در دنیای اقتصاد نوشت: بدون تردید اگر تضمینهای کافی از اروپا گرفته نشود، برجام ادامه نمییابد. هیچ عقل سلیمی و هیچ وجدان آگاهی نمیتواند بپذیرد، کشورمان در توافقی بماند که طرفهای معامله آن، تعهداتشان را به عمد فراموش کرده باشند. اگر چنین مسالهای باب شود، ایران ابزار خود را که با آن توانست به برجام برسد از دست میدهد. بنابراین در صورت در دسترس نبودن منافع برجام ضرورتی به ادامه آن نیست.
اما تا همین جا نیز از زمان اعلام خروج ترامپ، نتیجهای حاصل شده که ثمره دیپلماسی معقول نظام بوده است. هرچند برخی بانکها و شرکتهای بزرگ اروپایی اعلام کردهاند از بازار ایران خارج میشوند، ولی اتحادیه اروپا اعلام کرده در نظر دارد تا قوانین مسدودساز تحریمهای آمریکا را احیا کند. ادبیات بهکار گرفته شده از سوی اروپاییان و مقاومت آنان در برابر آمریکا، موضوعی است که کمتر میتوان از آن سراغ آورد. مثلا به واژگانی که وزیر دارایی فرانسه، برونو لومر، دیروز بهکار گرفته است توجه کنید: اجازه نمیدهیم آمریکا تبدیل به پلیس اقتصادی جهان شود. چنین ادبیاتی که این روزها بارها از اروپا به گوش میرسد، نشان از مواجهه بیسابقه اروپا با ایالاتمتحده آن هم در مورد یکی از مسائل مهم جهان دارد.
هرچند تاکنون اراده شفاف اروپا برای تداوم برجام اظهار شده است، اما خود اروپاییان میدانند از آنجا که تاکنون همواره اروپا پیرو ایالاتمتحده بوده، ابزار تعریفشده کافی برای مقاومت فوری در برابر تحریمهای آمریکا را ندارد. از همین رو است که این اتحادیه تلاش دارد با ارزیابی تحریمها و کانالهای ارتباطی با اقتصاد ما، به تعریف قوانینی بپردازد که بتواند حداقل سطح مراوده فعلی را که ناشی از برجام بوده حفظ کند. اتحادیه آنچه خواست طرف ایرانی بوده را کم و بیش میداند و بیانیه روز جمعه اهداف این اتحادیه را برای تعریف قوانین جدید مشخص کرده است. اروپا میگوید بهدنبال خرید نفت از ماست و خواهان تضمین تسویه این خرید است، ضمن آنکه خواهان قوانینی است که از سرمایهگذاری شرکتهای اروپایی در ایران محافظت کند. اهداف اعلامی بیانیه با آنچه ما بهدنبال آن هستیم همخوانی دارد؛ اما مهم آن است که در صحنه عمل چه تضمینی برای اجرای این اهداف وجود دارد.
طرف مقابل میداند که اگر واقعا از منظر راهبردی باقی ماندن ایران در برجام مهم است، باید تمامی تلاش خود را برای دادن این تضمینها بکند و دیپلماسی ایران نیز نشان داده که هیچ گاه عجولانه تصمیمگیری نخواهد کرد و تنها با وجود تضمینهای عملی و در صورتی که مراودات فعلی اقتصادی حفظ شود و ارتقا یابد، حاضر به پذیرش برجام است. اما تا آن هنگام باید از شکاف بهوجود آمده در استراتژیهای اروپا و آمریکا و حتی منزوی شدن سیاست آمریکا در قبال ایران، بهعنوان یکی از نتایج صبورانه عمل کردن دستگاه دیپلماسی یاد کرد. امری که میتواند گام نخست تعمیق بیشتر شکاف در اردوگاه غرب باشد، اگر برجام به شکل فعلی و با انجام تعهدات اروپا، ادامه یابد. اگر چنین شود، ای بسا ضربالمثل شیرین عدو شود سبب خیر، بار دیگر برای ایرانیان معنی مییابد.