حميدرضا برادرانشركا- اقتصاددان
در شرق نوشت: وزير امور اقتصادي و دارايي اعلام كرده است تلاش میشود شرایط برای سوقدادن نقدینگی به بخش تولید فراهم و همچنین از جذابیت بخش دلالی کاذب در اقتصاد کاسته شود. درباره ميزان تحقق گفتههاي وزير بايد بدانيم كه وي چه تمهيداتي براي تحقق اين خواسته انديشيده، زيرا خواستههاي ما يك حرف است و عملياتي و اجرائي شدن آنها حرفي ديگر. درباره اينكه وزير اقتصاد از چه ابزار و برنامههايي براي رسيدن به اين هدف استفاده ميكند، اطلاعاتي ندارم؛ بنابراين نميتوانم در رابطه با امكان تحقق گفتههاي وي قضاوت كنم، اما دستيابي به هدف اعلامشده از سوي وزير اقتصاد، امري ممكن است و در دنيا بانك مركزي از يكسري ابزارها استفاده ميكند تا پولها به سمت فعاليتهاي مولد هدايت شود. بنابراين دستيابي به اين هدف امر غيرممكني نيست اما بايد ببينيم بانك مركزي براي رسيدن به اين هدف چه كاري انجام خواهد داد. در اقتصاد آمريكا، كساني ميتوانند از وام مسكن بهرهمند شوند كه شغل و درآمد ثابت داشته باشند. يعني اگر فردي به بانك مراجعه كند و نشان دهد كه دارايي و ثروت دارد اما شغلي ندارد كه براي فرد دارايي مستمري ايجاد كند، سيستم بانكي از پرداخت وام مسكن يا رهني به وي خودداري ميكند. در اين كشور از چنين ابزار و سيستم كنترلي براي تخصيص منابع استفاده ميشود و بهدليل وجود اينترنت، امكان نظارت دائمي بانك مركزي بر عملكرد بانكهاي تجاري وجود دارد. بنابراين بايد منتظر بمانيم و ببينيم وزير اقتصاد در ايران چه تمهيداتي براي تحقق برنامههاي خود انديشيده است. يكي از ابزارهايي كه ميتواند در هدايت منابع مالي به سمت بخش توليد مؤثر باشد، يارانه است. در قالب پرداخت يارانه، ميتوان وامها را به سمتي هدايت كرد كه توليدي باشند. به جاي اجبار بانكها، بايد با سياستهاي تشويقي منابع آنها را به سمت توليد هدايت كنيم. اگر نرخ سود بانكي را پايين ميآوريم،
بايد مابهالتفاوت آن را پرداخت كنيم. بايد شرايطي به وجود آوريم كه وثيقه وامهاي توليدي فراهم شود و به سيستم بانكي بگوييم در مقابل وامهايي كه به بخش توليد ميدهيد، بايد سيستم توليدي را به عنوان وثيقه قبول كنيد. نظارت دائمي بر نحوه تخصيص منابع خيلي مهم است. وقتي بانك به مجموعهاي وام ميدهد، ميتواند اعلام كند كه بر اساس پيشرفت كار و نه يكباره، اين وام را پرداخت خواهم كرد. متأسفانه در خيلي از سيستمهاي بانكي اين كار را انجام نميدهيم. يك وام به اسم توليد پرداخت ميشود و چون نظارتي وجود ندارد، شخص، وام را صرف امور غيرتوليدي ميكند. زماني ما در ايران به بهانه فعاليت توليدي وام ميداديم و افراد در دوبي با اين منابع مالي ساختمان خريدند؛ اين مسئله نشان ميدهد كه سيستم نظارتي در ايران ضعيف است. بنابراين به يك سيستم نظارتي قوي، سالم و مطمئن نياز داريم كه بتوانيم منابع مالي را در مسير درست هدايت كنيم، وگرنه به اسم وام توليدي ميتوانيد وام بگيريد و اگر نظارت نشود، معلوم نيست اين منابع كجا ميرود.
بانكها ميتوانند بگويند كه اگر سه سال زمان ساخت مجموعه توليدي شما طول ميكشد، وام را بر اساس پيشرفت كار اختصاص ميدهيم. بايد كارشناسان متعهدي پيدا كنيم كه پروژهها را بررسي كنند و چنانچه پيشرفت كار وجود دارد، بخش بعدي وام را به متقاضي پرداخت كنند. ديگري محيط و فضاي كسبوكار است. در شرايط امروز كشور ما، عدم تمايل افراد براي فعاليتهاي توليدي فقط به دليل عدم تخصيص منابع نيست. مجموعه شرايط اقتصاد به گونهاي است كه بيشترين سود در بخش تجارت در دسترس است. بخش توليد از انواع ريسكها برخوردار است. شرايط فروش كالا در آينده به صورت اطمينانبخش وجود ندارد. كالاهاي خارجي با قيمتهايي وارد كشور ميشود كه كالاي داخلي قدرت رقابت با آن را ندارد. سيستم توليدي از كيفيت خوبي برخوردار نيست. قيمت تمامشده توليد داخلي بالاست. در هزينهها صرفهجويي نميشود. به بحث بهرهوري و كارايي در بخش توليد توجهي نميشود. معمولا هزينه توليد به قدري بالاست كه توليدكننده مجبور ميشود قيمتي روي كالاي خود بگذارد كه قابل رقابت با كالاي خارجي نيست. فضاي كشور بايد به سمتي برود كه بخش توليدي تشويق شود. وام توليدي يكي از شرايط لازم براي فعاليت توليدي است اما ساير شرايط را هم بايد فراهم كنيم تا توليد رونق يابد. به صرف اختصاص وام توليدي، بخش توليدي ما متحول نميشود بلكه اقدامات همزماني براي متحولشدن بخش توليد و برطرفكردن تنگناهاي اين بخش بايد فراهم شود. مثلا شرايط آينده شرايط پيشبينيپذيري نيست، اگر فعاليت توليدي ميكنيد، فضاي آينده تا حدودي بايد قابل پيشبيني باشد. توليدكننده بايد نسبت به شرايط آينده تا حدودي اطمينان داشته باشد و پيشبينيهاي بخش توليد درست از آب دربيايد تا امكان فعاليت براي واحد توليدي ايجاد شود. در فضاي مبهم، ممكن است با يك بودجه مشخص، طرحي را پيشبيني و اجرا كنيد اما هيچ يك از پيشبينيهاي شما محقق نشود. به اين ترتيب سيستم به سمت ورشكستگي ميرود. خيلي از اين شرايط، بايد همزمان ايجاد شود تا تحركي در توليد ايجاد شود البته در كنار اين شرايط، بحث تخصيص وامها هم ميتواند در رونق اين بخش مؤثر باشد.