چهارشنبه, 24 خرداد 1396 10:51

اصغر شاهمرادي: ويژگي‌هاي بانك مركزي خوب

نوشته شده توسط

دکتر اصغر شاهمرادي

در روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 4069 نوشت:

يك بانك مركزي خوب در دنيا چه ويژگي‌هايي دارد و فاصله ما با دنيا در اين زمينه چقدر است؟ شايد براي پاسخ به اين سوال بهتر باشد ويژگي‌هاي يك بانك مركزي بد را برشماريم. بانك مركزي بد، بانك دولت است. به اين معني كه تمام وظايفي را كه يك بانك تجاري براي مردم و شركت‌ها انجام مي‌دهد، بانك مركزي نيز براي دولت انجام مي‌دهد.

 

مي‌دانيم زماني كه حسابي در بانكي داريم، بانك هم عامل ما در پرداخت‌ها و دريافت‌هاي ماست و هم زماني كه نياز به خريد چيزي داشته باشيم، مي‌توانيم به آن مراجعه كنيم و از خدمات پولي و اعتباري بانك استفاده كنيم، مثلا وامي بگيريم يا تضميني براي خريدي انجام دهيم و مانند آن. اگر بانك مركزي مانند يك بانك تجاري، جايي باشد كه دولت گاه و بيگاه به آن مراجعه كند و از او قرض بگيرد، بدانيد كه با يك بانك مركزي بد سر و كار داريد. ويژگي بد ديگر بانك مركزي درگير شدن در پروژه‌هاي دولتي است، درست مانند يك بانك تجاري كه در برخي پروژه‌هاي افراد و شركت‌ها درگير مي‌شود. جدا از اينكه بانك تجاري بايد از بنگاهداري فاصله بگيرد و تلاش كند تنها تامين‌كننده مالي پروژه‌هاي سرمايه‌گذاري باشد، در كشور ما بانك‌ها خود را در پروژه‌هايي گرفتار مي‌كنند كه ارزيابي درستي از آنها ندارند و به پشتوانه اينكه به منابع دسترسي دارند تلاش مي‌كنند تا كارهايي با سودآوري به‌زعم خود بالا انجام دهند. يك بانك مركزي بد هم مي‌تواند گرفتار همين آفت شود و مثلا منابع تامين مالي پروژه‌هاي دولتي را به‌عهده بگيرد يا اينكه به‌عنوان ضامن پروژه‌ها و بلندپروازي‌های دولتي نقش ايفا كند. اگر چنين بانك مركزي را ديديد، بدانيد كه با يك بانك مركزي بد سر و كار داريد. اگر بانك مركزي شما گاهي به‌دنبال مهار تورم است و گاهي نداي رفع بيكاري سر مي‌دهد، گاهي دفينه بانك مركزي را سه‌قفله مي‌كند و گاهي هزينه‌هاي مسكن ارزان‌قيمت را به‌عهده مي‌گيرد، گاهي رئيسش هر روز مصاحبه مي‌كند و گاهي ماه‌ها و سال‌ها هيچ مطلبي منتشر نمی‌كند، اگر داده‌هاي توليد شده را در پيچ وخم پستوهاي تاريك اداري مدفون می‌كند، بدانيد كه بانك مركزي شما قطعا در شمول بانك‌هاي مركزي بد است. بانك مركزي بد، يك بانك تجاري براي دولت است. وظيفه نظارتي خود بر بانك‌ها را با تعارف مي‌آميزد و پيش از هرگونه اقدام فني به عواقب سياسي آن نگاه مي‌كند.

گمان مي‌كنم با اين تعاریف مي‌توان به ويژگي‌هاي یک بانك مركزي خوب پي برد. مانند بسياري، به‌جز تعداد انگشت‌شماري، بانك‌هاي مركزي خوب، نهادهاي حاكميتي حرفه‌اي بدون هيچ وابستگي سياسي هستند، روساي اين بانك‌ها فاصله بسيار زيادي با دولت نگه مي‌دارند و اهداف و روش‌هاي رسيدن به اين اهداف را تا حد امكان با مردم و فعالان اقتصادي در ميان مي‌گذارند. یک بانك مركزي خوب تحليل‌هاي دقيق، روزآمد و حرفه‌اي از متغيرهاي كلان اقتصادي دارد و بهترين سياست‌ها را برای ايجاد ثبات اقتصادي كه در محدوده وظايف بانك مرکزي مي‌تواند به تورم پايين تعبير شود، با مردم در ميان می‌گذارد و سعي در اجراي آنها دارد. بانك‌هاي مركزي حرفه‌اي با وسواس زيادي از بانك‌هاي تجاري در عمل، اهداف و ابزارها فاصله مي‌گيرند. اينها ناظران سرسختي براي بانك‌ها و موسسات پولي هستند. در اين بانك‌ها، در ورود و خروج كاركنان بانك مركزي از گونه درهاي گردشي نيست و به ورودي و خروجي بانك‌هاي تجاري متصل نيستند، كارمندان اين بانك‌ها تا مدت‌ها اجازه كار در بانك‌هاي تجاري را ندارند. در يك بانك مركزي خوب، در اختيار گذاشتن داده‌ها و به‌روز كردن آنها و تحليل داده‌هاي روزآمد بخش مهم و ناگسستني از كار روزانه كاركنان بانك است. تمام اطلاعات، حتي ميزان ذخاير و اقلام ترازنامه را مي‌توان با دقت بسيار بالايي و تواتر زيادي به‌صورت بر خط دريافت كرد. نگاهي به فهرست بلند بالاي روساي بانك‌هاي مركزي دنيا نشان مي‌دهد كه اين افراد غيرسياسي، حرفه‌اي، عمدتا اقتصاددان با تجربه‌هاي بين‌المللي و مسلط به آخرين نوآوري‌ها در زمينه بانكداري مركزي و سياست‌هاي پولي هستند. آنها قدرت اقناع فعالان اقتصادي داخلي و خارجي را دارند و زبان فني بين‌المللي اقتصادي را با تمام ظرايف آن مي‌شناسند. در يك بانك مركزي خوب، سياست‌گذاري پولي مستقل از سياست‌گذاري مالي دولت طراحي و اجرا مي‌شود. بانك مركزي خوب، نرخ ارز را ابزار مهمي براي مهار نوسانات شوك‌هاي خارجي مي‌داند و تمام همت خود را به‌كار مي‌گيرد كه كانال انتقال سياست پولي خود را تعميق بخشد.

خزانه بانك مركزي جايي است كه آخرين پناهگاه بانك‌هاي تجاري و موسسات پولي در مواقع بحراني است و نه اولين كيسه براي دست‌اندازي دولت يا نهادها و سازمان‌هاي قدرتمند سياسي.

نويسنده اعتقاد عميقي دارد كه ساختار بانك مركزي ما فاصله معناداري با يك بانك مركزي خوب دارد. بانك مركزي، همچنان مانند بانك ملي اندكي متفاوت شده است! بسياري از وظايف بانك تجاري به بانک مرکزی تحمیل شده است و تلاش چنداني برای حركت در مسير تعالي و تبديل به بانك مركزي خوب و حرفه‌اي وجود ندارد. اما اميد می‌رود بانك مركزي به‌سرعت و با استفاده از تجربيات دنيا گفتمان بانكداري مركزي را به صاحبان سياست بفهماند و به وظيفه اصلي خود بپردازد. داستان پرفغان تجربيات دولت پيشين و صف‌هاي شكل‌گرفته در خيابان ميرداماد بايد زنگ هشداري باشد كه قدم‌ها را استوارتر و با دقت‌تر برداريم و تبدیل به يك بانك مركزي خوب و حرفه‌اي شویم. این آرزو چندان دور نیست.

 

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: