اقتصاددان
در روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 4047 نوشت:
به نظر مىرسد بسيارى از ما ايرانيان سابقه فرهنگى طولانى در پذيرفتن دروغ و رنجيدن از راستگويى داريم. ضربالمثلهايى مانند «دروغ مصلحتآميز به از راست فتنهانگيز» مويد اين روحيه است. اصطلاح «رودربايستى» كه در فرهنگهاى ديگر معادل آن را نيافتهام خود دال بر اين است كه حقايق را از كسى پوشيده بداريم و جز آنچه بايد گفت يا انجام داد را انجام دهيم.
يك ويژگى ديگر كه همه انسانها دارند علاقه به مال مفت است. اگر كسى وعده مال مفت بدهد از او خوشمان مىآيد و به دنبالش مىافتيم حتى زمانى كه بدانيم دروغ مىگويد! مىگويند كه ملا نصرالدين زمانى فرياد كرد كه مردم، در فلان محل آش نذرى مىدهند. چون جمعيت به طرف آنجا دويدند، او خود شروع به دويدن كرد. فرزندش گفت تو كه مىدانى چنين نيست چرا مىدوى؟ گفت اگر درست باشد مىخواهم عقب نيفتم. مواردى كه ما به دنبال مال مفت افتادهايم و زمام منطق و عقل و سنجش را رها كردهايم به دفعات در تاريخ ما تكرار شده و متاسفانه بهرغم هزينههاى سنگينى كه دادهايم باز هم اين امكان وجود دارد كه به همان چاله بيفتيم! آخرين نمونه را همه بهياد داريم، قولى كه دادند در مورد قرار گرفتن پول نفت بر سفرهها بود و يارانه براى همه. درمورد وعده اولى اينكه دقيقا معلوم نشد حدود 700 ميليارد دلار درآمد بىسابقه نفت چه شد. دومى هم سبب ايجاد تورم بالا، كاهش قدرت خريد همه از جمله اقشار كمدرآمد، تحميل شرايط نامناسب به بودجه كشور، كاهش سهم بودجه عمرانى و اجرا نشدن طرحهايى كه ضامن پيشرفت كشور و ايجاد اشتغال پايدار است و در نتيجه بيكارى جوانان و مشكلات ديگر. متاسفانه بسيارى از ما ارتباط اين چند هزار تومان صدقه را، كه از جيب خودمان به نحو رنجآورى برداشت مىشود و تحمل هزينه مشكلات اقتصادى و اجتماعى كه خود و فرزندانمان خواهيم پرداخت را مشاهده نمىكنيم. همچنين متوجه نيستيم كه اين شيوهها چگونه بنياد جامعه و كشور را با عواقب نامناسب خود تهديد مىكند. به همين دليل اين دو ويژگى را دو اسب ارابه فلاكت مىنامم. يعنى ساز وكارى كه ما را به سرعت به سوى مشكلات اقتصادى و اجتماعى عميقتر مىكشاند. البته براى اين شرايط نيز دلايل تاريخى وجود دارد. قبل از ادامه بحث دو مورد را براى مقايسه ذكر مىكنم. جان استوارت ميل، يك اقتصاددان و فيلسوف معروف قرن نوزدهم است. او در كتاب شرح احوال خود خاطرهاى را ذكر كرده. او به پيروى از جرمى بنتام، فيلسوف نظريه حقوق، بهطور فعال به دنبال اصلاح نظام قانونگذارى و مرام قضايى انگلستان بود و در اين زمينه بسيار فعاليت مىكرد. برخى دوستان او پيشنهاد كردند كه خود نامزد نمايندگى شود و از درون مجلس اصلاحات مورد نظر خود و فلاسفه حقوق و قضا را مطرح و پيگيرى کند. او نيز پذيرفت و طبق روال در مجامع مختلف براى سخنرانى دعوت شد. او مىگويد يكى از مجامع كه او را براى سخنرانى دعوت كردند مربوط به كارگران بود. در سابقه او بوده است كه گفته بود كارگران دروغگو هستند ليكن كارگران انگليس وقتى دروغشان رو مىشود، شرمنده مىشوند. اين مطلب را تعدادى از حاضران در سخنرانى، روى بنر بزرگى در سالن نصب كرده بودند. جان استوارت ميل مىنويسد كه پس از اتمام سخنرانى رئيس جلسه از من پرسيد آيا شما واقعا اين عبارت را گفتهايد كه كارگران دروغگو هستند؟ ميل مىگويد بله چنين است. برخلاف انتظار، حاضران به شدت ابراز احساسات كردند و براى مدتى كف زدند. رئيس جلسه گفت آيا مىدانيد چرا كارگران براى شما كف زدند؟ براى اينكه شما به آنان با راستى و صداقت برخورد كرديد. ساير كانديداها به ما دروغ مىگويند تا راى ما را به دست آورند و كار خودشان را پيش ببرند. همين بلوغ سياسى كارگران انگلستان بود كه سبب شد يكى از مهمترين احزاب سياسى انگلستان را ايجاد كرده و در اداره امور كشورشان نقش تاريخى ايفا کنند. نمونه دوم قول پرداخت درآمد تضمينى در سوئيس بود كه در ماه ژوئن سال ٢٠١٦ مطرح شد. مبنى بر اينكه به هر فرد بالاى 18 سال ماهانه حدود ٢٥٠٠ دلار و به هر كودك زير 18 سال ماهانه معادل حدود 600 دلار پرداخت شود. اين پيشنهاد به راى مردم گذارده شد و با راى ٧٧ درصد رد شد. اين در حالى است كه سوئيس متنعمترين كشور جهان است و جمعيت كمى هم دارد و اين پرداخت به سادگى قابل تحقق بود. ليكن مردمى كه آموختهاند با عزت نفس و كرامت زندگى كنند، آموختهاند كه از مال مفت دورى گزينند. بنابراین انتظار دارند حكومت شرايط فعاليت و تلاش همگانى را فراهم كند تا خود به آنچه استحقاق دارند دست يابند. هرچه قول مال مفت داده شود دولتها با ايجاد نمايش پرداخت و توزيع صدقه از مسووليتهاى اصلى خود دورى مىگزينند و راه ساده براى ادامه كار خود و همزيستى با يك اقتصاد رانتى را بر مىگزينند. به قول فيلسوف هندى چند قرن قبل از ميلاد كه گفته بود اقتصاد دولتى مانند كوزه عسل است كه در دست هركس باشد نمىتواند انگشتى به آن نزند! عزيزى مىگفت كه كارمند اداره آنان گفته است ما یک خانواده 4 نفره هستيم و اگر به هر يك 250 هزار تومان بدهند مىشود يك ميليون تومان و پول خوبى است. بسيارى از افراد براى تصميمگيرى براى راى دادن، از اين حد محاسبه فراتر نمىروند. در كشور ما كسانى كه اين قولها را مىدهند متاسفانه موفقيت كسب مىكنند. بايد پرسيد از مال چه كسى بخشايش مىكنيد؟ اگر از مال شخصى است بسيار كار كريمانهاى است. بنابراين پول خود را رو كنيد. اما چنين نيست، فقط دو راه خواهيد داشت تخريب بيش از پيش منابع بودجهاى و ايجاد نقدينگى جديد و به باد دادن ثروتهاى عمومى. اين هم قابل تداوم نيست آتش تورم به جان اقتصاد كشور خواهد افتاد و به جز مخروبهاى هم باقى نمىماند. فقط توجه کنید كه مشكلات اقتصادى دولت قبل هم آتش زير خاكستر است و اقدامات نسنجيده به سادگى هيمه جديد بر آتش خواهد گذاشت. به نظر مىرسد در اين مقطع زمانى قشر فرهيخته كشور نقش حساسى دارند. در اينكه از طريق شبكههاى اجتماعى از طريق روابط فاميلى و حرفهاى همگان را آگاه کنند كه تصميم خود براى راى دادن را از قولهاى فريبكارانه منفك كنند و براى تصميم خود به ساير ويژگىهاى نامزدها توجه کنند.