در دنیای اقتصاد نوشت: ۱- بدون تردید اولین و اصلیترین عامل افزایش نرخ ارز، همان بحث قدیمی و اصلی است که این روزنامه بارها به آن اشاره کرده و به جز چند ماه اخیر، اثری از پذیرش آن در بین مقامات وجود نداشت: «تعدیل نرخ ارز حداقل به میزان تورم داخلی و خارجی.» دولت آقای روحانی از شهریور سال ۱۳۹۲ تا به امروز، با در نظر گرفتن تورم، نرخ ارز را بهطور واقعی بیش از ۲۵ درصد ارزان کرده است.
بهعبارت دیگر برخلاف توصیه فوق، نهتنها تعدیلی صورت نگرفته، بلکه بهطور مرتب گامهایی برای تقویت ریال برداشته شده است.
هرچند دولت میتواند به افزایش درآمدهای ارزی برای این تقویت بهخصوص پس از رفع تحریمها اشاره کند، اما به هر رو این سیاست موجب فشار بر تقاضای ارز شده و آمار تجارت خارجی به خوبی این مساله را نشان میدهد.
۲- تنش ناشی از یکدندگی و لجبازی رئیسجمهوری آمریکا که موجب شده تا گمانهزنیها در مورد آینده برجام بیشتر شود، به عاملی هر چند موقت برای تقاضای بیشتر ارز در روزهای اخیر تبدیل شده است. این امر اما بهنظر میرسد با توجه به سناریوهای مختلف واکنش سنا و جامعه بینالمللی در برابر اقدامات احتمالی ترامپ، بهزودی رنگ بازد.
۳- برخلاف گذشته بانک مرکزی در چند ماه اخیر نشان داده که بهدنبال مانعتراشی برای بروز روندهای قیمتی نیست و روند افزایشی ملایم نرخ ارز ناشی از این نگاه تازه بانک مرکزی است. در عین حال سیگنالهایی وجود دارد که بانک مرکزی قادر است چون پاییز گذشته در برابر عوامل تنشزای بازار بایستد. از همین روی با ایجاد تنش بیشتر در بازار، احتمال آنکه اقدامگر ارزی بیش از قبل وارد بازار شود و تصمیم به دفع تنش بگیرد، بیشتر خواهد بود و شاید اقدام به خرید در این روزها بهدلیل افزایش احتمال مداخلات ارزی پرقدرتتر، گزینه ریسکی باشد.
۴- در طول شوکهای ارزی سالهای
۹۱-۹۰، نرخ سود واقعی سیستم بانکی منفی بود، همین امر باعث آن بود تا تقاضاهای سفتهبازی دمی آسوده نباشد؛ اما اکنون اینگونه نیست. نرخ بازدهی در سیستم بانکی بالاتر از تورم است و این امر میتواند جلوی تقاضاهای سفتهبازی را در بازار ارز بگیرد. فراتر از این، مقامات پولی این قول را دادهاند که برای ایجاد ثبات در بازارهای دارایی، نگذارند نرخ سود در سیستم بانکی جذابیت خود را از دست بدهد.
به این شکل میتوان حدس زد که با وجود افزایش نرخ ارز در روزهای اخیر اما این افزایش در صورتی که متغیرهای دیگری به تصویری که ارائه شد افزوده نشود، نمیتواند به یک تکانه ارزی آن طور که در دوره شوکهای قبلی شاهدش بودیم، تبدیل شود. اگر این گونه شود باید این افزایش در نرخ ارز را به فال نیک گرفت که به هر تقدیر میتواند به افزایش رقابتپذیری تولید داخلی کمک کند؛ هر چند اقدامگر ارزی باید همه تلاش خود را برای کاهش دامنه نوسان در زمان کنونی به کار بندد.