عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران گفت: در حال حاضر براساس اطلاعات دریافتی از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ایران سه میلیون نفر توانایی ندارند به اندازه استانداردهای موجود غذا مصرف کنند که کالری مورد نیاز بدنشان تأمین شود. در ایران 12 تا 13 میلیون نفر هنوز در لب مرز خط فقر یا زیر خط فقر قراردارند. این درحالی است که از سال1340 تا امروز دولتها خود را موظف کردهاند سیاستهای اقتصادی برپایه فقرزدایی اتخاذ و اجرا کنند.
به گزارش سایت کارگزاران، سعید لیلاز عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و روزنامهنگار، سهشنبه، هفتم آذرماه 1396 در محل پژوهشگاه علوم انسانی با موضوع "آیا سیاستهای اقتصادی دولت منجر به کاهش فقر میشود" سخنرانی کرد.
در این نشست که قرار بود به صورت مناظره با دکتر حسین راغفر برگزار شود و به دنبال غیبت وی به سخنرانی و پرسش و پاسخ مبدل شد، لیلاز به دنبال اثبات این نکته بود که دخالت دولتهای ایرانی در اقتصاد و کسب و کار ایرانیان از 60 سال پیش تا امروز نه تنها به عدالت اقتصادی و اجتماعی منجر نشده است بلکه راه افزایش شکاف طبقاتی در ایران را هموار کرده است.
او که استاد تاریخ در دانشگاه شهید بهشتی هم است با استناد به آمار و ارقام دردسترس و اطلاعات موجود برجای مانده از منابع رسمی تولید آمار تاکید کرد: بیشترین حجم دخالت دولت در اقتصاد ایران دردو دوره 1350 تا 1357 و سپس در سالهای 1384 تا بهار 1392 رخ داد، زیرا در این دو دوره از تاریخ معاصر بیشترین درآمد نفتی به خزانه دولتها ریخته شد و دست این نهاد برای دخالت در اقتصاد بازتر شد.
این روزنامهنگار باسابقه کشورمان افزود: درحالی که در هر دو دوره یادشده دولتهای وقت ادعای سیاستهای اقتصادی عدالتطلبانه داشتند، بیشترین شکاف درآمدی پدیدار شد.
به گفته لیلاز در این دو مقطع سیاستهایی اتخاذ شد که راه رانتخواری و فساد برای یک گروه کوچک از خانوادهها فراهم شد و آنها توانستند به زیان گروههای تهیدست جامعه بیشترین سهم را از درآمد نفت به خود اختصاص دهند و این داستان راه را برای شکاف بیشتر طبقاتی هموارکرد.
او با استناد به آمار و اطلاعات تاکید کرد: در دو دوره هم در سالهای پس از انقلاب اسلامی شاهد افزایش سطح رفاه تهیدستان بودهایم؛ یک دوره به سالهای اداره جنگ از 1360 تا1368 برمیگردد و همچنین در دوره اصلاحات نیز وضعیت رفاهی اقشار فقیر بهبود پیدا کرد.
لیلاز با تشریح فرآیندی که راه را برای حضور حداکثری نهادهای حکومتی به لحاظ نظری و اجرایی در مسیر افزایش دخالت دولت در کسب و کار مردم و اقتصاد کلان از اوایل دهه 1340 به این طرف باز کرده است، گفت: با وجود این سطح گسترده از دخالتهای دولتی که با توجه به هزینهکرد دست کم 3هزار میلیارد دلار پول نفت حاصل از صادرات و تزریق منابع ارزان قیمت انرژی به اقتصاد ایران همراه بوده است، انتظار میرفت شاخصهایی مثل شاخص ضریب جینی و یا شاخص فلاکت در ایران بهتر از کشورهایی مثل آمریکا شود اما الان وضع این شاخصها در ایران بدتر از آمریکاست که دولت آن کمتر در اقتصاد دخالت میکند. این میزان دخالت در 6دهه سپری شده، نتیجهاش این است که در حال حاضر بر اساس اطلاعات دریافتی از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ایران سه میلیون نفر توانایی ندارند به اندازه استانداردهای موجود غذا مصرف کنند که کالری مورد نیاز بدنشان تأمین شود. در ایران 12 تا 13 میلیون نفر هنوز در لب مرز خط فقر یا زیر خط فقر قرار دارند. این در حالی است که از سال1340 تا امروز دولتها خود را موظف کرده اند سیاستهای اقتصادی بر پایه فقرزدایی اتخاذ و اجرا کنند.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه در سال 1390 به نقطه عطف در قدرت خرید کارمندان رسیدیم و مسیر تغییر کرد و به سرازیری افتاد، ادامه داد: در این سال 25 درصد از قدرت خرید کارمندان کاسته شد. چرا چنین اتفاقی افتاد؟ چون فضای کار گونهای شد که منابع به دست آمده از افزایش قیمت نفت به جیب 400 تا500 هزار نفر رفت و 40 میلیون ایرانی فقیرتر شدند. انتقال درآمد به سوی این 500 هزار نفربا توجه به اینکه سطح مصرف آنها نمیتوانست ناگهان چند برابر شود، به کاهش مصرف کل جامعه منجر شد و بخشی از رکود فعلی نیز به همین دلیل اتفاق افتاده است. کاهش قدرت خرید شهروندان تا امروز ادامه دارد و من نمیدانم چرا روشنفکران ایرانی در برابر نصف شدن مصرف لبنیات در جامعه که بیشتر ناشی از کاهش مصرف گروههای تهیدست است فریاد سر نمیدهند.
لیلاز در بخش پرسش و پاسخ این برنامه نیز در دفاع از سخنان خود درباره اینکه دخالت دولت در بازار موجب فقر در جامعه شده است، گفت: اقتصاد ایران در شش دهه گذشته هرگز یک اقتصاد آزاد نبوده است و همواره سایه نهاد دولت بر سر کسب و کارهای ایرانیان سایه انداخته است.
او به نقل از محمدرضا پهلوی یادآور شد که او خود را بلشویک میدانست و به نفع کشاورزان شعار میداد
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی با اشاره به اینکه خصوصیسازی بدون آزادسازی همین میشود که شده است، خاطرنشان کرد: برای اینکه خصوصیسازی مؤثر اتفاق بیفتد باید پیش از آن آزادسازی رخ دهد.