وحيد شقاقيشهري- اقتصاددان
منطقه خاورميانه سه كشور كليدي دارد: ايران، عربستان و تركيه. هر كدام از اين كشورها سعي دارند در منطقه نقش خود را پررنگتر ايفا كنند. اين سه كشور حتي در اسناد بالادستي و توسعه منطقهاي، رقيب هم محسوب ميشوند. بعد از كنفرانس اتحاد كشورهاي اسلامي كه سال گذشته برگزار شد، حتي تركيه و عربستان هم در OIC (سازمان كشورهاي اسلامي) عليه ايران جبههگيري داشتند. برداشت من آن است كه عربستان و تركيه تا حدودي مواضع خود را عليه ايران به هم نزديك كردهاند تا بتوانند سهم بيشتري را در منطقه از آن خود كنند. از طرفي، عربستان در سالهاي اخير عملا مخاصمه بيشتري در مقابل ايران در مباحث مختلف داشته و دشمنيهاي اين كشور هم بهشدت بارز بوده است. سند اخير چشمانداز عربستان براي ٢٠٣٠ كه بازنگري در سند قبلي چشمانداز اين كشور محسوب ميشود، نشان ميدهد عمده اهداف اقتصادي عربستان شبيه اهداف اقتصادي ايران است؛ دستيابي به رتبه نخست در منطقه، رشد اقتصادي هشتدرصدي و ٢,٥ برابرشدن درآمد سرانه مردم عربستان، جذب سرمايههاي خارجي، خصوصيسازي و... از جمله اين اهداف است. محور سند چشماندازي كه سال گذشته پادشاه عربستان امضا كرد هم عبور از اقتصاد نفتي بود؛ بنابراين اين كشور براي عبور از اقتصاد نفتي بايد حتما در حوزههاي مختلف سرمايهگذاري كند؛ بنابراين يكي از اهداف عربستان براي دستيابي به اين اهداف، آن است كه بتواند با اروپا و آمريكا رابطه اقتصادي خود را براي جذب سرمايههاي خارجي تقويت كند. در بحث جذب سرمايههاي خارجي، كشورهاي غربي هم بخشي از منافع خود را دنبال ميكنند. فروش ادوات نظامي و تسليحات، يكي از اين محورهاست. در واقع در كنار اينكه وعده جذب شركتهاي فرامليتي را به عربستان ميدهند، براي تقويت قدرت نظامي عربستان هم تسليحات خود را به اين كشور ميفروشند. عربستان براساس سند چشمانداز خود هدفگيري كرده تا به رتبه نخست در منطقه دست پيدا كند و از اقتصاد نفتي عبور كند؛ زيرا آنها هم به اين نتيجه رسيدهاند كه ديگر در آينده نميتوانند با نفت كشور را اداره كنند. برداشت من اين است كه در آينده، بحث جذب شركتهاي فرامليتي و سرمايههاي خارجي در كشور عربستان بيشتر نمايان خواهد شد. در نتيجه يكي از محورهاي مهم مذاكرات پادشاه عربستان و ترامپ هم در همين راستا بوده است. طبيعتا در اين سفر براي جذب سرمايههاي خارجي آمريكاييها تلاش شده، هرچند در كنار آن عربستان در حوزه قدرتهاي نظامي هم دنبال آن است كه خود را تقويت كند؛ زيرا ايرانهراسي يكي از محورهاي اهداف عربستان براي آينده است و براي اين منظور هم نياز دارد كه قدرت نظامي خود را در منطقه تقويت كند.
در مقابل، ترامپ در تبليغات انتخاباتي خود تأكيد كرده بود كه اگر روي كار بيايد، براي تأمين امنيت خاورميانه و كشورهاي مختلف، حضور نظامي خود را كمرنگتر خواهد كرد و اين كشورها بايد هزينه ايجاد امنيت را به آمريكا بپردازند. شعار ترامپ اين بود كه نميخواهد از جيب آمريكا با ايجاد بدهي براي اقتصاد اين كشور، امنيت كشورهاي مختلف را تأمين كند. اين مسئله معطوف به عربستان نيست و براي ژاپن و... هم اين پيام از سوي او بيان شده بود. در نتيجه عربستان هم بايد هزينه تسليحاتي كه براي ايرانهراسي در منطقه نيازمند آن است را به آمريكا بپردازد. بخشي از اين هزينهها هم هزينههاي تسليحات خواهد بود. اما درعينحال همانطور كه اشاره كردم، عربستان در كنار پرداخت هزينههاي نظامي به آمريكا، سند چشمانداز سال خود براي بخش غيردولتي و غيرنفتي اين كشور را هم دنبال ميكند. ترامپ هم در مقابل براساس شعار و وعده انتخاباتي خود، بالغ بر صد ميليارد دلار تسليحات نظامي به عربستان ميفروشد كه اين مهم براي اقتصاد ركودي و بحرانزده آمريكا بسيار داراي اهميت است.