دانشگر ریسک
فضای منفی سنگینی علیه شبکه بانکی اعم از بانک مرکزی و بانکها ایجاد شده و هیچ کس نیست که از شبکه بانکی دفاع کند. مهمترین مساله نظام بانکی چیست؟ در جهت رفاه حال درجهداران اگر حقوق افسران اضافه شود و در مرحله بعد اگر افزایش حقوق افسران به مساله اصلی درجهداران تبدیل شود، وضعیت نظام بانکی تداعی شده است.مساله اصلی شبکه بانکی سقوط قیمت نفت است، قیمت نفت ۶۶ درصد سقوط کرده است. با سقوط قیمت نفت، نقدینگی موجود مازاد است. این نقدینگی با نفت بشکهای ۱۰۵ دلار تناسب داشت و نه نفت ۳۵ دلار (میانگین فروش قیمت نفت ایران در سال ۲۰۱۶). وقتی قیمت نفت ۶۶ درصد سقوط کند، نقدینگی مازاد یا با تورم خنثی میشود و یا با کاهش سرعت گردش نقدینگی، نقدینگی مازاد مدتی با تورم خنثی شد و ازشش ماه قبل با سرعت گردش نقدینگی. وقتی وزیر اقتصاد اعلام کرد ۸۰ درصد منابع بانکها قفل شده است، یعنی از محل ۸۰ درصد از منابع بانکها برای بانکها وصولی وجود ندارد، یعنی بانکها دارند با ۲۰ درصد منابع خود کار میکنند. به عبارت دیگر بانکها از محل ۸۰ درصد از منابع، هیچ وصولی ندارند و این همان مطلبی است که در اصطلاح بانکی به سرعت گردش نقدینگی تعبیر میشود. کاهش سرعت گردش نقدینگی به زبان ساده و غیربانکی به معنای افزایش معوقات بانکی است. بسیار صریح اما ساده، ۸۰ درصد از منابع بانکها به معوقات بانکی تبدیل شده و چیزی که اصلا دیده نمیشود سقوط قیمت نفت به عنوان عامل اصلی معوقات بانکی است. سقوط قیمت نفت در قسمت بعدی تشریح شده که باعث کاهش قدرت خرید جامعه شده و کاهش قدرت خرید به کاهش فروش و کاهش فروش به تشدید رقابت برای فروش و تشدید رقابت برای فروش به کاهش سود ناشی از فروش انجامیده و کاهش سود ناشی از فروش آنقدر قابل ملاحظه بوده که کمتر فعال اقتصادی می تواند هزینه مالی و بهره بانکی را به هزینه تمامشده افزوده و از خریدار کالا و خدمات دریافت کند و لذا وامگیرنده قادر به فروش کالا و خدمات نیست تا بتواند تسهیلات دریافتی را پرداخت کند. واقعیت این است که ۸۰ درصد سپردهها تبدیل به تسهیلات و سرمایهگذاریهایی شده که با سقوط قیمت نفت از محل آن وام و سرمایهگذاری برگشتی به بانک وجود ندارد و اکنون فضای رسانهای بدون توجه به اثر سقوط قیمت نفت بر مسائل مبتلابه نظام بانکی، شبکه بانکی را در معرض یورش بیشکل خود قرار داده است. در ذیل واکنش بازار نسبت به سقوط قیمت نفت تشریح شده است.
ارزش نفت و گاز تولیدی در ایران
هزار متر مکعب گاز معادل ۱۶/۶ بشکه نفت ارزش حرارتی دارد. بر این اساس گاز تولیدی معادل ۰۸۲/۳ میلیون بشکه نفت در روز ارزش حرارتی دارد. قیمت یک بشکه نفت در سال ۱۳۹۰ حدود ۱۰۵ دلار و میانگین فروش یک بشکه نفت صادراتی ایران در سال ۲۰۱۶ بنا به اظهار دبیرخانه اوپک ۳۵ دلار بوده است. بر این اساس ارزش نفت و گاز تولیدی در ایران در سال ۱۳۹۰ (قبل از تحریم) ۲۵۱ میلیارد دلار و در سال جاری ۹۴ میلیارد دلار است. به سبب سقوط قیمت نفت اقتصاد ایران ۱۵۷ میلیارد دلار کوچک شده است. کوچک شدن اقتصاد باعث شده تا قدرت خرید به شدت کاهش یابد. کاهش قدرت خرید به معنای کاهش فروش است. فروش به شدت کاهش یافته اما از تعداد فعالان اقتصادی به این نسبت کاسته نشده و حتی به سبب ورود ۱۸ میلیون جوان بین ۲۴ سال تا ۳۴ سال به بازار کار «دست» در اقتصاد زیادتر هم شده است. از تعداد فعالان اقتصادی نه تنها کاسته نشده بلکه
به شدت به تعداد آنها افزوده شده است. کیک اقتصاد
به شدت کوچک شده، اما تقسیم کیک اقتصاد بین فعالان اقتصادی به صورت مساوی کاهش نیافته است. سهم همه متناسب با کاهش قدرت خرید کاهش نیافته، بلکه در هر بخش ۲۰ درصد از فعالان اقتصادی ۸۰ درصد بقیه را غیرفعال کردهاند. ۲۰ درصدی که سهم ۸۰ درصد را به خود تخصیص دادهاند، کسانی هستند که به هر دلیلی میتوانند ارزانتر اداره شوند و در نتیجه قیمت کالا و خدمات خود را ارزانتر ارائه دهند. فعالان اقتصادی که فاقد نقدینگی هستند و نقدینگی موردنیاز خود را از بانک و یا بازار به نرخهای نجومی موجود تامین میکنند، نمیتوانند هزینه مالی را به قیمت کالا و خدمات اضافه کرده و از بخش بعدی دریافت کنند. بنابراین ۲۰ درصدی که بازار را قبضه کردهاند، کسانی هستند که فاقد بدهیاند. در نتیجه اولین ویژگی قشر ۲۰ درصدی فقدان بدهی به بازار و بانک است. یک بخش غیر متکی به وام بانکی ابتکار عمل را در اقتصاد بهدست گرفته است. ۱۲۸ رشته صنعتی وجود دارد و هر کشور در ۱۰ تا ۲۰ رشته فعال است. ایران در ۳۶ رشته فعال است. تولید در ۳۵ رشته به سبب پرداخت یارانه انرژی است. متوسط قیمت فروش حاملهای انرژی در ایران تا دو سال قبل ۱۳ دلار و قیمت جهانی آن ۱۰۵ دلار بود. یارانه انرژی به ازای یک بشکه ۹۲ دلار بود. در سال ۲۰۱۶ میانگین فروش قیمت یک بشکه حامل های انرژی در ایران ۱۵ دلار و قیمت جهانی آن
۳۵ دلار است. یارانه انرژی به ۲۰ دلار کاهش یافته است. به نسبت کاهش یارانه انرژی، از دامنه رشته های فعال در ایران کاسته میشود. در صورت قطع یارانه انرژی رشتههای فعال در ایران به ۱۰ رشته محدود میشود. ۲۶ رشته فقط با یارانه انرژی زنده است. حداقل در
۲۶ رشتهای که ایران در آن مزیت نسبی ندارد، وامگیرندگان قادر به بازپرداخت تسهیلات بانکی نیستند. روزانه معادل ۳۵۹/۳ میلیون بشکه معادل ارزش حرارتی نفت، انرژی در کشور به قیمت یک بشکه ۱۵ دلار به فروش میرسد که قیمت جهانی آن ۴۱ دلار است. یارانه پرداختی ۹/۳۱ میلیارد دلار است. یارانه انرژی مهمترین منبع تغذیه سود در اقتصاد است. این یارانه قبل از سقوط قیمت نفت ۱۱۳ میلیارد دلار بود. کاهش یارانه از ۱۱۳ میلیارد دلار به ۳۲ میلیارد دلار مهمترین عامل کاهش سود در صورت مالی شرکتهاست. ۹۰ درصد صادرات غیرنفتی ایران خرید حامل های انرژی به قیمت ۱۵ دلار و صادرات آن به قیمت ۳۵ دلار است. اختلاف بین قیمت فروش انرژی در داخل با خارج، منبع تغذیهکننده سود ناشی از صادرات است. در عمل صادرات غیر نفتی، صادرات یارانه انرژی است.
منبع: آرمان