محمدرضا فرهادیپور
در شرق نوشت :
بردن شهروندان برای رأیدادن یک شیوه استاندارد گرفتن رأی در ایالات متحده است، درحالیکه این کار در بیشتر کشورهای آمریکایلاتین غیرقانونی است و همچنین از نظر حوزه انتخابیه غیراخلاقی هم محسوب شد. به عبارت دیگر، در یک کشور تسهیلاتی از جانب کاندیدا یا حزب برای رأیدهندگان فراهم میشود، حال آنکه انجام همان کار از جانب احزاب یا کاندیداها نهتنها غیرقانونی که غیراخلاقی است. در انتخابات ریاستجمهوری ٢٠١٤ در مجارستان، نسبت قابلتوجهی از رأیدهندگان در محلات روستایی فقیر که گرفتار کاهش رفاهشان بودند، تهدیدهایی را از جانب کارکنان کمپینها گزارش کردند مبنیبر اینکه مزایایشان قطع خواهد شد اگر به «روشی اشتباه» رأی دهند! با وجود اینکه کاملا آگاه بودند رأی مخفی آنها یک راز بود. به عبارت دیگر، انتخابات میتواند گرفتار فساد شود. اما فاسدبودن یا نبودن رفتارهای کاندیداها یا احزاب بستگی به هنجارهای جاافتاده و اخلاقیات یک جامعه دارد. جامعه ایران از این نظر اخلاقیات خاصی دارد: مثلا اگر کسی پول بدهد برای خرید رأی، این کار او غیراخلاقی تفسیر میشود. دادن وعدههای پولکی برای خرید رأی یعنی پولکیکردن انتخابات! روزگاری در برخی از کشورهای پیشرفته و بعدها هم در ایران سربازی خریداری میشد. اما استدلال مخالفان خریدوفروش سربازی این است که امنیت و دفاع ملی را نباید با پول خریدوفروش کرد. تنزیل ارزشهای ملی به کالایی ساده و قابلخریدوفروش از اهمیت آنها در چشم و ذهن مردم میکاهد. خدمت نظامی فقط یک شغل نیست، بلکه تعهدی مدنی است و به این اعتبار، فروش آن در بازار کاری است نادرست. مسئولیت مدنی دیگری مانند هیئت منصفه را در نظر بگیرید. فرض کنید اعضای هیئت منصفه تصمیم به خریدوفروش جایگاهشان یا رأیشان بگیرند. در این صورت ارزش این امر مهم در چشم آحاد مردم چنان کاهش مییابد که دیگر یک کار مهم تلقی نخواهد شد. این استدلال درخصوص سربازی و هیئت منصفه بر شهروندی دموکراتیک تأکید دارد. از این نظر خریدوفروش سربازی و تشبیه خدمت مقدس نظامی به یک کالای ساده، آرمانهای مدنی که باید بر آن حاکم باشند را به فساد میکشد. خریدوفروش اعضای بدن انسان مانند کلیه هم تقریبا در همه کشورهای دنیا نهتنها غیرقانونی که نفرتانگیز است. بههمیندلیل است که اهدای کلیه در چشم و ذهن مردم بسیار پسندیدهتر از خریدوفروش آن است. قیمتگذاشتن روی اهدای کلیه یا اهدای خون از ارزشهای انسانی میکاهد. خریدوفروش نوزاد و توانایی مادری نیز همینطور است و پولکیکردن آنها به معنای زیرپاگذاشتن ارزشهای انسانی است.
رأی فردی در انتخابات هم چنین قداستی دارد و در باب قداست رأی در جامعه و فرهنگ ما تأکید کم نیست. ازاینرو، باید دقت کرد پولکیکردن این ارزش انسانی که معیار اساسی آزادی انتخاب است، بهنوعی زیرپاگذاشتن ارزشهای والایی است که نوع بشر سدهها برای دستیابی به آن رنج کشیده و مردم ایران نیز از مشروطه تاکنون برای آن خوندلها خوردهاند. آگاهی و شعور مردم را نباید پولکی کرد و اگر هم عدهای چنین کنند از کاندیدای ریاستجمهوری انتظار نمیرود چنین کند. کمک به مردم فقیر و نیازمندان و رفع احتیاجات آنها امری پسندیده است، اما نه از رهگذر بدهبستان رأی با دستگذاشتن روی فشار نیاز اقتصادی آنها؛ اگر فردی زیرپل میخوابد، بیشک این انتخاب عاقلانه و آزاد او نبوده است، اما سوءاستفاده از این موقعیت او برای گرفتن رأیش هم کاری است بس ناپسند و ناخوشایند درست مانند خوابیدنش در زیر پل. نجات او باید از رهگذر برنامههای حمایتی و بدون چشمداشت دولت از او انجام شود. تعیین یک مابازای پولی برای رأی یعنی دامنزدن به امری غیراخلاقی و پولکیکردن رأیدادن.
پولکیکردن رأی یعنی خرید رأی و این امر به معنای این است که یک کاندیدا یا حزب از اموال دولتی-عمومی در راستای منافع شخصی خودش سوءاستفاده میکند و این کار تفاوتی با اختلاس اموال عمومی ندارد. تعریف فساد یعنی استفاده از مقامی دولتی-عمومی در راستای تأمین منافع شخصی. دموکراسیها از این امور اجتناب میکنند و حتی نادموکراسیها نیز مرزهای اخلاقی و قانونی مشخصی برای جداسازی سپهر عمومی
-دولتی از فضای خصوصی دارند. پرداخت اعانه برای خرید رأی حتی اگر از اموال شخصی نیز انجام شود غیرقانونی و غیراخلاقی است. به عبارت دیگر، در این نوع فساد، استفاده از اموال خصوصی برای تأمین منافع شخصی که بر زندگانی عمومی اثر دارد نیز غیراخلاقی و غیرقانونی است و فضیلتهای مدنی را کمرنگ میکند. ژان ژاک روسو میگوید:
زمانی که خدمت به جامعه اصلیترین هدف شهروندان نباشد و ترجیح دهند به جای آنکه از خودشان مایه بگذارند از پول خود در راه خدمت به جامعه استفاده کنند، چنین جامعهای به سراشیبی نابودی نزدیک میشود.