یک اقتصاددان با بیان اینکه مدل رشد اقتصادی دولت در برنامه ششم برای رسیدن به عدالت و کاهش فقر مشخص نیست، گفت: برنامه توسعه اقتصادی در کشور مجموعهای از سلایق رؤسای جمهور است.
مناظره اقتصادی در مورد برنامه ششم توسعه با حضور فرهاد دژپسند معاون برنامه و بودجه سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و محمد خوشچهره استاد اقتصاد دانشگاه تهران در محل دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی تهران برگزار شد.
در این مناظره محمد خوشچهره در پاسخ به این سؤال که چه تدابیری برای تدوین و اجرای خوب برنامه ششم نیاز است، تا برنامهها مانند قبل نباشد، اظهار داشت: در وهله اول باید مشکلات احصاء شده و به اولویتها نگاه کنیم. متغیرهای بحرانی کشور چیست؟ آیا اشتغال، تولید، تورم متغیرهای بحرانی هستند؟ مفهوم از بحرانی این بوده که اشتغال اولویت است و برای رسیدن به آن روی موانع متمرکز شویم.
این اقتصاددان با تأکید بر اینکه هیچ موقع الگوی ما نمیتواند توسعه کره، تایوان و هنگکنگ باشد، تصریح کرد: این کشورها توسعه تزریق از درون نداشتند و اراده بیرونی دیگر کشورها بوده است. آن زمان همه کشورهای جنوب شرق آسیا به سمت کمونیست شدن بوده و این یکی از عوامل سیاسی بود که بهعنوان ویترین اراده دیگر کشورها برای سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ طراحی شد تا بهعنوان یک جهش اقتصادی نشان داده شوند.
وی ادامه داد: الگوهای توسعه این کشورها بیرونزا بوده و هماکنون کل صادرات نفت ما با صادرات اسباببازی تایوان برابری میکند.
خوشچهره با بیان اینکه برنامهریزی یک تلاش فکری و آگاهانه مبتنی بر آمار است، تأکید کرد: این موضوع 50 درصد کار است. اگر اجرا شود، آیا واقعیتها و تغییرات و تحولات در آن دیده شده است.
وی فرآیند برنامهریزی توسعهای را 5 مرحلهای دانست و افزود: اشکال این است که همه امیال و آروزها درون برنامه گنجانده شده و هر چیز خوبی از جمله عدالت و کاهش فقر در آن وجود دارد و برای دیگر برنامهها چیزی نگذاشتهاند.
وی ادامه داد: شکاف معنیدار میان برنامه و اهداف و اجرا مشاهده میشود و معمولاً در برنامهها سطحی از رسیدن به متغیرها را هدف قرار میدهند.
این اقتصاددان با اشاره به اینکه اولین ایراد برنامه نداشتن جوابگو است، یادآور شد: برنامه باید هدف داشته و عقبه تئوریک آن مشخص باشد. نرخ رشد اقتصادی باید به چه بهایی بهدست آید. معمولاً رشد اقتصادی در همه برنامهها متمرکز است و سازمان ملل نیز این هدف را در کنار یک هدف استراتژیک در نظر میگیرد که ارتقای سطح رفاه و عمومی زندگی است که این موضوع نیز چند شاخص دارد و افزایش درآمد، اشتغال و امید به زندگی را به همراه دارد. همه اینها به تولید ناخالص ملی بازمیگردد.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران با اشاره به تجربه برنامههای توسعهای افزود: در برنامهها از منابع ناشی از رشد اقتصادی رفاه ایجاد نشده، بلکه شکاف طبقاتی وجود دارد. توسعه کیفی در مرحله بعد به توسعه پایدار میرسد، بنابراین نگرش در برنامهریزی رشدمحور بوده، اما معلوم نیست به چه بهایی میخواهیم تولید را افزایش دهیم . اکنون عقبه اقتصاد مقاومتی ایجاد شده، اما هنوز ایده و نظرات برای آن مشخص نیست.
خوشچهره با بیان اینکه چالش برنامه این بوده که مدل توسعه پایدار نیست، گفت: برنامههای کشور براساس برنامهریزی غلتان است که متکی به نفت بوده و نفت نیز امالفساد محسوب میشود.
وی تأکید کرد: نه تنها عقبه تئوریک برنامهها التقاطی نبوده، بلکه سلایق شخصی و باورهای رؤسای جمهور در برنامهها وجود دارد و از دوران سازندگی تمرکز روی خرابیهای جنگ و این اواخر نیز توزیع پول و رفاه مقطعی مدنظر بوده است، هرچند نیتها خیر بوده است، اما نباید باورها بدون نظر علمی در برنامهها گنجانده شود.
به گفته خوشچهره نرخ رشد در ایران یکی از چالشهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی است. صرفاً یک متغیر در نظر میگیریم، اما به عقبه آن نگاه نمیکنیم. من فروش نفت خام را تولید نمیدانم، بلکه استقراض از طبیعت است، بنابراین باید مشخص شود، موتور محرک تولید چیست؟
این اقتصاددان به اقتصاد آرژانتین اشاره کرد و گفت: این کشور نزدیک به کشورهای صنعتی بوده، اما در سال 1990 فروپاشی اقتصادی داشت. آرژانتین دو دهه نرخ رشد دو رقمی داشته، اما علت این فروپاشی چیست؟ 35 درصد مردم نیز زیر خط فقر بودند و رقم بیکاری 28 درصد را تجربه کرد. همین اشتباه در ایران نیز رخ میدهد. مثلاً 10 تا 20 میلیون دلار سرمایهگذاری در بخش نفت میشود که اصلاً اشتغال ایجاد نمیکند، اما اگر در صنایع کوچک و کاربر باشد، اشتغالزا بوده و تولید ناخالص را بالا میبرد. اکنون 95 درصد چای، 90 درصد روغن وارداتی است، بنابراین در طراحی نرخ رشد باید دقت شود. در ساختار تولید تحول جدی دیده نمیشود.
خوشچهره با طرح این سؤال که چرا تولید ملی ناکارآمد است، تصریح کرد: اکنون ظرفیت تولید ملی زیر 50 درصد بوده و پوشاک و نساجی صنایع اشتغالزا محسوب میشوند، به زیر 30 درصد رسیدهاند.
این اقتصاددان تأکید کرد: مدل رشد اقتصادی اجرایی در ایران بسیار مهم است که بتواند منجر به کاهش بیکاری و فقر شود. درحال حاضر دولتهای غربی اجازه نمیدهند، صنعت روباتیک جای نیروهای انسانی را بیش از اندازه بگیرد و بر آن مالیات زیاد وضع میکنند.
خوشچهره با اشاره به اینکه با پرداخت یارانه بهصورت دائمی مخالف بودم، زیرا دولت برای عدالت و کاهش فقر نقشه نداشت، اما برخی نمایندگان مطرح میکردند که چرا با توزیع عدالت مخالف هستند، درحالی که دولت باید برنامهریزی دقیق در این باره میکرد.
منبع: فارس