زمانی ۱۱ نرخ برای ارز داشتیم!
حمید دیهیم در گفتوگو با «آرمان - حجت صالحی » مطرح کرد
بانک مرکزی با قیمتگذاری ۳۲۰۰ تومانی دلار، بالاترین نرخ این ارز در مرکز مبادلات ارزی از گذشته تا به امروز را اعلام کرد. این در حالی است که نرخ دلار بازار آزاد به گواه شنیدهها به ۳۷۰۰ تومان نیز میرسد. افزایش نرخ ارزی که امروز مشاهده میشود موافقان و مخالفان زیادی دارد. موافقان چند سالی است مطرح میکنند نرخ ارز باید به صورت قابل توجهی افزایش یابد، به این دلیل که افزایش نرخ ارز باعث افزایش صادرات و واردات گران میشود. آنها بر این باورند که این افزایش تولید را رونق میدهد و بیکاری به مرور زمان کم و کمتر میشود. اما مخالفان نظر دیگری دارند و بر اساس برآوردهای علمی و تجربیات تاریخی میگویند با افزایش نرخ ارز، ارزش پول ملی به شدت کاهش پیدا میکند. حمید دیهیم در گفتوگو با «آرمان» موضوع ارز در ایران را بررسی میکند.
مشاهدات و آمارها نشان میدهد که ارز در حال گران شدن است. کنترل نرخ ارز و نوسانات آن در ایران همواره مورد بحث و گفتوگو بوده است. تعیین قیمت نرخ ارز را در ایران چطور میدانید؟
وقتی دولتها در کنترل نرخ ارز دخالت کنند، در اصطلاح علم اقتصاد به آن سیستم ارزی کثیف میگویند، اما خود دولتها این واژه را به کار نمیبرند، بلکه آن را سیستم ارزی با مدیریت نامگذاری میکنند. به طور کلی در ایران سیستم ارزی با مدیریت حاکم است. به نظر میرسد در وضعیت کنونی ارز باید تکنرخی باشد؛ به این دلیل که ارز دونرخی زمینه را برای فساد فراهم میکند. در وضعیتی که سیستم مدیریت ارزی وجود دارد، دولت میتواند بر اساس ارزیابی شرایط خود برای ارز تصمیمگیری کند، زیرا اگر نرخ ارز را آزاد کند نوسانات بسیار افزایش پیدا میکند. به عنوان مثال، نرخ ارز به شدت کاهش پیدا میکند و بر عکس، نوسانات بهطور سرسامآوری جهش دارد که این موضوع صدمات گرانباری به کل اقتصاد وارد میکند. به اعتقاد من قیمت ارز در فضای کنونی اقتصاد ما باید افزایش داشته باشد؛ به این دلیل که دولت درآمدهای ارزی قابل توجهی ندارد. ما باید با مدیریت صحیح به حالت تعادلی ارز برسیم که در حال حاضر ما با حالت تعادلی فاصله زیادی داریم.
در سال اخیر یک تحلیل از دکتر نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور مطرح شد که برای بهبود وضعیت اقتصاد باید قیمت ارز را به شدت افزایش دهیم. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا در فضای اقتصادی ایران میتوان چنین اقدام بزرگی را عملیاتی کرد؟
تحلیل دکتر نیلی درباره افزایش نرخ ارز درست است و بر این باورم که به اقتصاد ما کمک میکند، اما این اقدام نیازمند زمانی طولانی است. البته نمیتوانیم مدت زمان دقیق آن را اعلام کنیم. موضوع افزایش یا کاهش نرخ ارز به مثابه رانندگی است. ما همانطور که در رانندگی گاهی اوقات پا روی ترمز میگذاریم و سرعتمان را کم میکنیم و از آن طرف گاهی سرعت خود را افزایش میدهیم، باید ارز را هم کنترل کنیم. مدیریت ارزی هم باید در اختیار دولت باشد و بانک مرکزی تصمیم بگیرد چه زمانی ارز را کاهش و چه زمانی آن را افزایش دهد.
همانطور که میدانید با افزایش نرخ دلار ارزش پول ملی به شدت کاهش پیدا میکند. با توجه به اینکه شما فرمودید باید سیاست کنترل کردن ارز را اعمال کنیم، ارزش پول ملی را چطور کنترل کنیم؟
کاملا درست است، اما کاهش ارزش پول ملی برای اقتصاد کشور منفعتهایی دارد؛ به این معنا که صادرات افزایش پیدا میکند و واردات کم و گرانتر میشود، اما افراد عادی از این موضوع متضرر میشوند. به عنوان مثال، کسانی که مسافرت میکنند، به ویژه آنهایی که به خارج از کشور میروند، هزینههای بیشتری متحمل میشوند. بنابراین ما باید با افزایش نرخ ارز و به دنبال آن افزایش صادرات باشیم و بیکاری را در کشورمان را ریشهکن کنیم.
شما فرمودید ارز باید تک نرخی شود و دولت با کنترل بر نوسانات این بازار نرخ آن را مدیریت کند و آرام آرام افزایش دهد. این دو مقداری با هم در تضاد هستند. به نظر شما ابتدا باید ارز را ثابت نگه داریم و سپس آن را کنترل شده افزایش دهیم؟
بر این عقیدهام که بانک مرکزی ابتدا ارز را تک نرخی کند و سپس کنترل آن را به دست بگیرد. بانک مرکزی نباید اجازه دهد عدهای قیمت را در بازارها تعیین کنند. زمانی ما ۱۱ نوع نرخ ارز در کشور مشاهده میکردیم. این یعنی ۱۱ نوع فساد اقتصادی در یک بازار وجود داشته است.
عوارضی که افزایش نرخ ارز دارد، بیشتر از مزایای آن است. به عنوان مثال، وقتی ارزش پول ملی به سبب افزایش نرخ ارز کاهش پیدا میکند، مشکلات رفاهی و معیشتی نیز افزایش مییابد. نظر شما چیست؟
نه، اینطور نیست که معیشت عمومی صدمه ببیند. باید توجه داشته باشید که با افزایش نرخ ارز تولید به واسطه کاهش واردات رونق میگیرد. شاید این موضوعی که شما مطرح کردید، در کوتاه مدت ضرباتی به بدنه معیشت عمومی وارد کند، اما میتوان انتظار داشت در بلند مدت تولید افزایش پیدا کند و بسیاری از معضلات اقتصادی را برطرف کند. بدیهی است وقتی تولید افزایش پیدا کند، شغل ایجاد شده و درآمدها افزایش مییابد. در چنین صورتی معیشت عامه مردم راحتتر از ارز ۱۰۰۰ تومانی تامین میشود. البته درست است که در ابتدای طرح افزایش نرخ ارز، نرخ شاخصهای کلان مانند تورم افزایش مییابد، اما در بلندمدت این موضوع نتیجه عکس پیدا میکند و این مساله که در بلندمدت ما شاهد نتیجه مثبت آن باشیم، به سیاستهای دولت مربوط میشود که متاسفانه تاکنون سیاستهای دولت درست نبوده است. این مساله را میتوانید در بد عمل کردن دولت درباره بحث بسیار مهم خصوصیسازی ببینید. ما باید به بخش خصوصی امکانات میدادیم. به طور کلی پس اندازهای جامعه بین سرمایهگذاری بخش خصوصی و کسر بودجهای دولت تقسیم میشود. ما شاهد فربهشدن دولت هستیم، یعنی به اندازه کافی امکانات در اختیار بخش خصوصی نگذاشتهایم. مشکل ما در اقتصاد ایران این است که باید ساختار را تغییر دهیم. دولت باید از تصدیگری دست بردارد و به بخش خصوصی اجازه فعالیت دهد. موضوع دولت ایران نیست. هر جا دولت تصدی همه امور را در دست بگیرد اقتصاد ضربه میخورد. دخالت دولت در اقتصاد و قدرت عمل ندادن به بخش خصوصی مانند آن است که دو نفر در یک ظرف غذا میخورند که یکی از آنها لقمههای بزرگ بر میدارد و همواره به طرف مقابلش میگوید چرا لاغر ماندهای؟
خصوصیسازی در کشور ما به بدترین نحو ممکن اجرا شده است، به طوری که از هدف خود فاصله گرفته و باعث شده ما هزینههای بیشتری را متحمل شویم. این در حالی است که خصوصیسازی باید هزینههای ما را کاهش میداد و معیشت عمومی را بهبود میبخشید. از طرف دیگر خصوصیسازی در ایران به رانتهای غیرمتعارفی منجر شده است. شما با این موضوعات موافقید؟
خصوصیسازی در ایران به این صورت است که برای مثال دولت شرکتهای خود را به افراد داخل خود میفروشد. این چه نوع خصوصیسازی است؟ خصوصیسازی به این معناست که مردم زمام امور اقتصادی را به دست بگیرند، نه آنکه شبه دولتیها همه امکانات را در اختیار داشته باشند و دستاوردهای نامناسبی به اقتصاد تحویل دهند. بخش خصوصی در ایران دست بسته است. همه مشکلاتی که امروز در اقتصاد ایران وجود دارد، به این دلیل است که دولت با دخالتهای بیمورد و تصدیگریهای گسترده خود اجازه فعالیت به بخشخصوصی را نداده است.