك كرد تا بهتر بتوانيم نواقص فرآيندهاي سياسي را درك كنيم. انتخاب عمومي كمك كرد كه نگاه خود را به فعاليتهاي جمعي تغيير دهيم. این نظریه برنده جوایز نوبل شده است و آثار زیادی را در تحلیل رفتارهای سیاسی از خود به جای گذاشته است و هرچند منتقدینی جدی هم دارد ولی هنوز در فضای اقتصاد سیاسی و نیز حقوق عمومی حرفها برای گفتن دارد و جذاب. اما نکته مهم و جذاب برای من آن است که این نظریه در فضای سیاسی کشور ما رنگ و بوی خاص خود را دارد. در کشور ما کافی است فقط یکبار دیگر فیلم و صوت استیضاح وزرا را، به ویژه استیضاح اخیر وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در مجلس شورای اسلامی مرور کنیم تا به راحتی از میان اخبارها و شاید تهمتها، ادعاها و اتهامهایی که به راحتی بین دولتمردان و نمایندگان مجلس رد و بدل شد، نظریه انتخاب عمومی را به طور عینی و عملی در فضای سیاسی کشور جاری و ساری بدانیم و از بوکانان(James Buchanan) سپاسگزار باشیم که با طراحی این نظریه چقدر علمی و تئوریک، فضای سیاسی ایجاد شده را برایمان تشریح نمود. این نظریه به ما میآموزد که در عرصه عمومی نباید اعتماد کرد بلکه باید احتیاط نمود و نباید انتظار زیادی از دولتمردان و نمایندگان و... داشت. نباید با چشم خیرخواهی عمومی به رفتارهای کارگزاران نگریست و نباید نظارت شهروندان را بر این رفتارها محدود نمود. نباید ملت تمام هست و نیست خود را به کارگزاران دولتی واگذار نماید و تنها نظارهگر رفتارهای آنان باشد و نباید به قول بوکانان مراقبت از لانه مرغان را به روباه بسپاریم.
منبع: آرمان امروز