در آرمان نوشت:
افزایش یا کاهش نرخ اشتغال در کشورها به شدت متاثر از متغیرهای اقتصادی به ویژه نرخ رشد است. دکتر روحانی وقتی به عنوان رئیس دولت یازدهم روی کار آمد، هم نرخ تورم کاهش پیدا کرد و هم نرخ رشد اقتصادی مثبت شد. نرخ رشد مثبت به معنای ایجاد اشتغال و تولید بیشتر است. تولید بیشتر یعنی نیاز به نیروی کار بیشتر؛ بنابراین اقدامات آقای روحانی در این چهار سال در راستای ایجاد شغل و پایین آوردن نرخ تورم بسیار موفقیت آمیز بوده است. در دولت قبل نرخ رشد منفی بود. نرخ رشد منفی به این معناست که نیروی کار وارد بازار کار نمیشود یا ممکن است در بازار کار مشغول باشد، ولی استخدام رسمی نباشد. همچنین در دولت قبل نرخ تورم بالا بود. زمانی که تورم وجود داشته باشد قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند، در نتیجه بسیاری از مشاغل هم از بین میروند. هر سیاست غلط اقتصادی میتواند پیامدهایی چون افزایش بیکاری در پی داشته باشد. اشتغالزایی تنها برعهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیست، بلکه اشتغالزایی با سرمایهگذاری ایجاد میشود. سرمایهگذاری هم زمانی صورت میگیرد که سیاستهای اقتصادی دولت به درستی اتخاذ و در نتیجه آن، نرخ رشد نیز مثبت شده باشد. نرخ رشد سرمایهگذاری به تنهایی میتواند حجم زیادی از ظرفیتهای اشتغال را در اقتصاد فعال کند و این هدف جز با رفع موانع بوروکراتیک سرمایهگذاری محقق نمیشود. توجه به این نکته ضروری است که در کنار افزایش نرخ رشد اقتصادی، سیاستهای مکمل اشتغالزایی نیز باید به صورت مدون مدنظر باشد، چرا که صرفا با رشد متغیرهای اقتصادی، فقط میتوان به بخشی از نیاز بازار کار پاسخ داد. در عین حال عدم تناسب بین عرضه نیروی کار و تقاضا را میتوان یکی از عوامل بروز بحران بیکاری اعلام کرد. همچنین تولید، بخش مهمی از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل اشتغال را در اختیار دارد که در این بخش دولتها ناگزیر از حمایت هستند. امروز تولیدکننده باید سرمایه در گردش و نقدینگی داشته باشد تا بتواند ضمن ایجاد ارزش افزوده و توان رقابت با رقبای خارجی خود، برای نیروی کار خود نیز انگیزه ایجاد کند که در این بخش پرداخت تسهیلات بانکی به تولیدکننده با سودهای منطقی باید مورد توجه باشد. در رابطه با عملکرد دولت یازدهم در راستای اشتغالزایی، نکته مثبت دیگری هم دیده میشود و آن سهم 60درصدی زنان از 700هزار شغلی بود که در سال 95 ایجاد شد. با توجه به توانایی زنان، امکان انجام کارهای سنگین برای آنها وجود ندارد. بنابراین برخی مشاغل مختص به مردهاست و برخی مشاغل هم با توجه به توانایی زنان ایجاد میشود. زمانی که نرخ رشد بالا میرود، سهم مردان و زنان در به دست آوردن شغل مساوی میشود. البته ممکن است نیروی کاری که اکنون استخدام شدهاند، اکثریت آنها مرد باشد، ولی باید به این نکته هم توجه کرد که بسیاری از زنان خانهدار هستند و به داشتن شغل علاقهمند نیستند، در نتیجه استخدام مردان که نان آور اصلی خانواده هستند، بیشتر است و دولت دوازدهم باید در ادامه مسیر اشتغالزایی دولت یازدهم گام بردارد.