سعید مسگری
پژوهشگر اقتصادی
در روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 3915 نوشت:
پس از اعلام خبر پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تحلیلهای زیادی پیرامون ریشهها، دلایل و آثار این اتفاق مطرح شد. در کشور ما نیز همچون کشورهای دیگر، کارشناسان اقتصادی به بیان نظرات و تحلیلهای خود پیرامون این موضوع پرداختند. کارشناسان داخلی تلاش کردند هر یک از زاویهای به این موضوع بپردازند و جنبهای از آثار این انتخابات بر اقتصاد ایران را مورد بررسی قرار دهند. به نظر میرسد یکی از موضوعاتی که در بین این تحلیلها کمتر مورد توجه قرار گرفته، تاثیر انتخاب ترامپ بر افزایش و استمرار نااطمینانی بر اقتصاد ایران است.
در سالهای اخیر به دلایل مختلفی نااطمینانی در اقتصاد ایران وجود داشته و باعث بروز مشکلاتی برای اقتصاد کشور شده است. معمولا در سال پایانی دولتها فضای نااطمینانی در کشور ایجاد میشود و فعالان اقتصادی با احتیاط بیشتر به فعالیت میپردازند. در کشور ما به دلیل درهمتنیدگی زیاد سیاست و اقتصاد و نیز به دلیل تغییرات فراوانی که پس از تغییر دولتها رخ میدهد، این نااطمینانی از شدت زیادی برخوردار است. اما با آغاز به کار دولت جدید معمولا به مرور نااطمینانی کاهش مییابد و فعالان اقتصادی دست از احتیاط برمیدارند و به فعالیت عادی اقتصادی خود میپردازند. اما این اتفاق پس از روی کار آمدن دولت یازدهم رخ نداد و شرایط اقتصادی به حالت عادی برنگشت. یکی از دلایل اصلی این اتفاق پرداختن دولت به موضوع هستهای و تلاش برای برطرف کردن تحریمهای اقتصادی بود.
از آنجا که سرنوشت مذاکرات مشخص نبود و بهتبع سرنوشت تحریمهای اقتصادی نیز مشخص نبود، نااطمینانی همچنان در اقتصاد کشور ادامه پیدا کرد. در واقع فعالان اقتصادی منتظر بودند تا نتیجه مذاکرات مشخص شود و با توجه به نتیجه آن به تصمیمگیری و فعالیت بپردازند. با طولانی شدن مذاکرات، نااطمینانی در اقتصاد نیز ادامه پیدا کرد تا اینکه سرانجام برجام تصویب شد و مذاکرات به پایان رسید. اما این اتفاق نیز باعث پایان نااطمینانی در اقتصاد ایران نشد. زیرا بین تصویب و اجرای برجام فاصله وجود داشت و احتمال این وجود داشت که در داخل کشورهای طرف مذاکره، مانعی بر سر راه اجرای توافقنامه ایجاد شود. بنابراین فعالان اقتصادی همچنان منتظر بودند تا رفع تحریمها رخ دهد. پس از حدود سه ماه برجام در داخل کشورها نیز مورد تصویب قرار گرفت و همه طرفها آماده اجرای آن شدند. اما اجرای عملی برجام نیز نتوانست پایانی بر نااطمینانی در اقتصاد ایران باشد. فعالان اقتصادی منتظر بودند تا آثار عملی اجرای برجام و برطرف شدن تحریمها را مشاهده کنند. بنابراین باز هم انتظار در اقتصاد کشور ادامه یافت و همه منتظر رسیدن اقتصاد به ثبات و بروز آثار پسابرجام بودند.
چند ماهی که از اجرای برجام گذشت تقریبا برای همه فعالان اقتصادی شرایط پسابرجام مشخص شد. در واقع طولی نکشید که همه مختصات شرایط پسابرجام را درک کردند و اقتصاد به سمت خروج از نااطمینانی حرکت کرد. اما این اتفاق همزمان شد با انتخابات ایالات متحده آمریکا و بیان موضعگیریهای تند ترامپ پیرامون برجام. ترامپ در دوران طولانی تبلیغات انتخاباتی آمریکا که برخلاف ایران چند ماه طول میکشد، موضعگیری تندی علیه برجام داشت. این مواضع سبب شد تا آینده برجام و تحریمهای اقتصادی در هالهای از ابهام قرار گیرد و توجهها به نتایج انتخابات آمریکا معطوف شود. شاید به همین دلیل بود که انتخابات اخیر ایالات متحده به این میزان در کشور ما مورد توجه قرار گرفت و حتی مردم عادی نیز پیگیر اخبار آن بودند. اینگونه بود که نااطمینانی در اقتصاد ایران تا زمان اعلام نتایج انتخابات آمریکا برای چندمین بار تمدید شد.
اگر چنانچه کلینتون پیروز انتخابات آمریکا میشد به احتمال زیاد قصه پر فراز و نشیب نااطمینانی پایان مییافت. اما با پیروزی ترامپ همچنان ابهام در آینده اقتصاد ایران ادامه پیدا کرد. اکنون چه در داخل آمریکا و چه در داخل کشور درباره تصمیمها و سیاستهای ترامپ اطمینان خاطری وجود ندارد و مشخص نیست که در حوزههای مختلف بهخصوص سیاست خارجی چه تصمیماتی خواهد گرفت. حتی مشاوران وی نیز به صراحت دیدگاههای او را بیان نمیکنند و از احتمالات سخن میگویند. از همین رو مشخص نیست او چه رویکردی در عمل در قبال برجام و تحریمهای ضدایرانی خواهد داشت. آیا به وعده انتخاباتی خود عمل خواهد کرد و در پی لغو برجام و بازگشت کامل تحریمها خواهد بود یا در راستای ایجاد مانع و سخت کردن اجرای آن خواهد بود. اگر تصمیم به اصلاح برجام و ایجاد تغییراتی برای آن باشد این تغییرات و اصلاحات چگونه خواهد بود و چه سرنوشتی برای تحریمهای ظالمانه ضدایرانی درپی خواهد داشت. برای دریافت جواب این سوالات باید صبر کرد تا دولت وی روی کار آید تا هم اعضای کابینه او مشخص و هم مواضع وی به صراحت بیان شود.
آنچه مشخص است این که سرنوشت برجام و تحریمها چندان مشخص نیست و اکثر مطالبی که در این راستا بیان میشود، جنبه گمانهزنی دارد. این ابهام به معنای ادامه فضای نااطمینانی در اقتصاد ایران است. نااطمینانی که به گمان برخی کارشناسان یکی از دلایل دشواری خروج اقتصاد ایران از رکود عمیق شده است. تا زمانی که ابهام و ریسک از اقتصاد رخت برنبندد، فعالان اقتصادی به فعالیت عادی نمیپردازند و چرخههای اقتصاد به خوبی حرکت نخواهد کرد. برای آنکه اقتصاد از این رکود عمیق خارج شود، باید ثبات در اقتصاد ایجاد شود، ثباتی که عدم نوسان متغیرهای اقتصادی تنها یک وجه آن است و وجه دیگر آن برطرف شدن فضای نااطمینانی است. بنابراین به نظر میرسد، مهمترین تاثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران ادامه نااطمینانی در اقتصاد باشد که میتواند منجر به دشواری خروج از رکود اقتصاد و به تاخیر افتادن آن شود.