«سایت الف» متن اصلی گفتوگوی احمد توکلی با آرمان امروز - احسان انصاری را منتشر کرد:
رئیسی و قالیباف تا پایان انتخابات در صحنه باقی میمانند
بین روحانی و جهانگیری به جهانگیری رأی میدهم
روحانی ترمز تورم را کشیده است
قالیباف با حضور در انتخابات خطر کرده است
رئیسی و قالیباف از تصمیم نهایی اصولگرایان تمکین خواهند کرد
روحانی به وعدههای خود عمل نکرد
دکتراحمد توکلی رئیس پیشینِ مرکز پژوهشهای مجلس و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی است. وی سخنگوی دولت محمدعلی رجایی و وزیر کار و امور اجتماعی مستعفی کابینه اول میرحسین موسوی بوده است. دکتر توکلی در دوره اول مجلس نماینده بهشهر و در دورههای هفتم تا نهم نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بوده است. توکلی از ابتدای دورۀ هفتم تا اوایل دورۀ نهم، ریاست مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشته است. وی در انتخابات ششم و هشتم ریاست جمهوری کاندیدا بود که در هر دو دوره رقیب اصلی کاندیداهای پیروز (هاشمی و رئیس دولت اصلاحات) محسوب میشد و در رتبه دوم قرار گرفت. وی در انتخابات مجلس دهم با حضور در لیست ائتلافی اصولگرایان تهران شرکت کرد و درنهایت با قرار گرفتن در مرتبه ۳۵ رأی لازم را به دست نیاورده و از راهیابی مجدد به مجلس بازماند. به همین دلیل و برای تحلیل آرایش سیاسی انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری با ایشان گفتوگو کردیم. دکتر توکلی در گفتوگو با آرمان امروز عنوان میکند: «آقای قالیباف و رئیسی هر دو تا پایان در صحنه انتخابات حضور خواهند داشت. دلیل این مسئله نیز این است که اصولگرایان تلاش میکنند آرای خود به صورت حداکثری در انتخابات کسب کنند تا بتوانند با آرایی که به دست میآورند به پیروزی در انتخابات دست پیدا کنند. اصولگرایان هم خود را برای انتخابات یک مرحلهای و هم برای دو مرحلهای شدن انتخابات مهیا کردهاند. به نظر من در جریان مقابل نیز باید همه کاندیداها حضور داشته باشند و هیچ کس صحنه انتخابات را ترک نکند. نکته مهم دیگر اینکه اگر آقای جهانگیری به سود آقای روحانی از انتخابات کنارهگیری کنند همه آرای ایشان به آقای روحانی تعلق نمیگیرد و ممکن است به سمت دیگر کاندیدا نیز متمایل شود». در ادامه متن گفتوگوی آرمان امروز با دکتر احمد توکلی را از نظر میگذرانید.
ارزیابی شما از آرایش سیاسی انتخابات ریاست جمهوری سال 96 چیست؟
به نظر من رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 بسیار نزدیک به هم است و نامزدهای انتخابات رقابت سخت و فشردهای را با هم آغاز کردهاند. با این وجود چند نکته درباره رفتار انتخاباتی نامزدها و موضعگیریهایی آنان وجود دارد که نیازمند دقت و تأمل بیشتری است. نامزدهای حاضر در انتخابات باید در مرحله نخست این نکته را در نظر داشته باشند که همه آنها اعضای نظام هستند و باید مواضعی اتخاذ کنند که به کشور ضرر نرساند. این مسئله درباره کسانی که قدرت را به دست دارند مانند آقای روحانی و جهانگیری جدیتر است. در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 رئیسجمهور وقت با مطرح کردن برخی مسائل نظام در مناظرههای انتخاباتی سخنانی از جمله درباره عربستان و بعثه حج مطرح کرد که برخی از این سخنان علیه نظام سو استفاده کردند. در شرایط کنونی نیز آقای روحانی در مناظره اخیر خود عنوان کردند یا از گفتمان اعتدال و دولت تدبیر و امید حمایت کنید تا ما به تعامل با کشورهای جهان ادامه بدهیم و یا اینکه کشور دچار جنگ میشود. به نظر من این سخن صحیحی نیست. معنای این سخن این است که اگر مردم به شخص دیگری رأی بدهند و کشور دچار جنگ بشود مردم مقصر هستند. از سوی دیگر هنگامی که آقای جهانگیری عنوان کردند افرادی که به سفارت عربستان در تهران حمله کردند در ستاد انتخاباتی آقای قالیباف حضور دارند سخن صحیحی نبود. نظام رسماً اعلام کرد آن کار از گروههای خودجوش افراطی بودند که افراد مؤثرشان تعقیب و محکوم شدند. حالا یک مقام رسمی دولت آن موضع رسماً اعلام شده را نفی میکند. آن هم در ارتباط با دولت بیگانهای که پیش از آن، نزدیک به 500 حاجی ما را هلاک کرده و آن رفتار شنیع را با نوجوان ایرانی صورت داده بود. معاون اول رئیسجمهور نمیداند این طرز سخن گفتن بهانه دادن به دست حکومت فاسد عربستان است؟ مشکلات کشور به اندازهای است که کاندیداها میتوانند ساعتها درباره آن اظهارنظر کنند و اصلاً نیازی نیست برخی مطالب که ممکن است دستآویزی برای دشمنان قرار بگیرد در مناظره پخش مستقیم مطرح شود. نکته دیگر اینکه نامزدهای انتخاباتی باید وعدههایی به مردم بدهند که امکان تحقق آن در آینده وجود داشته باشد. هنگامی که یک کاندیدا وعدهای را به مردم میدهد که قابل تحقق نیست این مسئله باعث ناامیدی در سطح جامعه میشود. از سوی دیگر مردم احساس میکنند نظام دچار ناکارآمدی شده است و توانایی تحقق وعدههای خود به مردم را از دست داده است. نکته دیگر اینکه انتقاد کاندیداها نسبت به یکدیگر باید با رعایت اخلاق و انصاف باشد و از مرز اخلاق عبور نکند. این مسئله خود نوعی آموزش اخلاق سیاسی و انصاف به مردم است.
اصولگرایان پس از رایزنیهای مختلف در نهایت به این نتیجه رسیدند که با یک گزینه یعنی آقای رئیسی در انتخابات حضور پیدا کنند. به نظر شما آیا پایگاه اجتماعی آقای رئیسی به اندازهای است که بتواند با آقای روحانی رقابت کند؟
هنوز نامزد نهایی اصولگرایان مشخص نیست و ممکن است آقای رئیسی نباشد. این احتمال وجود دارد که هر سه کاندیدای اصولگرا تا پایان انتخابات در صحنه حضور داشته باشند تا آرا تقسیم شود و انتخابات به مرحله دوم کشیده شود. هرکدام از نامزدها حاضر در صحنه انتخابات نقاط ضعف و قوت دارند و این مردم هستند که در نهایت یک گزینه را به عنوان رئیسجمهور انتخاب خواهند کرد. مردم باید آینده سیاسی کشور را در نظر داشته باشند و بر اساس مصالح و منافع ملی تصمیم بگیرند؛ و به کسی رأی بدهند که بتواند کشور را به صورت منطقی و علمی مدیریت کند و مشکلات کشور را حل کند.
برخی از تحلیل گران عنوان میکنند که آقای رئیسی به دلیل فقدان تجربه کافی در زمینه مدیریت اجرایی کشور توانایی به دست گرفتن قوه مجریه را ندارد. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
ما باید کار اجرایی را تعریف کنیم. کار اجرایی تنها در دولت خلاصه نمیشود و ممکن است یک نفر در حکومت و نهادهای دیگر حکومتی نقش داشته و عملکرد قابل قبولی نیز از خود نشان داده باشد. قانون اساسی در شرایط نامزد ریاست جمهوری مدیر و مدبر بودن را آورده است. ولی شرط سابقه حضور در قوه مجریه را ندارد. ممکن است فردی سابقه اجرایی داشته باشد اما عملکرد قابل قبول نداشته باشد و از سوی دیگر ممکن است فردی سابقه کار در قوه مجریه نداشته باشد و هنگامی که بر مسند کار قرار بگیرد عملکرد قابل توجهی داشته باشد. به عنوان مثال فردی در کشور 8 سال رئیسجمهور بود. در حالی که پیش از ریاست جمهوری سمتهای متعددی در اجرا داشته است. با این وجود امروز همه از عملکرد ایشان انتقاد میکنند و عنوان میکنند که عملکرد ناموفقی در مدیریت اجرایی کشور داشته است.
هدف محمد باقر قالیباف پس از دو بار شکست در انتخابات ریاست جمهوری از حضور در انتخابات سال 96 چیست؟ آیا در صورتی که قالیباف در انتخابات سال 96 نیز شکست بخورد میتواند برای وی آینده سیاسی روشنی متصور شد؟
آقای قالیباف فرد ریسکپذیری است و به همین دلیل خطر کرده و در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 شرکت کرده است. در دنیای سیاست نمی توان اختیارات قانونی کسی را سلب کرد. ایشان با روحیه رزمندگی که دارند تلاش کردند شانس خود را دوباره در انتخابات ریاست جمهوری امتحان کنند. به همین دلیل پرسش شما جا ندارد. به هر حال دو روی سکه هر انتخاباتی شکست و پیروزی است و کسی که وارد این رقابت شده است به خوبی به عواقب حضور خود و احتمال پیروزی و شکست فکر کرده است. اگر آقای قالیباف در انتخابات شکست بخورد ممکن است دیگر در انتخابات بعدی حضور پیدا نکند. این مسئله محتمل است؛ اما اینکه با شکست ایشان در انتخابات دنیا به آخر میرسد به نظر من صحیح نیست.
شما در دو انتخابات قبلی که آقای قالیباف در آن حضور داشتند از ایشان حمایت کردید. با این وجود در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 اعلام کردهاید که از ایشان حمایت نمیکنید. دلیل موضع اخیر شما چیست؟
بنده در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 اعلام کردهام که از هیچ شخص خاصی حمایت نمیکنم و درباره نامزدهای موجود موضعگیری نخواهم کرد. اعلام عدم حمایت من شامل همه نامزدهای حاضر در رقابتهای انتخاباتی میشود و مختص آقای قالیباف نیست. بنده به دلیل حضور در دیدهبان شفافیت و عدالت تلاش میکنم رفتاری فرا حزبی و جناحی داشته باشم تا بهتر بتوانم اهداف خود را در این زمینه اجرایی کنم. بنده یک رأی بیشتر ندارم و تلاش میکنم نسبت به همه نامزدها انصاف را رعایت کنم.
آیا آقای قالیباف به سود آقای رئیسی صحنه انتخابات را ترک خواهند کرد؟ آیا احتمال این مسئله وجود دارد که شرایطی به وجود بیاید که آقای رئیسی به سود آقای قالیباف از انتخابات کنارهگیری کند؟
بر اساس مواضع اخیر جمنا چنین به نظر میرسد که آقای قالیباف و رئیسی هر دو تا پایان در صحنه انتخابات حضور خواهند داشت. دلیل این مسئله نیز این است که اصولگرایان تلاش میکنند آرای جمع خود به حداکثر برسانند تا بتوانند با آرایی که به دست میآورند به پیروزی در انتخابات دست پیدا کنند. اصولگرایان هم خود را برای یک مرحلهای و هم برای دو مرحلهای شدن انتخابات مهیا کردهاند. به نظر من در جریان مقابل نیز باید همه نامزدها حضور داشته باشند و هیچ کس صحنه انتخابات را ترک نکند. نکته مهم دیگر اینکه اگر آقای جهانگیری به سود آقای روحانی از انتخابات کنارهگیری کنند همه آرای ایشان به آقای روحانی تعلق نمیگیرد و ممکن است به سمت دیگر نامزدها نیز متمایل شود. البته بنده اگر قرار بود بین آقای روحانی و جهانگیری به یکی رأی بدهم به آقای جهانگیری رأی میدادم.
اگر آقای رئیسی و قالیباف تا پایان در صحنه رقابتها باقی بمانند آرای اصولگرایان به دو دسته تقسیم نمیشود و شانس پیروزی اصولگرایان کاهش پیدا نمیکند؟
اصولگرایان به دنبال این هستند در مرحله اول انتخابات حداکثر آرا را به دست بیاورند تا انتخابات به دور دوم کشیده شود و در مرحله دوم با یک گزینه حضور دارند که اجماع میکنند. در نتیجه حضور آقای قالیباف و رئیسی در صحنه انتخابات تا پایان رقابتها ضروری خواهد بود. اصولگرایان با برنامهریزی وارد رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری شدهاند و به همین دلیل به نظر میرسد برای تمامی اتفاقات غیرمنتظره انتخابات برنامهریزی کافی انجام دادهاند.
آیا اگر اصولگرایان از آقای قالیباف بخواهند که صحنه را به سود آقای رئیسی ترک کند وی از اصولگرایان تمکین خواهد کرد؟
آقای قالیباف و رئیسی هر دو سالهاست در فضای سیاسی ایران فعالیت میکنند و شخصیتهای عاقل و سرد و گرم چشیدهای هستند. به همین دلیل اگر اصولگرایان چنین درخواستی از آنها داشته باشند آنها پاسخ مثبت خواهند داد.
چرا شما از بین آقای روحانی و جهانگیری به آقای جهانگیری رأی میدهید؟
آقای جهانگیری یک وزیر با سابقه است و یکی از وزرای نسبتاً موفق جمهوری اسلامی بوده است. البته بنده به برخی از استراتژیهای اتخاذ شده توسط ایشان معترض بوده و هنوز هم هستم.از سوی دیگر ایشان با اینکه یک چهره اصلاحطلب شناخته میشود اما جز طیف اصلاحطلبان متدین است و با اصلاحطلبان سکولار فاصله زیادی دارد.
مهمترین چالشها و فرصتهای دولت آقای روحانی چه بود؟
آقای روحانی با برخی شعارها روی کار آمدند و به مردم وعدههایی دادند. با این وجود ایشان در تحقق برخی از وعدههای اصلی خود موفق عمل نکردند. به همین دلیل ایشان باید دلایل عدم موفقیت دولت خود را در تحقق برخی وعدههای داده شده را برای مردم تشریح و تبیین کند که چرا چنین اتفاقی افتاده است. آقای روحانی عنوان کردهاند که موفق شدهاند کشور را از رکود خارج کنند. از سوی دیگر مسائل اقتصاد داخلی را به سیاست خارجی گره زدند و تلاش کردند از طریق سیاست خارجی مشکلات داخلی را حل کنند. با این وجود اقتصاد کشور همچنان با رکود مواجه است و دولت ایشان موفق نشده کشور را از وضعیت رکود خارج کند. از سوی دیگر دولت ایشان عنوان کرده که تورم را کاهش داده است. این در حالی است که از دی ماه سال گذشته تاکنون تورم همواره در حال افزایش بوده است و در حال حاضر کشور با تورم دو رقمی مواجه است. با این وجود نباید از این نکته بگذریم که ایشان موفق شده ترمز تورم را بکشد.
شما اولین کسی بودید که با نوشتن نامه به شورای نگهبان از شورا خواستید که محمود احمدینژاد را تأیید صلاحیت نکند. دلیل نگارش این نامه چه بود؟
بنده در این نامه به صوت مفصل و با ارائه مستندات لازم عنوان کردم که آقای احمدینژاد به دلیل سو سابقه اهلیت مدیریت دوباره کشور را ندارند. دغدغه من این بود که هر روز ادامه صدارت ایشان خسارت را برای کشور و مردم و اسلام و انقلاب بیشتر میکند. ما باید به یکدیگر کمک کنیم تا این انحرافات و قانونشکنیها و بیپروایی در گفتار و رفتار شخص دوم کشور مهار گردد و اگر شدنی نیست تعیین تکلیف شود. مردم در فشارند، عزت جمهوری اسلامی نیز در خارج تنها سرمایه ملتهای مستضعف و شیعیان و مسلمانان است. در چنین وضعیتی رئیسجمهور در پربینندهترین زمان صداوسیما بیپروا هر حرف خلافی را میزند و پاسخ درخور نمیشنود... مجلس و به طریق اولی رئیس و هیأت رئیسه وظیفه دارند به داد مردم و قانون اساسی برسند و از مجلس که نهاد ضد استبدادی نظام مقدس جمهوری اسلامی است دفاع کنند.
بند 10 اصل یکصد و دهم قانون اساسی رسیدگی به تخلفات رئیسجمهور در انجام وظایف قانونی را بر عهده دیوان عالی کشور گذارده و بررسی کفایت سیاسی وی را وظیفه مجلس قرار داده است که متأسفانه انجام نشد. اگر این وظیفهها تحقق پیدا میکرد امروز احمدینژاد نمیتوانست با جسارت، وعده خانمان برانداز و ضد ملی افزایش یارانه نقدی ماهانه به 250 هزار تومان برای همه را طرح کند.